اندرحكايت «خلعلباس»؛ چاه و مناره!
27 دی 1397 ساعت 11:17
🖋دکترمحمّدعلی فیاضبخش
یکی از مشکلات سالیان متمادی کشورداری ما، تشخیص اولویتهاست. هزینههای تشخیص نامناسب در زمانهای نامناسب گریبانگیر همه میشود. مثلاً دو باند پرواز و فرود در نزدیکی هم، طبیعی است که یکبار هم که شده، به یک خطای انسانی میانجامد و با هزینهی بالای جان انسانی تمام میشود. بیش از این اظهار نظر از سوی کسی که به هیچ روی دانشی در این زمینه ندارد، قطعا زیادی است؛ اما هشدار و اظهار تأسف از آنچه روی داد و احتمالاً روی خواهد داد، نیازمند تخصص پیچیده نیست. پیشرفتهترین کشورهای دنیا با حجم بالای ترافیک هوایی، این تعداد فضا را برای فرود و پرواز در نزدیکی هم نساختهاند؛ در عوض استانداردهای ایمنی را در بالاترین حدّ ممکن فراهم کردهاند؛ اما سخن اصلی این مکتوب چیز دیگری است:
تشخیص اولویتِ موضوعی و زمانی در مورد صدور یک حکم؛ هرچند نه قطعی و دائمی.
▫️اولاً، اینکه فردی را که با لباسی خاص در میان کثیری از مردمان مورد اقبال قرار گرفته، به برکندن آن رخت ملزم سازیم و گیرم به چند مادهی قانونی هم بند و وصل کنیم، نشان از حکمت و تدبیر نیست. مگر یک فرم لباس چه میکند که صاحب آن لباس نمیتواند با اندیشه و زبان خود، آن کند؟
▫️ثانیاً، اگر قرار بر آن است که احترام یک لباس محفوظ بمانَد، پیش از آن لازم است که احترام آرا و نظراتی که از سوی صاحبان فکر و نظر صادر میشود مراعات شود؛ وگرنه با به تن کردن یا فرونهادن یک لباس، لزوماً یک اندیشه و فکر یا یک سبک و سلیقه فرونمیافتد. اصلاً چه خوب است که در یک نگاه بلندنظرانه و آیندهنگرانه، حساب رخت و لباس را از حساب فکر و اندیشه جدا کنیم. فکر را با جنس فکر و اندیشه میتوان نقض یا ابرام کرد؛ خلع لباس، تنها یک جدل است و جدل در صناعات خمس، در زمرهی ناتوانترین ابزارها برای ارائهی برهان است.
یک روحانی جوان پرطرفدار در میان نسل جوان، چندسالی است که چیزهایی میگوید که در مرز کفر و ایمان نیست، بلکه اندکی خارج از مرزهای تعیینشدهی رسمی و تا حدودی دور از ذائقههای عادتی است. بررسی محتوای مطالب مطرحشده در این سبک از روحانیگری به هیچروی موضوع اینمکتوب نیست. از قضا سخن من این است که با اینرویکردهای نوظهور، اما پرطرفدار، باید مواجههای منطقی، نوظهور و اقناعکننده داشت و باید در جای خود و با آرامش به آن پرداخت. این رویکردها و این سبک سلایق نو -که از کسوت روحانیهای جوان در حال خیزش و رویش است- چیزی نیست که با حکم به خلع لباس فرو بنشیند -حتی اگر انحرافی و بر خطا باشند- نیز موجب نخواهد شد که اندیشهها فروخسفند؛ حتی اگر حکم به سکوت داده شود.
▫️ثالثاً، مگر کلیدواژه و تأکید همهی سخنان آقایان، «این مقطع حساس کنونی!» نیست؟ من نمیفهمم در زمانی که در آشفتگی هویتی و دینناباوری خیل عظیمی از نسل بالنده بهسر میبریم -اگر این را هم منکر نشوند- آیا زمان مناسبی را برای حکم به خلع لباس یا وادارسازی به سکوت انتخاب کردهاند؟
گیرم که حکم مزبور، روحانی مذکور را فروبنشاند؛ افت و خیز طرفداران پراقبال او -که در زمرهی دینداران یا لااقل دینجویان هستند- توسط چه کس یا کسانی کنترل و پاسخگویی میشود؟ جای او با چه کسانی پر میشود؟ و در صف «خلعشوندگان»، نوبت بعدی از آن چه کسانی خواهدبود؟ از قدیم گفتهاند: پیش از دزدیدن مناره، چاه مناسب را بکنیم!
کد مطلب: 169954