آیت قیصربیگی
گروه سياسي: هرچند که کارنامه درخشان تیم دیپلماسی ایران در سازمان ملل مورد اذعان دوست و دشمن قرار گرفت اما بر مذاق چهره افراط گرایی داخل و خارج کشور خوش نیامد! آنها به نحوی با عینک بدبینی سیاست خارجی ایران را رصد ميکردند تا از کاه کوهی بسازند و از این طریق ضمن رسیدن به منافع خود، اعلام موجودیت کنند!
آنها آنچه که در درونشان نگه داشته اند بصورت عینکی بر چشم هایشان گذاشته اند تا دایم در حال قضاوت و ایرادگیری باشند! بنابراین، قضاوت آنها شاید ربطی به موضوعی که در باره آن داوری ميکنند نداشته باشد بلکه عمل آنها حاصل طرز نگاهشان است. در اینجاست که چشمها را باید شست و جور دیگر باید دید!
وقتی که ما به دنیا پیام صلح و دوستی پیشنهاد دادهایم چرا باید گروهی در داخل مدام بر طبل جنگ بکوبند! در حالیکه ما پیش شرط گذاشتیم باید صدای واحدی از طرف مقابل به گوش آید اما برخی در داخل دوست ندارند مشکلات سیاست خارجی ما حل شود و همچنان ساز مخالف ميزنند! وقتی که با زبان ادب صحبت کردیم و دنیا را به تحسین وا داشتیم، چرا باید شاهد برخی بی ادبیها و قانون شکنیها از طرف یک گروه خودسر باشیم!
وقتی رژیم صهیونیستی از دست ایران عصبانی ميشود باید فهمید که کار ما درست بوده است اما عصبانیت گروهی اندک در داخل دیگر برای چیست؟ ولی آنچه که مسلم است وجه اشتراک تمامی افراط گرایان در هر جایی از دنیا شک و ترس است که در غیاب ایمان و اعتماد آنان پیش ميآید. ترس همان عامل آشوب گر درونی ست که به افراط گرایی موجودیت ميبخشد. توهم اصلی افراط گرایان این است که گمان ميکنند که با زور و خشونت ميتوانند تغییر ایجاد کنند در حالیکه فرایند تغییر یک امر درونی ست. از این رو آنها باید خود بشکنند چرا که آیینه شکستن دردی دوا نمی کند!
گاهی سوال پیش ميآید که آیا این گروهها واقعا سربلندی نظام و مردم را ميخواهند یا تنها دنبال منافع شخصی و حزبی خود هستند! آیا آنها باز ميخواهند با گفتار تنش زای خود تحریمها و فشار بیشتر برای مردم رقم زنند! کدام منطق درست در دنیا بین صلح و جنگ، طرف جنگ را ميگیرد! شاید لازم باشد این گروه های افراطی از دریچه ای دیگر به قضایا نگاه کنند.
کسانی که خود در معرض قضاوت هستند نمی توانند داوری درستی انجام دهند! مگر همین افراط و تفریطها نبود که فضای سیاست ایران را عوض کرد تا مردم گفتمان تازه ای را انتخاب کنند! حرکت به سوی اعتدالگرایی حاصل قضاوت امروز مردم ایران از عملکرد گذشته ی دولتی ست که چالشها و مشکلات پیش رو را به بار آورده است.
اما امروز دولت اعتدالگرا ضمن اینکه از اصول انسانی و اخلاقی انقلاب اسلامی عدول نکرده بلکه در پاسداشت آن بیش از پیش اهتمام ميورزد. حمایت رهبر معظم انقلاب اسلامی از سیاست دولتمردان خود گواه عملکرد مثبت آنان و سرمایه ای گرانقدر و پشتوانه ای محکم در تمامی عرصهها بشمار ميرود و دولت نیز باید قدر این اعتماد ارزنده را بداند.
دین ما دین رافت و مهربانی است و با خشونت و تنش آفرینی میانه ای ندارد. در نظام مقدس جمهوری اسلامی ظرفیت صلح طلبی موج ميزند و این چهره راستین و پر قدرت ماست. قدرت در جنگ افروزی و تصاحب سرزمین دیگران نیست بلکه قدرت در صلح و سازش با خود و غلبه بر نفس خویشتن است.
ما نه زورگویی و جنگ افروزی کشورهای خارجی را قدرت ميدانیم و نه افراطی گری و تنش آفرینی در داخل را، بلکه آن را ضعفی به وسعت تمامی نداشتهها در داخل وجود آدمی قلمداد ميکنیم.
شاید امروز بهترین امر به معروف "اعتدال" و بهترین نهی از منکر "افراط" باشد. شاید لازم باشد به افراط گرایان دوباره یادآوری کرد که ذایقه امروز مردم ایران اعتدالگرایی است. بازگشت قهرمانانه تیم دیپلماسی به وطن با استقبال نماینده مقام معظم رهبری و دوستدارن به نظام همراه بود که خود نشان از قدرشناسی نظام و مردم بافرهنگ ایران دارد. اما حرکت زشت گروهی اندک که با پرت کردن کفش به سوی ریس جمهور همراه بود در شان ملت بزرگ ایران اسلامی نبود! معمولا در فرهنگ سیاسی پرت کردن کفش به سوی یک مقام سیاسی خود مصداق یک توهین افراطی است.
شاید این گروه خود را آزاد از هر قانونی ميدانند که چنین بی پروا به ریس جمهور یک مملکت اسلامی گستاخی ميکنند. اما حرکت زشت و قانون شکنی از جانب هر گروه و جریانی محکوم است و توهین به ریس جمهور در ایران اسلامی بی احترامی به اعتماد عموم مردم است و پیگرد قانونی خواهد داشت. در این نظام اسلامی هیچ کس مصونيت قانونی ندارد و همه در برابر قانون مساوی هستند.
اگر کسی ادعای طرفداری از نظام را دارد باید ابتدا به قانون احترام بگذارد و در چارچوب قانون حرکت نماید. ازطرفی نمی توان به بهانه دفاع از اسلام بر اعتدال تازید. اعتدالی که مورد تاکید قران کریم است و حتی دین اسلام را دین میانه و وسط معرفی کرده است. راه اسلام میانه روی و دوری از افراط و تفریط است.
فضاگشایی دیپلماسی ایران در عرصه های بین المللی ضمن حفظ اقتدار و عزت و سربلندی، خود یک پیروزی بزرگ در سیاست خارجی بشمار ميرود و باید قدر آن را دانست تا در جهت حل چالشها و مشکلات بکارگیری شود. ازاین رو بهتر است به جای حاشیه به متن بپردازیم و با تراز وجدان خود و با دیده انصاف به واقعیتها بنگریم. مواظب نگاه زلال خویش باشیم مبادا در غبار حب و بغض های شخصی و جناحی واقعیت را از چشمها پنهان سازیم