دریافت لینک صفحه با کد QR
تنش بین همسایگان آسیبزاترین تهدید برای امنیت ملی کشورهاست
«ایراندوستی» و تعامل با همسایگان
23 شهريور 1397 ساعت 15:32
هوشنگ عطاپور
در علم روابط بینالملل، اصل خدشه ناپذیری هست که چشمانداز روابط با همسایگان را به خوبی تبیین میکند. بر اساس این اصل وجود، همسایگان هر کشوری، واقعیت تغییرناپذیر میباشد که ظرف زمان و مکان و الزامات جغرافیای سیاسی تعامل و ارتباط دوسویه را بین آنها تجویز میکند. اتفاقا تنش مابین همسایگان آسیبزاترین تهدید برای امنیت ملی کشورهاست. در دوران معاصر تمام تلاش سیاستمداران خردمند، تنش زدایی در روابط همسایگی است و در این بین، نخبگان و روشنفکران نقش به سزایی در تحکیم صلح و دوستی بین دولت و ملتهای همسایه دارند.
توسعه ارتباط مودت آمیز بین همسایگان، نبایدصرفا به «روابط بین دولتها » محدود شود؛ زیرا این نوع روابط عمق چندانی نداشته و منافع اقتصادی موثری در پی نخواهد داشت. کارآمدترین رابطه، توسعه «روابط بین ملتها است » که به صلح پایدار و ارتقا امنیت ملی منجر میشود. حسنِ همجواری فقط پایهای برای تاسیس روابط موثر است، تداوم ارتباطات سیاسی منوط به فعال شدن دیپلماسی عمومی و استفاده از اشتراکات فرهنگی و منافع مشترک اقتصادی است. سالهاست که دیپلماسی عمومی حلقه مفقوده ارتباط موثر با همسایگان است؛ در صورتی که "ایران عزیز "، واجد حوزه فرهنگی گستردهای است که دامنههای آن به آناتولی، بین النهرین، هندوچین، قفقاز و آسیای مرکزی کشیده میشود. ایران فرهنگی بر بال اندیشه و ادب ایرانی و ماهیت تکثرفکری و قومی آن، توانسته است تمدن بسیار فاخری را در خاورمیانه ایجاد کند که اکنون، محل زایش و رشد و تعالی بیش از بیست کشور است. نگاه به چنین تمدنی فاخر و در عین حال مشترک بین ملتهای همسایه، میبایست در ما تواضع فرهنگی ایجاد کند، نه تبختر و کبر ملیگرایی واپسگرا که در تلاش است به جای تحکیم دوستی و همبستگی بین ملتهای هم خویش و هم تبار، تخمهای تفرقه را بپراکند!؟ ایران دوستی به عنوان یک ارزش و معیار ملی در حال حاضر یکی از مهمترین راهبردهای حفظ همبستگی و دفع تهدیداتی است که آماج آن تضعیف اقتدار ملی و گسست در تمامیت ارضی است.
اما ایران دوستی موثر و عملگرا باید معطوف به رهیافتهای واقع گرایانه از مناسبتهای داخلی و روابط بین الملل باشد. بدون توجه به عناصر واقعی مقوم همبستگی ملی، نمیتوان به اقتدار درونی رسید و بدون توجه به روابط با همسایگان، ایجاد امنیت پایدار، چالش ِهزینه زا خواهد بود. برای ایران دوستی باید ظرفیت وطن خواهی را در چارچوب علقههای اصلی ارتباط بین فردی و گروهی ایرانیان جستجو کرد و از تحمیل هویتهای کذایی که ذاتا قراردادی بوده و آمال و آرمان تمامیت خواهان فرهنگی و دشمنان پلورالیسم است؛ به جد پرهیز کرد. ایران کشوری با گسترده فرهنگی بسیار نافذ است و باید از این نفوذ فرهنگی برای همگرایی ملتهای همسایه استفاده کرد و از اشتراکات قومی، زبانی و مذهبی اقوام همسایه برای، توسعه روابط اقتصادی و همبستگی منطقهای برای پر کردن خلاءهایی فایده برد که استعمارگران و کشورهای توسعه طلب غربی برای ایجاد تفرقه بین ملل مسلمان استفاده میکنند.
امروز افراد و گروههایی در کشور هستند که به جای بهره برداری از ظرفیتهای ایران فرهنگی، آن را به تهدیدی برای امنیت ملی تبدیل میکنند و با پنهان شدن در پشت شعار بسیار زیبای "ایران دوستی " علاقه مندان به توسعه و امنیت پایدار را به واگرایی متهم میکنند. حاصل فعالیت رسانهای و پژوهشی آنها، در نهایت تحقیر ملتهای همسایه و ارائه تصویری بسیار پست از آنان و در مقابلترویج خودشیفتگی بی حد و مرز از "خود " است. این مرزبندیهای "خود فاخر و عالی بین "، با "خود همسایگان پست "، در نهایت در افکار عمومی داخلی، تصویری منفی از ملتهای همسایه خلق میکند که حاصل آن، باز تولید اختلافات و انتشار مطالب ناروا در رسانههای کشورهای همسایه علیه همدیگر است.
مباحثی که اخیرا علیه مسافرین عراقی در رسانههای داخلی منتشر شد و در گذشته و حال علیه فرهنگ و باورهای ملتهای قفقاز، آسیای مرکزی، افغانستان، پاکستان و. . . در برخی مطبوعات داخلی منتشر میشود، نه انسانی است و نه اخلاقی و نه همسو با اصول دیپلماسی عمومی و قطعا در بلند مدت نیز، به ضرر منافع ملی است. چند روز پیش، یک خانم استاد دانشگاه علوم سیاسی دانشگاه تهران و نماینده اصلاح طلب دور ششم مجلس شورای اسلامی، علیه نشست تهران و عدم اعتماد به روسیه وترکیه بیانات تندی افاضه نموده بود که، قاعدتا اگر وی استاد علوم سیاسی است که نمیبایست چنین موضعی میداشت؛ به خاطر این که اساس علم سیاست بر مذاکره با دشمنان برای حفظ منافع ملی است، وقتی طرف مذاکره دشمن باشد که اصلا موضوع اعتماد مطرح نیست، در صورتی که فعلا ایران باترکیه و روسیه با ایجاد منافع مشترک در سوریه، دوست شده اند. پس صدور این قبیل مواضع، بر اساس علائق و روحیات غیر علمی و بیشتر برمبنای احساسات ملی گرایی واپسگرا میباشد که «خود ملی» را برتر از دیگر ملتها میپندارد.
حال آیا وجود چنین روحیهای در سیاستمداران و تحصیل کردگان علوم سیاسی کشور، میتواند به ایجاد گفتمان دیپلماتیک معاصر برای تامین منافع ملی و توسعه و امنیت پایدار کمک نماید؟ بدون شک، چنین رویکردهای احساسی، فاقد خردسیاسی و دیپلماسی واقعگرا، در نهایت به ایزولاسیون و انزوای کشور ما، و افزایش دشمنان حتی در بین ملتهای منطقه منجر خواهد شد. این که آیتاله مصباح یزدی میگوید که ما در دنیا بهاندازه انگشتان یک دست، دوست واقعی نداریم (قریب به مضمون) ، گزارهای درست است؛ اما یک بخش آن ناشی از عملکرد دولت هاست، اما بخش عمده آن حاصل نظریه پردازی افراد و محافلی است که پارادایمی نارسیستی از جوهر ملیت در ایران ارائه میکنند که میوه آن، برداشت تعارضات روزافزون در عرصه دیپلماسی است. پس به عنوان نتیجه گیری، بهتر است نگاهی انسانی و اخلاقی به روابط با ملتهای همسایه داشت و به جای ترویج خودشیفتگی و خود برتربینی، ایران فرهنگی را حوزه اشتراکات فرهنگی ملتهای همسایه دانست که علیرغم داشتن هویت ملی مستقل، ملت هایی برادر، با اشتراکات عمیق فرهنگی هستند که در سایهترویج دوستی، مهربانی و تعامل؛ میتوانند منافع سرشار اقتصادی و امنیتی را از آن شهروندان خود بکنند.
کد مطلب: 159789
بهار نیوز
https://www.baharnews.ir