انتخابات و حفرههای به جا مانده
8 خرداد 1396 ساعت 16:34
داریوش بهمئی
دو گرایش اصلی سیاسی اجتماعی کشور در موعد انتخابات تلاش میکنند با جلب رای بیشتر حضور در قدرت اجرایی را هموار کنند اما متاسفانه بعد از سکانداری قدرت از بخش بزرگی از وظایف ذاتی دولت که همان سهولت توسعه سیاسی-اجتماعی است غفلت و یا سهل انگاری پیشه میکنند. بر اساس برآوردهای آماری و تحلیلی انتخابات ادوار پایگاه رای گرایشهای مطرح و عمده در کشور اکنون شامل این دستهها میباشند:
1. پایگاه رای اندیشهای جناح اصولگرایان حدود 6 میلیون
2. پایگاه رای اندیشهای جناح اصلاحطلبان حدود 10 میلیون
3. رای خاکستری متمایل به اصولگرایان بر اساس شرایط و هیجان انتخاباتی 3 میلیون
4. رای خاکستری متمایل به اصلاحطلبان بر اساس شرایط سیاسی و موج انتخاباتی 8 میلیون
5. رای شناور براساس شرایط اقتصادی و معیشتی متمایل به هر دو جناح 14 میلیون
6. رای سوخته که به دلایل گوناگون میل به مشارکت ندارند و هر دو قشر ثروتمند و فقیر جامعه شامل است حدود 15 میلیون.
در بررسی نقشههای پهنهبندی انتخابات و مکانهای رای آوری گرایشهای رقیب یکدیگر با حفرههایی انتخاباتی مواجه میشویم که هشداردهنده میباشد و نشان از غفلتهای مکرر و سرمایه گذاری صرفا بر پایگاه رای سنتی هر کدام بوده که به مرور بر اثر ناامیدی از تحقق خواستهها به مجموعه رای سوخته اضافه و به لایه اجتماعی واگرا برای کلیت نظام تبدیل میشوند.
این که اصولگرایان موعد انتخابات در جستجوی رای میان قشر ضعیف مالی جامعه با شعارهای جذاب اقتصادی باشند و یا اصلاح طلبان نیز در پی جلب و جذب مشارکت و رای لایههای متوسط به بالای جامعه باشند نشانگر عدم توانایی و نوآوری در جلب رای از بدنه اجتماعی گرایش مقابل دارد و بدون شک پیامد غفلت نخبگان و احزاب از توسعه فرهنگ سیاسی و اقتصادی متوازن در موقع قبضه قدرت در دولت میباشد.
از آنجا که انتخاب ریاست جمهوری دوره دوازدهم از گرایش موسوم به اصلاحات بهانهای گردید که نگارنده به این موضوع بپردازد با نگاهی گذرا به آرای ریخته شده به سبد اصلاحطلبان در این دوره سوال پیش میآید چرا در برخی نواحی که در سال 92 بیشتر رای خود را به نامزد مورد اصلاحطلبان یعنی دکتر روحانی دادهاند با چرخش رای در این دوره رای به نامزد اصولگرایان دادهاند و این جای بررسی بیشتر دارد. خلاصه کلام به پیشنهادات ذیل به استقراریافتگان در دولت و احزاب حامی جهت پر کردن برخی حفرههای انتخاباتی ختم میشود:
1. توسعه متوازن و پایدار اقتصادی همه کشور را با هدف شرایط بهتر مورد توجه و پیگیری عملی قرار دهند.
2. نخبگان جوامع نوارهای مرزی را در مراکز قدرت سهیم باشند تا مشارکت این جوامع در فضای سیاسی افزایش یابد.
3. ساختار مرکزی دولت را فرا استانی و بر اساس آمایش سیاسی مبتنی بر پتانسیلهای اقتصادی و... نواحی تشکیل دهند.
4. احزاب سیاسی از شرایط صرفا مصرف انتخاباتی خارج و فعالیتهای خود را به دیگر ابعاد حضور در جامعه و مستمر گسترش دهند.
5. احزاب پیروز خواستههای منطقی و بجای اقشار سنتی و مذهبی را مورد توجه داشته باشند.
6. توسعه سیاسی اجتماعی را با نگاه از پایین به بالا و افزایش ظرفیت و کارایی دولت در جلب مشارکت مردم مدنظر باشد.
کد مطلب: 131025