گروه سياسي: علیاکبر گرجی اندرزیانی (معاون پیگیری اجرای قانون اساسی رئیسجمهور) به صحبتهای اسماعیل بخشی (کارگر معترض نیشکر هفتتپه كه اعلام نموده در زمان بازداشت شکنجه شده است) واکنش نشان داد. وي در صفحه اینستاگرام خود با تاکید بر اصل 38 قانون اساسی مبنی بر ممنوعیت شکنجه به قصد گرفتن اطلاعات یا اقرار، نوشت: جناب اسماعیل بخشی بهتر است هرچه زودتر شکایت خود را به صورت مکتوب به نهادهای صالح تقدیم کند. ما هم در معاونت پیگیری اجرای قانون اساسی ریاست جمهوری آمادگی خود را برای مساعدت به ایشان و پیگیری قضیه اعلام میکنیم.
از سوي ديگر، یک عضو هیات رییسه مجلس شورای اسلامی گفت: رئیس مجلس با پیشنهاد بنده مبنی بر رسیدگی به ادعاهای اسماعیل بخشی در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس موافقت کرد.
علیرضا رحیمی در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «درخصوص ادعاهای آقای اسماعیل بخشی به آقای لاریجانی پیشنهاد دادم کمیسیون امنیت ملی موضوع را رسیدگی نماید که موافقت داشتند. با رئیس کمیسیون هم طرح موضوع داشتم و قرار شد در اولین فرصت با حضور وزیر اطلاعات به همه ادعاها در کمیسیون رسیدگی دقیق شود. حقوق شهروندی نیازمند نظارت بیشتر است.»
اسماعیل بخشی یکی از نمایندگان کارگران شرکت هفت تپه بود که در جریان اعتراضات کارگران این شرکت بازداشت شد و روز گذشته با انتشار پستی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام مدعی شکنجه در دوران بازداشت و همچنین شنود تماسهای تلفنی شخصی خود شد.
احمد زیدآبادی دربارهی اظهارات اخیر اسماعیل بخشی در یادداشتی تلگرامی با عنوان “راهی که کشف شده است!” نوشت: اظهارات اسماعیل بخشی در مورد بدرفتاری با وی در زندان، بار دیگر موضوع شکنجه در نظام جمهوری اسلامی را در رأس اخبار شبکههای فارسی زبان خارج از کشور قرار داده است.
طبیعتاً در چنین شرایطی، بازار اصرار و انکار از سوی دو طرفِ ماجرا داغ میشود. دلیلاش هم این است که شکنجه در هر گوشهای از دنیا، معمولاً در برابر چشم غیر و در محیطی عمومی اتفاق نمیافتد و بنابراین به جز موارد منجر به جرح شدید و یا فوت، شاهد یا شاهدانی برای اثبات آن در میان نیست.
این در حالی است که بسیاری از قضات نیز در برابر ادعای هرگونه بدرفتاری یا شکنجه، ابتدا به ساکن از درِ انکار در میآیند و در نرمترین برخورد، خواهان اثبات آن میشوند. اما از آنجا که این پدیده اغلب از راههای مورد نظر قضات قابل اثبات نیست، آن را به مثابۀ نشر اکاذیب تلقی کرده و حکم تازهای علیه مدعی صادر میکنند.
از نقطه نظر عقلانی، قاعدتاً نه میتوان هر ادعای شکنجهای را پذیرفت و نه رد کرد. پس راه چاره برای احراز صحت و سقم ادعای شکنجه چیست؟ به نظرم اگر واقعاً حسن نیتی برای پایان دادن به این ماجراها در میان باشد؛ سالیان درازی است که بشر راه آن را کشف کرده است:
دسترسی بیقید و شرط متهم به وکیل انتخابی در تمام مراحل تحقیق و بازجویی یعنی از همان لحظۀ بازداشت تا مختومه شدن پرونده. بدون این دسترسی، وسوسۀ شکنجه دادن از یک طرف و ادعای شکنجه شدن از طرف دیگر همواره پا برجا خواهد بود.
در چنین شرایطی از قضا طرف بازنده، حکومتهایند چرا که ای بسا شکنجههای موردی در نزد افکار عمومی به عنوان روشی فراگیر و سیستماتیک معرفی شود و مبانی مشروعیت حکومت را به چالش کشد.
به نظرم مورد اسماعیل بخشی فرصت مناسبی است تا در بارۀ قانون دسترسی به وکیل تعیینی در بازداشتهای سیاسی یا اصطلاحاً امنیتی تجدید نظر شود.
نامهی تشکلهاي دانشجویی دربارهی اسماعیل بخشی
همزمان با نامه بسيج دانشجويي دانشگاه شهيد چمران اهواز به وزير اطلاعات براي پيگيري اظهارات بخشي، ۳۳ تشکل دانشجویی هم در نامهی مشترکی خطاب به سید محمود علوی از او برای مناظره با «اسماعیل بخشی» دعوت کردند كه متن آن در زير میآید:
جناب آقای حجت الاسلام والمسلمین سید محمود علوی
وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران
باسلام؛ احتراماً پیرو درخواست جناب آقای «اسماعیل بخشی» فعال کارگری هفتتپه که اخیرا مدتی را در بازداشت به سر بردهاند، تشکلهای امضاکنندهی این نامه درخواست برگزاری مناظره برای روشن شدن موارد مطرح شده توسط ایشان را دارند. در آستانهی ورود به پنجمین دههی انقلاب، انتظار میرود جمهوری اسلامی در مرحلهای قرار گرفته باشد که یک کارگر بتواند بلندترین مقامات کشور را مورد نقد قرار دهد و در جایگاه شهروندی خود، آنها را به پاسخگویی وا دارد. لذا ضمن درخواست برگزاری مناظره با ایشان، ما تشکلهای دانشجویی امضا کنندهی این نامه، آمادگی خود را برای میزبانی این نشست اعلام می داریم.