درباره حقوق اقلیتها/ابوالفضل فاتح
5 آبان 1396 ساعت 16:37
ابوالفضل فاتح
لغو عضویت آقای سپنتا نیکنام هموطن زرتشتیمان از شورای شهر یزد و استدلال های ارائه شده از سوی شورای محترم نگهبان شهروندان ایرانی را به تامل وا داشته است. استحکام استدلال های ارائه شده درباره حکم شرعی این مسئله بر عهده مجتهدان و متخصصان است اما از بعد مصلحت کشور، طبیعتا هر شهروند ایرانی حق اظهار نظر دارد و چنان که پیداست سازگاری چنین رویکردی با مصلحت کشور و وفاق ملی جای تامل جدی دارد.
حقوق اقلیت ها
در بحث حقوق اقلیت ها، پرسش مهم این است که چگونه حکومت ها و دولت ها می توانند مانع ظلم اکثریت به اقلیت شوند. بسیار شاهد بوده ایم که با نام هایی چون نظم اجتماعی، تهدیدهای خارجی، قومیت یا نام یک مذهب ستم های فراوانی توجیه و اعمال شده و سبب رنجی فراوان بر اقلیت ها شده است. حکومت های لیبرال و سکولار مدعی هستند که ساختار جوامع و حکومت های غیر دینی، اخلاقی تر است چرا که می تواند رعایت حقوق اقلیت دینی و عرقی را به سرانجام برساند و زیست و حقوق اقلیت های قومی و مدهبی و سیاسی را در کنار هم تضمین کند. در برابر این دیدگاه، رهبران و فرزندان انقلاب اسلامی همواره بر این عقیده بوده اند که اسلام و تجربه تاریخی اسلام همه عناصری را که برای حفظ حقوق اقلیت ها لازم است را در خود نهفته دارد. تجربه تاریخی مرجعیت و روحانیت آگاه شیعه و حمایت آنها از حقوق اقلیت های مذهبی در یکصد و پنجاه ساله اخیر نیز موید این امر است. همین رویکرد سبب شد تا قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اندیشمندان و روشنفکران دینی از جمله شخصیت هایی چون شهید مطهری و شهید بهشتی و مرحوم آیت الله طالقانی بر حقوق اقلیت ها تاکید دو چندانی داشته باشند تا جایی که شهید مطهری عنوان می کند که در نظام جمهوری اسلامی حتی مارکسیست ها می توانند در دانشگاه ها کرسی داشته باشند و تدریس کنند و امام عنوان کنند که کمونیست ها در ابراز عقیده خود آزادند و تاکید نمایند که نارضایتی اقلیت ها در جامعه ایران به دلیل آن است که حکومت ها اسلامی نبوده اند و اگر آنها حکومت اسلامی را تجربه کنند، عدالت اسلامی و جایگاه محترم اقلیت ها را در آن شاهد خواهند بود. این تنها یک نمونه از بیانات حضرت امام (ره) در مورد اقلیت ها نیست. معمار کبیر انقلاب اسلامی حقوق اقلیت ها و رعایت حقوق آنان را از افتخارات اسلام معرفی می کردند. امام معتقد بودند یهودیانی که از ایران به سرزمین های اشغالی سفر کرده اند می توانند به موطن خود بازگردند و حتی از آنان برای بازگشت به وطن دعوت می کرد: «ما این یهودیها هم که از ایران رفتند و بازیشان دادند و رفتند به اسرائیل، و الآن گرفتارند در آنجا .... آنها را دعوت میکنیم؛ یهودیهایی که مملکتشان ایران بوده است دعوت میکنیم که به وطن خودشان برگردند و با آنها کمال خوشرفتاری را دولت اسلامی میکند. اسلام نیامده است که بشر را تحت مضیقه قرار بدهد. اسلام یک قوانینی است که تمام اقشار بشر را برای آن احترامات قائل است». امام این کشور را از آن همه می دانستند و در این موضوع تفکیکی قائل نبودند و می فرمودند: «این مملکت مال همۀ ماست، مال همۀ ما. مال اقلیتهای مذهبی، مال مذهبیون ما، مال برادران اهل سنت ما. همۀ ما با هم هستیم » حضرت امام نه یک بار بلکه در چندین سخنرانی به ماجرای مشهور خارج کردن خلخال از پای زن یهودی اشاره و واکنش افتخار آمیز مولایمان امام علی (ع) در این باب را یادآور می شدند.
با این مقدمات و آنچه از منظر حضرت امام (ره) درباره حقوق اقلیت ها و تضمین آن در نظام اسلامی به میان آمد، آیا لغو یک طرفه عضویت هموطن زرتشتی در حالی که طبق قوانین جاری کشورمان اجازه نامزدی در انتخابات شورا را یافته و حائز اکثریت رای شده است، کمتر از خارج کردن خلخال از پای زن یهودی است؟ فراموش نکنیم خلخال را یک سرباز عادی و دور از چشم جهانیان از پای آن زن تحت ذمه خارج کرد و مولایمان چنان برآشفت. اما این اقدام خلع منصب اخیر، رسما توسط یکی از بالاترین ارکان و به حکم دین و در پیش چشم جهانیان به اجرا گذاشته می شود که هم پای حقوق اقلیت ها در میان است و هم پای آبروی اسلام.
روح بیانات و تاکیدات حضرت امام (ره) نشان می دهد که در فلسفه سیاسی و فقهی امام (ره) اقلیت ها - از هر نوعی - اهمیتی والا داشته اند و رعایت حقوق آنان را لازمه تحقق عدالت و عملی شدن فلسفه حکومت اسلامی می دانستند. ایشان معتقد بودند که نظام اسلامی می تواند حقوق اقلیت هایی که در نظام سکولار شاهنشاهی رعایت نشده است را به بهترین نحو محقق سازد. فراموش نکنیم چنین رویکردی بود که باعث شد همه مردم ایران از اقلیت های دینی تا اکثریت شیعی در کنار امام برای تحقق نظام اسلامی تلاش نمایند.
پس از انقلاب همواره از افتخارات نظام نوع حضور اقلیت ها در مناصب تصمیم گیری نظیر مجلس شورای اسلامی بوده است. اما تصمیم و تفسیر اخیر شورای محترم نگهبان در جهتی است که نشان می دهد موضوع چگونگی حقوق اقلیت های دینی در نظام به طور کامل حل نشده است و با چالش های بحث برانگیزی روبروست. تصمیمی که اگر به این شکل بر جای بماند، می تواند تا سالها مستند نقد بنیان ها و مراجع تفسیر دینی و قانونی نظام را فراهم کند و چه بسا خدایی نکرده بسیاری از شعارهای سر داده شده از ابتدای انقلاب را به عنوان اهرمی برای عبور از آن دوران و همراه سازی همه اقوام و اقلیت ها با انقلاب و به دست گرفتن قدرت معرفی کند.
چنان که گفته شد، این تصمیم چه بسا علاوه بر ایجاد ابهام نسبت به شعارها و بنیان ها انسانی انقلاب، به عنوان چالشی برای خود شورای نگهبان نیز تلقی می شود. گاهی شنیده می شود که کار تطابق با شرع بر عهده شورای نگهبان است و مجمع تشخیص مسئول دیدن مصلحت نظام و کشور است. چنین نگاهی نمی تواند همه جانبه و متناسب با فلسفه تشکیل شورای نگهبان ارزیابی شود. وجود مجمع تشخیص مصلحت به این معنا نیست که شورای نگهبان در کنار احکام شرعی رعایت مصالح نظام و انقلاب را مد نظر قرار ندهد و تبعات تصمیمات خود برای نظام و انقلاب را در نظر نگیرد. امام می فرمود که مصلحت نظام اسلامی آنقدر مهم است که ولی فقیه می تواند احکام اولیه نظیر حج را نیز برای رعایت آن مصلحت تعطیل نماید. حضرت امام در اواخر عمر شریفشان و حتی بعد از تشکیل مجمع تشخیص مصلحت، به شورای محترم نگهبان با تاکید یادآور می شوند که اعضای شورای نگهبان «.....خودشان قبل از این گیرها، مصلحت نظام را در نظر بگیرند، چرا که یکی از مسائل بسیار مهم در دنیای پرآشوب کنونی نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیم گیریها است. حکومتْ فلسفۀ عملیِ برخورد با شرک و کفر و معضلات داخلی و خارجی را تعیین میکند. و این بحثهای طلبگی مدارس، که در چهارچوب تئوریهاست، نه تنها قابل حل نیست، که ما را به بن بستهایی میکشاند که منجر به نقض ظاهری قانون اساسی میگردد. شما در عین اینکه باید تمام توان خودتان را بگذارید که خلاف شرعی صورت نگیرد ـ و خدا آن روز را نیاورد ـ باید تمام سعی خودتان را بنمایید که خدای ناکرده اسلام در پیچ و خمهای اقتصادی، نظامی، اجتماعی و سیاسی، متهم به عدم قدرت ادارۀ جهان نگردد». (8 دی ماه 1367)
اتخاذ تصمیماتی که رعایت لحاظ زمان و مکان را نماید نه تنها به مصلحت نظام است که برای حفظ حرمت و عزت شورای نگهبان نیز ضروری می نماید. به یاد آوریم که امام خطاب به شورای نگهبان می فرمودند: «باید قوی و همیشگی باشد، ولی حفظ شورا مقداری به دست خود شماست. برخورد شما باید به صورتی باشد که در آینده هم به این شورا صدمه نخورد. شما نباید فقط به فکر حالا باشید و بگویید آینده هر چه شد، باشد. شیاطین بتدریج کار میکنند. امریکا برای پنجاه سال آینده خود نقشه دارد. شما باید طوری فکر کنید که این شورا برای همیشه محفوظ بماند. رفتار شما باید به صورتی باشد که انتزاع نشود که شما در مقابل مجلس و دولت ایستاده اید. اینکه شما یکی و مجلس یکی، شما یکی و دولت یکی، ضرر میزند. شما روی مواضع اسلام قاطع بایستید، ولی به صورتی نباشد که انتزاع شود شما در همه جا دخالت میکنید. صحبتهای شما باید به صورتی باشد که همه فکر کنند در محدوده قانونی خودتان عمل میکنید، نه یک قدم زیاد و نه یک قدم کم. در همان محل قانونی وقوف کنید، نه یک کلمه این طرف و نه یک کلمه آن طرف. گاهی ملاحظه میکنید که مصالح اسلامی اقتضا میکند که به عناوین ثانوی عمل کنید. به آن عمل کنید ... شما باید سعی کنید که نگویند میخواهید در تمام کارها دخالت کنید، حتی در مسائل اجرایی. البته خود این مسائل را میدانید و عمل میکنید، ولی من تذکر میدهم. شما باید توجه داشته باشید که اگر مباحثات به مناقشات تبدیل شود و جلوی یکدیگر بایستید، اسباب این میشود که شورای نگهبان تضعیف شود و در آتیه از بین برود (شهریور 63)
نکته دیگر آنکه اعضای شورای محترم نگهبان به عنوان شخصیت هایی از جامعه روحانیت و در کسوت روحانیت، حتما واقفند که حضرت امام (ره) هر جا پای روحانیت در میان بود، بسیار حساس بوده و مراقبت داده اند تا خدایی نکرده تهمت مداخله بی مورد و استبداد دینی وارد نشود و میراث جاودان شیخ صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی تا صاحب جواهر و شیخ انصاری و متاخرین بزرگوار نجف اشرف و قم مقدسه که یازده قرن تحقیق و اجتهاد همراه با زهد و ریاضت و مجاهدت و خون دل را همراه دارد، ملکوک نشود. از این روست که در مقدمه همان تذکر به شورای نگهبان، ایشان با گلایه از مداخلات بی مورد برخی ائمه جمعه و جماعات در امور دولت و استانها یادآور می شودند: «روحانیون باید وضعی ارشادی داشته باشند، نه اینکه بخواهند حکومت کنند. کاری نباید بکنیم که مردم بگویند اینها دستشان به جایی نمیرسید، حالا که رسید دیدید این طور شدند. استبداد دینی خود تهمتی است که از کنارش نباید گذشت. رادیوها مرتب از آن سخن میگویند و ما را به خودکامگی متهم می کنند. روحانیون نباید کاری کنند که شاهد دست دشمن بدهند.»
فراموش نکنیم که ما در جهانی زیست می کنیم که شیعه در جهان اسلام، خود یک اقلیت یا جمعیت مظلوم است و در بسیاری از کشورها تحت ستم و نادیده انگاری حقوق خود قرار دارد و نیازمند همراهی همه مذاهب و مکاتب و اقلیت ها و همچنین اندیشمندان وسازمان ها و نهادهای بین المللی برای رفع ستم از شیعیان هستیم. دفاع از حقوق اقلیت ها در داخل کشور باید به مثابه یک استراتژی کلان دیده شود که علاوه بر بعد خدشه ناپذیر اخلاقی و انسانی آن، زمینه ای سرشار از صداقت برای دفاع از کلیت تشیع و اقلیت شیعه در جهان را فراهم می آورد. شیعیان مظلوم بحرین، عربستان، پاکستان، افغانستان، یمن و آذربایجان و ترکیه و .... از این جمله اند. با این نگاه جا دارد پرسیده شود که آیا در اتخاذ تصمیم اخیر، مصالح بلندمدت اقلیت تشیع در کشورهای دیگر به درستی دیده شده است؟ به علاوه، ما در جهانی زیست می کنیم که مسلمانان در گوشه گوشه آن مورد تعدی هستند و کشور ما از معترضان به تعدی به حقوق مسلمانان در هر نقطه جهان است. افتخار ما در تاریخ انقلاب اسلامی، مخالفت با آپارتاید رژیم منسوخ آفریقای جنوبی و رژیم اشغالگر صهیونیستی است. ما با رنج بسیاری از ملل از جمله مردمان بوسنی، اقلیت روهینگیای در برمه و ایزدی ها در عراق همراه بوده ایم. ما حتی با آزادیخواهان ایرلند، و انقلابی های نیکاراگوئه و جریان چپ ونزوئلا همدلی داشته ایم. تمامی این اقدامات مبتنی بر یک باور حقیقی است که در آن ستم به اقلیت های مظلوم را نمی پذیرد و درصدد تضمین حقوق انسانی و سیاسی آنان است. مگر فراموش کرده ایم که هر گاه در جایی همین اقلیت ها به قدرت رسیده اند برای آنان شادمانی و با آنان همراهی کرده ایم؟ همچنین مگر غیر از این است که اخیرا برخی علمای تراز اول محترم شیعه برای کسب مناصب سیاسی در کشورهای غربی فتوای اجازه صادر کرده اند و رهبری انقلاب به جوانان غرب نامه نوشته اند؟ علاوه بر ریشه های مذهبی و انسانی، همراهی شیعیان با اقلیت ها ریشه در چندین قرن تجربه تلخ آنان به عنوان یک اقلیت در جهان اسلام دارد. همین رنج تاریخی سبب شده است که روح همدلی آنان با اقلیت ها دو چندان شود و رنج و شادی آنان را احساس کنند. چرا باید کاری کرد که این نگاهی که ریشه در موقعیت تاریخی تشیع دارد و از ویژگی های منحصر به فرد آنان است خدایی نکرده به نمایش سیاسی و منفعت طلبانه تعبیر و تفسیر شود؟ آیا با چنین تفسیرهایی، تشیع مظلوم؛ متهم به قدرت طلبی و فرصت طلبی نمی شود؟ آیا در شرایط پیچیده دنیای امروز و بهانه جویی هایی که از شیعیان مظلوم می شود، این موجب وهن مذهب نمی شود؟
عمق احترام ایرانیان به هموطنان شریف خود از هر قوم و مذهب پا برجا است و ریشه ای عقلانی، انسانی، اخلاقی، هویتی و ملی دارد و تحت تاثیر این نوع مباحث قرار نمی گیرد. امید است شورای محترم نگهبان نیز در تفسیر اخیر خود مفاد یاد شده را مد نظر قرار داده و بازنگری کنند و اگر ایشان به هر دلیل راهی نمی بینند، مجمع تشخیص مصلحت نظام چاره ای راه گشا و البته همه جانبه بیندیشند تا ان شاء الله شاهد وفاق بیشتر همه مذاهب و اقوام و سرفرازی روزافزون ایران عزیز وتشیع مظلوم باشیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
کد مطلب: 138982