گروه مقالات: دو سخنرانی وزین، متین، حساب شده و با وقار مراسم تنفیذ و تحلیف آقای دکتر روحانی، تایید و تاکید مجدد ایشان بر شعارهای انتخاباتی را نشان ميداد. در طول دوره انتخاباتی، شعار اعتدال، شعار اساسی آقای دکتر روحانی بود. اعتدال و عدم افراط گرایی در همه حوزههاي سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و اعتدال یعنی به کار گیری همه نیروهای جامعه در همه حوزهها.
علی رغم این که رییس جمهور، ميتوانست از دو هفته فرصت قانونی برای ارائه لیست وزرای پیشنهادی کابینه استفاده نماید، برای اولین بار در تاریخ دولتهاي پس از انقلاب، آقای دکتر روحانی توانست، لیست وزرای پیشنهادی خود را در روز تحلیف به مجلس ارائه نماید. لیست وزرای پیشنهادی، ترکیبی از گرایشهاي مختلف را نشان ميدهد که در یک جمع بندی ميتوان گفت این لیست، ترکیبی متعادل از نیروهای اصلاحطلب و اصول گرا است. این ترکیب، نشان ميدهد که شعار اعتدال، اول از همه در ترکیب کابینه خود را نمایان کرده است. همه کسانی که در دوران انتخابات از آقای دکتر روحانی حمایت کردند، با علم به این که دولت آینده یک دولت اعتدالی- ائتلافی از نیروهای اصول گرای معتدل و اصلاح طلب است، از ایشان حمایت کرده بودند.
در این لیست، وزارت خانههاي سیاسی، شامل وزرات خانههاي کشور، اطلاعات، دفاع، دادگستری و ارشاد به دوستان اصول گرا رسیده است و سایر وزارت خانههاي اقتصادی، آموزشی نیز میان نیروهای اصلاح طلب، اصول گرا و اعتدال گرا تقسیم شده است. با توجه به این که خاستگاه اصلاح طلبان، خواستهاي فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است، ممکن است این چنین احساس کنیم که خواست اصلاح طلبان، کاملا تامین نشده است، ولی در مجموع لیست ارائه شده کابینه، اولا که برای کل کشور یک لیست متعادل و ان شاءالله موفق خواهد بود و برای مجموعه اصلاح طلبان نیز، لیست مناسبی ارزیابی ميشود و ميتواند مزایای متعددی را داشته باشد.
۱- لیست وزرای پیشنهادی، نشان ميدهد که این دولت، ميتواند شاید قریب به ۸۰% جامعه رای دهندگان اعم از طیفهاي مختلف اصول گرایان و اصلاحطلبان را پوشش دهد. در حقیقت ميتوان گفت که لیست پیشنهادی وزرای کابینه نشان ميدهد که ترکیب کابینه در دولت یازدهم، به صورت مشاع میان نیروهای سیاسی جامعه تقسیم شده است.
۲- با توجه به این که ترکیب کابینه به صورت مشاع میان جناحهاي سیاسی جامعه تقسیم ميشود، پس مسئولیتهاي بعدی عملکرد دولت، نیز به صورت مشاع تقسیم خواهد گردید. هر خوبی و بدی در عملکرد دولت، میان همه نیروهای سیاسی این جامعه تقسیم خواهد شد و در نتیجه، یک گروه مورد شماتت و حمله قرار نخواهد گرفت. بنا به قولی، بنا نیست که یک گروه در مقام اپوزیسیون دولت قرار گیرد. با توجه به این که معمولا این گونه حملات، غالبا در حوزه سیاسی و فرهنگی ميبوده است، پس با بودن وزرای اصول گرا در این وزارتخانهها، ميتوان این امیدواری را داشت که تنشها در این حوزه به حداقل برسد، ضمنا ميتوان امیدوار بود که بحران زایی نیروهای فشار که مهم ترین مشکل دولت اصلاحات بود، نیز به حداقل برسد و افراطیون، نیز به سمت تعادل بیشتر میل کنند و در نتیجه، دولت آینده با بحران زایی کمتری از "بحران زیان" برخوردار شود و بتواند بر روی مهم ترین مشکلات اقتصادی و بین المللی کشور متمرکز گردد.
۳- متاسفانه، عدم تحمل همدیگر در رفتار نیروهای سیاسی، یکی از مشکلات اساسی در رفتار سیاسی جامعه ماست. این مشکلات، خصوصا پس از انتخابات ۸۸، ده چندان گردید، به طوری که این اختلافات حتی تا روابط شخصی و خانوادگی افراد را هم در بر ميگرفت. پس از ۴ سال قهرها و دشمنیها، نیاز امروز ایران، آشتی ملی است و این آشتی اول از همه در ترکیب کابینه مشخص ميشود. اگر همکاریهاي متقابل در هیات وزیران صورت گیرد، خود به خود این همکاری ها به لایههاي پایین تر دستگاههاي اجرایی نیز تسری خواهد یافت. این چند جناحی بودن کابینه را نشان از آشتی بگیریم و آن را به فال نیک بگیریم.
۴-یکی از دل نگرانی هایی که دوستان اصلاح طلب دارند این است که آیا با وجود نیروهای اصول گرا در وزارت خانههاي سیاسی و فرهنگی، ميتوان به برآورده شدن خواستهاي سیاسی- فرهنگی یعنی وجود یک فضای مناسب مشارکت سیاسی-فرهنگی امیدوار بود. با توجه به شناختی که از شخصیت آقای دکتر روحانی وجود دارد و با توجه به ترکیب کل دولت متشکل از وزراء، مشاوران و معاونین رییس جمهور، ميتوان نسبت به برآورده شدن این خواست امیدوار بود.
۵- اگر چه نتیجه انتخابات و پیروزی کاندیدایی که قائل به گسترش مشارکت مردم در حوزههاي سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است و تشکیل یک دولت توسعه گرا ميتواند بستر مناسبی برای نهادینه کردن اصلاحات در جامعه بوجود آورد، ولی ترکیب کابینه نشان ميدهد که لازم است که برای نهادینه کردن اصلاحات، اصلاحات از پایین به بالا و نهادینه کردن اصلاحات از درون جامعه را مد نظر قرار داد. لازم است که به دنبال نهادینه کردن گفتمان اصلاحات در درون جامعه باشیم تا هیچ گاه به دوران ۸ ساله ۸۴ تا ۹۲ بر نگردیم.