مدیریتهای بحران در بحران وعدههای مدیران!
در استان خوزستان چه میگذرد؟!
روزنامه كارون , 9 آبان 1396 ساعت 16:37
ح. پورعبداله
گفته میشود: "حاشیهنشینی از آسیبهای جدی در کشور است و قشر ضعیف جامعه هم از آن رنج میبرد. " اما آنانی که خود را مدیران دولت و خدمتگزار مردم میدانند و کسانی که میلیونها و شاید هم میلیاردها تومان هزینه میکنند تا منتخبان مردم شوند، اعتراف کنند: از سال 57 تا کنون در راه کاهش مشکلها و معضلهای مردم، توسعه شهرها و روستاها و نیز کاهش حاشینی نشینی چه گام هایی برداشته اند؟! در یک هفته گذشته دو حادثه مرگبار- که نشانگر بی توجهی برخی مسوولان خوزستان بوده است- در یکی از همین مناطق حاشیه نشین اهواز رخ داد که در رسانههای همگانی خبرها و عکسهای آن منتشر شد. . . در بخشی از خبرهای این دو حادثه میخوانیم:
*"طبق اعلام هلال احمر خوزستان در حادثه ریزش کوه روی دو باب از منازل مجاور کوه در منطقه "منبع آب اهواز"- که حوالی ساعت 6: 50 دقیقه 30 مهر 96 رخ داد- تاکنون چهار نفر مصدوم و دو نفر کشته شدهاند.
*"شامگاه جمعه پنجم آبان 96 بر اثر انفجار یک واحد مسکونی در "منطقه منبع آب اهواز" ۵ نفر مصدوم و ۲ نفر کشته شدند. "
همچنین مدیرکل مدیریت بحران استانداری خوزستان گفت: "منطقه منبع آب یکی از مناطق حادثه خیز بالقوه است که بارها بالفعل شده و در گذشته باید فکر عاجلی برای آن میکردند. "
کیامرث حاجی زاده افزود: "منطقه منبع آب یکی از مناطق حادثه خیز بالقوه است که بارها بالفعل شده و در گذشته باید فکر عاجلی برای آن میکردند. اینکه مردم بدون مجوز پای کوه را گودبرداری کردند و خانه ساختند یک طرف موضوع و مسوولیت انسانی ما نیز طرف دیگر قرار دارد. "
با خواندن سخنان مدیرکل مدیریت بحران استانداری خوزستان، میتوان با صراحت گفت: مسوولان مربوط استان اگر وقت نداشتند یا یادشان نبود که فکر عاجلی برای منطقه "منبع آب" بکنند، اما در جلسه هایی که هر روز تا پاسی از شب در استان تشکیل میشود، شعارها و وعدههای دلگرم کنندهای برای توسعه استان و مردم محروم از امکانات مناسب رفاهی و آب و هوایی سر دادهاند و به خوبی توانستنهاند در طول چهار دهه دل مردم را گرم کنند و آنان را سرکار بگذارند!
حالا اگر به جای کاهش آمار حاشینی نشینی در شهرها در طول حدود چهار دهه گذشته، آمار حاشیه نشینان سیر صعودی پیدا کرده است، لااقل دم مردم مان که گرم شده است! !
البته، نگارنده به نمایندگی از مردم، از مسوولان خیلی خدمتگزارمان که در طول این مدت، در جلسههای بی شمار و متنوع شرکت کردند و افکارشان را روی هم ریختند و برای رفع یا کاهش معضل حاشیه نشینی که بیشتر ناشی از وضعیت بد روستاها و نیز بی توجهی دولت مردان در پیش از انقلاب در رسیدگی به امور روستاها و روستاییان است (!) از خود پذیرایی کردند و فیلمها و عکسها و خبرهای مصور با کمک خبرنگاران و عکاسان تولید کردند، تشکر و قدردانی میکنم؛ به ویژه مسوولانی که بیشتر سالن پرکن هستند تا کارشناس و وعدههای سرخرمنی و شعارهای رنگارنگی هم ندادهاند که که بعدها مردم از آنها طلبکار باشند!
در حقیقت، مسوولان همیشه گرفتار در جلسه ها-که در ارایه آمار و ارقام انجام امور به ویژه در کاهش نرخ بیکاری، افزایش مشارکت اقتصادی، اشتغال جوانان و نیز حفظ آن و حتا رفاه دیروز، امروز و حتا فردای مردم مجرباند و ید طولا دارند، از آمار حاشیه نشینان مان- که همچون کلاف سردرگمی است در نگاه شان- کمتر حرف میزنند؛ اگر هم چیزی بگویند، بیشتر در نقش یک خبرنگار و منتقد ظاهر میشوند، تا مسوولیت را از خود و دستگاه مربوط شان سلب کنند!
آمارها میگویند: کلان شهر اهواز- که بی شباهت به کلان روستا هم نیست- دومین شهرستان حاشیهنشین کشور است.
مناطق بسیاری در کلان روستای اهواز هم چون "منبع آب"- که از محلههای کارگری هستند- در شکل گیری حاشیهنشینی پیش قدم بوده اند.
منطقه منبع آب– که در حقیقت خود دچار کمبود آب است- از بزرگترین سکونت گاههای غیر رسمی اهواز به شمار میرود. سکونت گاهی که سال تا سال کفِ کفشهای واکس زدهی مسوولان استان را برسینهی خود لمس نمیکند؛ چرا که نشستهای پی در پی مسوولان در سالنهای پر زرق و برق، وقت خاراندن سر هم برای شان نمیگذارد، چه رسد به این که بخواهند کوه پیمایی کنند و به چنین مناطق کوخ نشینی بروند!
ایسنا خوزستان در گزارشی اعلام کرد: ": بیش از 4 هزار و 900 نفر در قالب 818 خانوار در سکونت گاههای نا ایمن این منطقه زندگی میکنند. بسیاری از منازل این منطقه به علت ساخت غیرمجاز در حاشیه کوهها یا تپهها در معرض تهدید ریزش کوه هستند. ریزش کوه در سالهای اخیر جان عدهای از ساکنان این منطقه را گرفته است.
محله منبع آب تنها چند دقیقه با مرکز کلان شهر اهواز فاصله دارد اما سایه محرومیت چنان بر این منطقه سایه افکنده است که ساکنان آن از بدویترین امکانات و حقوق طبیعی شهروندان نظیر آب، گاز، شبکه فاضلاب، سیستم دفع آبهای سطحی بیبهره هستند.
علاوه بر این منبع آب با مسایل و معضلهای متعدد اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی از جمله ساخت و سازهای غیر مجاز، تصرفهای غیر قانونی، نداشتن پروانه ساخت و سند قانونی، نارسایی خدمات شهری، بیکاری، اشتغال کاذب و. . . مواجه است. "
بی شک مسوولان همیشه خدمتگزار مردم خوزستان خبر دارند 39 سال از وقوع انقلاب اسلامی ایران گذشته است. البته استان هشت سال از این زمان درگیر جنگ بود و حتمن مسوولان عزیز هم در جبهههای دفاع مقدس مشغول انجام وظیفه بودند؛ اما این عزیزان پاسخ دهند: از سال 67 (پایان جنگ تحمیلی) تا کنون (97) چه گُل هایی بر سر این مناطق محروم- که از کمترین امکانات یک زندگی عادی برخوردارند- زده اند؟ !
مسوولان استان و کشور- که صدای خدمتگزاری و خدمات رسانی شان در طول انقلاب همیشه بلند بوده و بی شک پای عمل شان هم لنگ نبوده، برای راحتی و آسایش این مردم فداکار و همیشه در صحنههای انقلاب- که به گفته امام خمینی (ره) "دین خود را به اسلام ادا کرده اند"- چه کارهایی کردهاند که فقط گرد و غبار و ریز گرد آن فقط دیده میشود؟ !
چرا مدیریتهای ستادهای پیشگیری حوادث غیر مترقبه و هکذا مترقبه دیروز و مدیریتهای بحران امروز هیچ گاه علاج وقایع را پیش از وقوع نکرده اند؟! حتا معاون اول رییس جمهوری هم از این وضعیت نگران بوده است که ششم آبان ماه 96 در مراسم تکریم و معارفه رییس جمعیت سازمان هلال احمر کشور گفته است: "بحث پیشگیری در حوادث غیرمترقبه باید به مطالبات عمومی مردم تبدیل شود، زیرا مردم وقتی مطالبه میکنند دولتها مجبور میشوند آن را انجام دهند. "
مردم میگویند این همه جلسه و همایش و گردهم آیی و نشست هایی که در ظول شبانه روز در استانها برگزار میشود چه ثمری جز تلف کردن وقتی که از آن به عنوان طلا یاد میکنند و چه خروجی مناسبی برای توسعه و بهبود وضعیت بد استان و رفاه، آسایش و آرامش مردم داشته است؟ !
به راستی! این نشستهای مستمر و بی شمار مسوولان در طول حدود چهال سال گذشته در اشتغال بیکاران و کاهش نرخ بیکاری و بالا بردن نرخ مشارکت اقتصادی چه قدر تاثیر گذار بوده است؟
البته، استاندار خوزستان در ششم مهر امسال اعلام کرد: "خوزستان درزمینهٔ کاهش نرخ بیکاری در بین ۳ استان اول کشور قرار دارد. که این امر حاصل تلاش و همراهی و همدلی مسؤولین در استان خوزستان است. "
این در حالی است که بر اساس نتایج طرح آمارگیری نیروی کار در بهار 96- که از سوی دفتر جمعیت نیروی کار و سرشماری به دست آمده است- نرخ بیکاری خوزستان در بهار 95 به 4/9 رسید که در کشور مقام یازدهم را کسب کردیم اما در زمستان سال 95 نرخ بیکاری خوزستان به 2/12 درصد رسید که سه پله صعود (!) کردیم و در کشور چهاردهم شدیم! در حقیقت سیزده استان نرخ بیکاری شان پایینتر از خوزستان زرخیز مان بود.
جالب این جاست (!) نرخ بیکاری خوزستان در بهار 96 به 3/15 درصد رسید و ما بر پلکان بیست و هفتم کشور ایستادیم و نشان دادیم که در میان 31 استان تنها از چهار استان اصفهان- چهارمحال بختیاری – کرمانشاه و البرز وضعیت مان بهتر است و 26 استان نرخ بیکاری پایینتری از ما دارند.
از سوی دیگر، بر اساس همین آمار، نرخ مشارکت اقتصادی خوزستان در بهار 95 به 1/37 درصد رسید و در کنار استان ایلام مکان 22 را به خود اختصاص دادیم و به دنیا اعلام کردیم که وضعیت مشارکت اقتصادی 21 استان از ما بهتر است؛ این در حالی است که در زمستان همین سال (95) با رسیدن به نرخ مشارکت اقتصادی 5/39 درصد، خوزستان مان را دو پله بالا بردیم و در مکان بیستم جا خوش کردیم. ولی در بهار امسال (96) نرخ مشارکت اقتصادی استان مان به 8/38 درصد رسید که یک پله پایین آمدیم و در مکان 21 جا خوش کردیم!
به راستی با این وضعیتی که برشمردیم، چه گونه و بر اساس چه آمار رسمی و در کدام سال هجری شمسی در کاهش نرخ بیکاری در بین ۳ استان اول کشور جای گرفتهایم که جناب استاندار این امر را حاصل تلاش و همراهی و همدلی مسؤولین در استان خوزستان میداند؛ آن هم وقتی خبرگزاری ایسنا خوزستان در هفتم مهرماه جاری اعلام کرد: "در آخرین آمار ارایه شده از سوی مرکز آمار ایران، خوزستان با 14. 9 درصد نرخ بیکاری سومین استان کشور در زمینه بیکاری است و در این زمینه استانهای چهار محال و بختیاری و کرمانشاه بالاتر از خوزستان، در رتبههای اول و دوم بیکاری کشور قرار دارند. "
شاید هم استاندار خوزستان آمار درست داده و گفته است: " "خوزستان درزمینهٔ کاهش نرخ بیکاری در بین ۳ استان آخر کشور قرار دارد" و این کارشناس روابط عمومی استانداری بوده که در هنگام تهیه خبر، اشتباهی "اول" را به جای "آخر" گذاشته است! !
به هر روی، آیا بهتر و پسندیدهتر نیست به جای نادیده گرفتن مشکل ها، ضعف ها، ناتوانیها و وضعیت نابه سامان و بد اقتصادی و اجتماعی و نیز نرخ بالای بیکاری استان، حقایق را بیان کنیم تا آفتاب توجه و نگاه مسوولان کشوری به استان تاریک ما هم بتابد و قدری از "زر" خوزستان "زرخیز" هم برای عمران و آبادانی و توسعه همه جانبه آن تخصیص یابد و در نتیجه خیل جوانان بیکار برای رسیدن به وادی اشتغال در جای جای استان، این قدر "خیز" بی فایده برندارند!
کد مطلب: 139233