گروه سياسي- رسانهها: فاطمه راكعي در يادداشتي در روزنامه اعتماد نوشت: به عنوان يكي از اعضا و موسسين حزب مشاركت لازم ميدانم از صحبتهاي اخير آقاي عسگراولادي صميمانه تشكر كنم. واقعيت اين است كه ما همواره دخالت پيشكسوتاني مانند ايشان را كه به تحزب اعتقاد دارند و بسيار پيش از احزابي مثل حزب مشاركت، مجاهدين انقلاب اسلامي يا اعتماد ملي فعاليت حزبي كردهاند، انتظار داشتهايم.
در هر حال، وقتي برخوردهايي از آن نوع كه همه شاهد بوديم، در دولت دهم با احزاب فعال صورت گرفت و شخص رييسجمهور و برخي از وزرا به نفي احزاب و تحزب پرداختند، انتظار برخورد از سوي بزرگترها ميرفت. كساني كه كار حزبي ميكنند و فعاليتهاي متشكل سياسي دارند، به خوبي آگاهند كه براي اداره بهينه امور كشور در چارچوب قانون اساسي وجود احزاب لازم و ضروري است. از طريق احزاب فعال ميشود جلوي اشكالات و اشتباهات را در اداره امور كشور گرفت و مسوولان را به خاطر مصالح ملي و منافع ملت نقد كرد. در صورت وجود احزاب فعال، مسائل پيگيري ميشود و مسوولان موظف به پاسخگويي و اصلاح رويه ميشوند.
احزاب ديدگاههايشان را براي اداره بهتر امور با مردم در ميان ميگذارند و در مواقع انتخابات به مردم ميگويند كه چرا و به چه دليل به كدام حزب و تفكر سياسي راي بدهند، يا اگر تمايل به مشاركت جدي سياسي دارند، در كدام حزب عضو شوند. اين فرهنگ باعث ميشود تا احزاب مختلف بديهي بدانند كه نگرشهاي مختلفي براي اداره بهتر امور كشور وجود دارد و همه اين نگرشها بايد بتوانند در چارچوب قانون اساسي فعاليت كنند. هر حزبي كه بتواند بيشتر فعاليت كند و به خواستههاي اصولي مردم بهتر پاسخ بدهد و برنامههاي بهتري براي اداره امور داشته باشد، مورد اقبال و پذيرش بيشتري از سوي مردم خواهد بود. وجود احزاب با ديدگاههاي سياسي مختلف اصولا لازمه كشوري مانند ايران است كه داراي تنوعات قومي و فرهنگي است و تك صدايي را برنميتابد.
از فعالان و احزاب سياسي توقع ميرفت به خاطر داشتن تفكر حزبي، از كساني كه همسو و همفكرشان در مسائل سياسي نيستند ولي از ديدگاه خودشان براي بهبود وضع كشور تلاش ميكنند، دفاع كنند. مخصوصا زماني كه كليت تحزب زير سوال برده شد! امر بسيار عجيب و تكاندهندهيي بود و در تاريخ سياسي كشور به نام كساني كه اين مساله را مطرح كردند ،ثبت خواهد شد. در هر حال، اين نخستين بار نيست كه آقاي عسگراولادي ديدگاههاي مثبت خود را در اين موارد يك تنه مطرح ميكنند و جاي قدرداني است.
اما ميدانيد كه متاسفانه راديكالها وقتي به خود اجازه تعطيل كردن بعضي احزاب را دادند، تنها به اين امر اكتفا نكردند، بلكه آنها را منحل اعلام كردند بدون اينكه شاهد دادگاه سران اين احزاب باشيم، بدون اينكه بدانيم به چه دلايلي منحل شدند، يا اصولا از منحل شدن آنها مطمئن شويم. اينگونه برخورد با احزاب غير طبيعي است. تنها چيزي كه به نظر من به برخي از تنازعات دامن زد، اين بود كه در برخي مسائل، بعضي از اعضاي حزب ديدگاههاي خاص فردي خود را طوري مطرح كردند كه انگار ديدگاه و موضع حزب بود و شايد يك مقدار تندروانه بوده باشد كه مواضع حزب بايد از طريق دبيركل آن مطرح شود.
و البته كساني آگاهانه يا ناآگاهانه اينها را به پاي حزب نوشتند- حزبي كه حاصل تلاش چندين ساله دلسوزان انقلاب و پيروان امام بود و در چارچوب اسلام ، قرآن و قانون اساسي كار و فعاليت كرده است. سران حزب مشاركت با تقوا و اعتقادي كه به نظام جمهوري اسلامي داشتهاند و دارند، هرگز مصالح كشور را ناديده نميگيرند و تمام دغدغه آنان تلاش براي يك زندگي امروزي در چارچوب اصول دين ، اخلاق و معنويت بوده است. اميدوارم با تحولي كه در اوضاع سياسي كشور رخ داده و با مشي اعتدالي كه آقاي دكتر روحاني پيش گرفتهاند، مسائل به بهترين شكل حل شود و فرزندان امام و انقلاب به آغوش ملت و خانواده هايشان برگردند.
مطمئنم خود كساني هم كه تنگ نظري كردند و به يكصدايي و اقتدارگرايي دامن زدند فكر ميكردند با اينگونه روشها ميتوان كشور را اداره كرد، ولي ديدند كه اينشيوه براي كشور و ملت ارمغاني نداشت و فقط موجبات انسداد سياسي را فراهم آورد و به مشكلات بسيار بزرگي انجاميد. مردم ما در ۲۴ خرداد سال جاري به تغيير وضعيت موجود راي دادند و خواسته شان استقرار دولت اعتدال بود كه اميد است رييسجمهور منتخب به قولهايي كه داده شده، جامه عمل بپوشانند كه يكي از آنان شكستن تكصدايي و احترام به صداهاي مختلف است كه جز با از سرگيري فعاليت احزاب قابل تحقق نخواهد بود.