گروه مقالات: در طی چند سال اخیر به سبب اتفاقاتی که رخ داد رفته رفته حضور دانشجویان در عرصههاي اجتماعی کمرنگ شد، تا جایی که بسیاری از چهرههاي شناخته شده و مسئولان نظام از وضعیت دانشگاه اظهار گلایه کرده و نسبت به ادامه وضعیت دانشگاهها هشدار دادند. مسئولین وزارت خانه علوم اما به جای تلاش برای ایجاد فضای تکثر مبتنی بر اراده دانشجویان در دانشگاه ها، مرتبا مجوز تاسیس تشکل ها و انجمنهاي موازی صادر کرده که در بهترین حالت همدیگر را تکرار ميکردند. و این اقدام سبب بی تفاوتی و کناره گیری بیش از پیش دانشجویان شده بود، به طور مثال در دانشگاههای مختلف در برنامههاي کرسیهاي آزاد اندیشی که از توصیههاي مکرر رهبری بود علی رغم تبلیغات محیطی فراوان، تعداد دانشجویان از تعداد افرادی که متولی برنامه بودند، به مراتب کمتر بوده و بعضا به علت عدم استقبال کنسل ميشدند.
جالب است که همین گروهها خود را سخنگویان جامعه دانشگاهی معرفی کرده و ميکنند و برای وزیر جدید هم خط و نشان ميکشند. میلیاردها تومان از سرمایه کشور در اختیار این گروهها قرار داده شد تا امکان فعالیتهاي مختلف و کار تشکیلاتی را برای دانشجویان فراهم کنند اما همواره در جذب حداقلی دانشجویان هم ناتوان بودند و مهم ترین نکته مسئله این جاست که این دانشجویان " خود سخنگو خوانده" به دانشجویان و بعضا مدیران دانشگاهها پاسخگو نبوده و با افتخار! امکانات دانشگاه ها را در خدمت برنامههاي گروههای بیرون از دانشگاه قرار ميدادند.
از طرف دیگر متاسفانه در این سالها کمی گرایی مفرط بر ادبیات مدیران دانشگاهها حاکم شده و مکررا آمار داده ميشود که این تعداد تشکل دانشجویی اضافه شده است. یا فلان تعداد نشریه دانشجویی مجوز گرفته اند. تعداد دانشجویان رشد کمی چشمگیری داشته است و مسائلی از این قبیل. بایستی از این مسئولین پرتحرک اما "کم کار" پرسید که آیا افزایش تعداد تشکل هایی دانشجویی توانسته نظر دانشجویان را جلب کند و آنها را برای کار گروهی و زندگی اجتماعی مهیا کند؟
آیا از کاهش چشمگیر مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویان خبر دارند؟ آیا از کیفیت نشریات دانشجویی و همچنین کانونهاي علمی و فرهنگی خبر دارند؟ آیا حداقل امکانات سخت افزاری و نرم افزاری را در برابر این حجم از افزایش پذیرش دانشجو آماده کرده اند. جالب است که در زمینه رشد علمی هم به همین آمارها استناد ميشود واقعا جا دارد از مسئولین محترم پرسیده شود، چه مقدار از این تولیدات علمی در خدمت اقتصاد و فرهنگ و صنعت و پزشکی و بخشهای دیگر بوده است و چه مقدر فاقد کاربرد لازم بوده و به دلایل مختلف ار جمله رقابتهاي کاذب میان بخشی از اساتید برای چاپ مقالات بیشتر است.
در حوزه مسائل آموزشی و پژوهشی یکی از تاسف بارترین موضوعات این چند سال، کنار گذاشته شدن بسیاری از اساتید دانشگاهها بوده است. اما آنچه که به باور من در این سالها بیشتر از هرچیزی روح و روان دانشگاه و دانشجو را مخدوش کرده و ميکند وضعیت دانشجویانی است که به شیوههاي گوناگون از دانشگاهها کنار گذاشته شدند و بعضا سر از مکان هایی درآوردند که متناسب با شان و حرمت آنها نمی باشد و ما امیدواریم و انتظار داریم که هر چه سریعتر به دانشگاه ها بازگردند.
جالب است که طی چند روز اخیر برخی از گروههایی که در بالا ذکرشان رفت تمام عزم خود را جزم کرده اند تا وزیر پیشنهادی رای اعتماد لازم را کسب نکند. بایستی از این دوستان پرسید که چرا بافردی که قریب 15 سال در بالاترین سطح وزارت خانه مشغول به فعالیت بوده است و از نظر علمی و اخلاقی نیز مورد تائید دوستان و همکاران و شاگردانش ميباشد، مخالفت ميکنند؟ این دوستان به هیچ شیوه ای حاضر به پذیرش اراده عمومی مردم که در انتخابات تبلور یافت نیستند که انشاالله نمایندگان مجلس با رای قاطع خود نشان خواهند داد، ملاکهاي شان برای رای اعتماد با مطالبات این گروههاي حاشیه ای اما پر سر و صدا متفاوت است.
اما در این میان امیدوار کننده ترین مسئله ای که در حال رخ دادن است موج بیانیه هایی است که در حمایت از دکتر میلی منفرد توسط اساتید و دانشجویان دانشگاههای مختلف علی رغم تعطیلی دانشگاه ها در حال صادر شدن ميباشد و این مسئله به راستی کلیدی برای احیاء فعالیتهاي دانشجویی است که متاسفانه در چند سال اخیر به شدت کم شده بود و قطعا زیانهاي بی شماری نیز داشته و خواهد داشت. این جاست که بایستی دست معدود فعالان دانشجویی و اساتیدی که علی رغم مشکلات بسیار همچنان به سبب علاقه ای که به سرنوشت دانشگاهها و متعاقبا کشور دارند، خستگی ناپذیر کار ميکنند را به گرمی فشرد و به آنها "خدا قوت" گفت.
و با صدای بلند به آنها که یکه تاز میدان شده بودند نیز بگوئیم که زیاد ترس به خود راه ندهید چرا که منش وزیر جدید و شیوه اش برای اداره وزارت علوم مبتنی است بر "ارتقاء منزلت و مشارکت دانشگاهیان، افزایش تحرک، اعتبار و استقلال علمی دانشگاه ها. توجه به اخلاق و معنویت در فضای دانشجویی برای تربیت نسل اخلاق مدار. توجه ویژه به نهادهای عملی و پژوهشی و تشکلهای مختلف دانشگاهی. گسترش فضای آزاداندیشی، آزادی عمل و آزادی نقد، خلاقیت، نوآوری و نظریه پردازی علمی" و در این شیوه مدیریتی فضای فعالیتی برای آنها نیز وجود خواهد داشت.