حميد نجف*
اينكه اصولگرايان چگونه و با چه تر فندي توانستهاند در بدنه اصلاحات نفوذ كرده و يكي دو نفر از افراد جناح رقيب را با خود همراه نمايد معماي زياد پيچيد هاي نيست اما در اين بين سكوت شخص قاليباف و عدم اظهار نظر او قابل تامل است. آقاي قاليباف خود بهتر از هر كسي ميداند كه كار اطرافيانش در حقيقت نوعي بي اخلاقي انتخاباتي محسوب ميشود از اين رو نه در خصوص قبول كار خانم راستگو اظهار نظر ميكند و نه در رد آن.
آقاي قاليباف به خوبي ازآمار ميزان محبوبيت و مقبوليت نيروهاي اصولگرا و همچنين رسانههاي منتسب به آنان در بين مردم آگاه است از اينرو سعي ميكند خود را از مسير توجيهات غيرمنطقي و حمايت كور كورانه آنان از خانم راستگو كنار بكشد البته او به اين حقيقت تلخ هم رسيده كه اصولگراها براي بقا و ادامه حضور در عر صههاي اجرايي چارهاي جز اينگونه اعمال غيراخلاقي ندارند.
او خوب ميداند كه همر اهانش براي حفظ جايگاه او چگونه دست روي نقطه ضعف طرف مقابل گذاشتند و يك رقابت سالم و با ارزش را به يك انتخابات جنجالي بدل كردند. او با كنكاش در بازخورد آرا و نظرات مردم در خصوص اين ماجرا از ميزان دلخوري آنان نسبت به اين موضوع آگاه است. پس چرا اظهار نظر كند؟ اگر اقدام راستگو را تائيد كند كه همين اندك مقبوليت را هم از دست خواهد دارد و اگر آن را توبيخ كند دقيقا همان كاري را كرده كه راستگوكرد، يعني نمك خوردن و نمكدان شكستن. پس تنها راه باقي مانده همان سكوت است.
قطعا اين پيروزي مجدد براي او چندان دلچسب نخواهد بود و شايد به اندازه شكست در انتخابات رياست جمهوري براي او ناراحت كننده باشد. به هر حال هزينه اين پيروزي براي او بسيار بالا بود، همچنانكه هزينه يك راي براي خانم ظاهرا راستگو بسيار سنگين تمام شد. آنچه مسلم است قضاوت افكار عمومي است واخذ نمره قبولي نزد مردم كه الحق والانصاف داوران شايستهاي هستند.
* عضو شوراي مركزي حزب اسلامي كار
کاش یکم به کار غیراخلاقیشون فکر کنند ... (128178)