گفتني اينكه زني به نام ماریم کارِی كه به گفته رسانههاي آمريكايي بعدا مشخص شد اختلالات رواني داشته، ۱۱ مهر ماه گذشته پس از یک تعقیب و گریز مقابل کنگره آمریکا به ضرب گلوله ماموران پلیس از پای در آمد. گروهی از از زنان و دختران عضو بسیج در شهر شیراز با تجمع در «حافظیه» به یاد این زن شمع روشن کرده و «توحش» حاکم بر ایالات متحده امریکا را محکوم نمودند و گروهی از زنان بسیجی هم با در دست داشتن تصاویری از این زن٬ مقابل دفتر سازمان ملل در تهران تجمع کرده و اقدام به سر دادن شعارهایی علیه آمریکا کردند. مقاله «عصر ایران» را در ادامه بخوانيد:
دفتر سازمان ملل در تهران روز سه شنبه شاهد تظاهرات اعتراضی جمعی از خانم هایی بود که خبرگزاری ایسنا از آنان با عنوان «زنان بسیجی» و خبرگزاری فارس «جمعی از فعالان زن» یاد کرد. فارغ از اختلاف در توصیف و تعلقات صنفی یا سیاسی اجتماع کنندگان، موضوع تجمع محل مناقشه نبود:« اعتراض و محکومیت کشته شدن میریام کری زن سیاه پوست آمریکایی به دست پلیس فدرال آمریکا».
احتمالا خانمهاي تظاهر کننده گمان ميکردهاند بانوی سیاه پوست آمریکایی در حال اعتراض مسالمت آمیز و دریک سرکوب خونین و خشونت بار به دست پلیس امریکا کشته شده و انگیزه حضور یافته اند. مولفه هایی چون « زن سیاه پوست، پلیس آمریکا، کشته شدن و نامی شبیه به مریم» نوعی احساس اشتراک و همذات پنداری ایجاد کرده بود حال آن که شاید اگر ماجرا به طور کامل توضیح داده شود نگاهها تفاوت کند.
قضیه از این قرار است که روزپنج شنبه 11 مهر ماه و حوالی ساعت 3 بعد از ظهر زنی کودک خود را سوار خودرو کرده و از موانع امنیتی که در خیابان پنسیلوانیا به سوی کاخ سفید واشنگتن تعبیه شده ميگذرد و به هشدارهای پلیس توجه نمی کند و به مسیر خود ادامه ميدهد تا در منطقه ممنوعه در نزدیکی کاخ سفید ميرسد. تلاش ماموران برای متوقف ساختن او به نتیجه نمی رسد و سر انجام اتومبیل او را به گلوله ميبندند و میریام کری از پا در ميآید. این زن، قبل از مرگ، دو پلیس را زیر گرفته و مجروح کرده و به خودروهای پلیس و تأسیسات امنیتی آسیب رسانده بود.
این روایت رسانههاي مختلف درباره این حادثه است که فیلم آن نیز منتشر شده است. با این وصف ميتوان از خانم های اعتراض کننده پرسید آیا هر که توسط پلیس یا ارتش آمریکا کشته شود مظلوم و مقدس است؟ در این صورت درباره صدام حسین و اسامه بن لادن چه باید گفت که آنها نیز به دست آمریکاییها دستگیر یا کشته شده اند؟ یا ميتوان پرسید آیا آنان از نقض حریم امنیتی و ورود به منطقه ممنوعه حمایت ميکنند؟ یا درباره پیشینه خانم مرحومه اطلاعاتی دارند که ما نداریم و احتمالا از فعالیتهاي سیاسی و اجتماعی او آگاهی دارند ؛ اما در اخباری که منتشر شده آمده است به دلیل اختلالات روانی در دسامبر سال 2012 در یک کلینیک روانی تحت درمان بوده است.
در هر تجمع اعتراضی از یک یا چند ارزش مشخص بومی یا جهانشمول حمایت و به نقض آن اعتراض ميشود. مثلا باور به آزادی انگیزه مخالفت با حبس و زندان ميشود یا بی توجهی به محیط زیست موجب تجمع و اعتراض ميشود. حال ميتوان از این «فعالان زن» یا « جمعی از بانوان» یا « زنان بسیجی» پرسید تجمع شما در اعتراض به نقض کدام ارزش منطقهاي یا جهانشمول بوده است؟ آیا عبور از مناطق حفاظت شده و ممنوعه فی نفسه یک ارزش است یا هر نوع مقابله پلیس با هر مظنون اقدام کننده را ضد ارزش ميدانند؟ چه وجهی دارد پوسترهای تمام رنگی از این زن خلافکار امریکایی چاپ کردن و همانند قهرمانان، بر سر گرفتن؟ راستی هزینه هایش را چه کسی پرداخت کرده است؟!
جالب این که تجمع کنندگان محترمه، حتی اسم آن مرحومه مغفوره را نیز به درستی نمی دانستند و در پوسترهایشان miriam را "mirian" نوشته بودند! اگر در همین تهران، فردی با خودروی خود از موانع امنیتی پیرامون ریاست جمهوری بگذرد و با شتاب به سمت دفتر رئیس جمهور حرکت کند و بی توجه به تلاش پلیس برای متوقف کردنش، همچنان به حرکت خود ادامه دهد، آیا گارد محافظت، به سمت او شلیک و متوقفش نمی کند؟ نه تنها در ایران و امریکا، که در همه جای دنیا، با چنین پدیدهاي - که ممکن است عملیات انتحاری با مقادیر زیادی ماده منفجره در خودرو باشد - برخورد ميشود و چنین فردی، اساساً جای دفاع ندارد.
اگر تجمع کنندگان، صرفا به خاطر زن بودن این خانم آزرده شدهاند آیا شاهد اعتراضات آنان درباره زنان دیگر که بعضا هم کیش و هم زبان و هم میهن شان نیز هستند نیز بوده ایم؟ آیا به قدر کافی درباره حادثه مطلع بودهاند یا یک پیامک فراخوان کفایت ميکرده است؟
دولت آمریکا، آنقدر جنایت در کارنامه اش دارد که برای تجمع علیه آن، نیازی به سینه چاک کردن برای زنی متخلف نیست که قوانین کشورش را زیر پا گذاشته و به طرز احمقانهاي خود و فرزندش را در معرض خطر قرار داده است. تجمعاتی چنین در دفاع از خلافکاران، تنها به وهن کشورمان نزد افکار عمومی جهان ميانجامد چه آن که در خود آمریکا، برای این زن تجمعی برگزار نشد ولی اینجا عدهاي کاسه داغ تر از آش شدهاند و برای زنی که خلاف کرده، شعار ميدهند و یک نماینده زن مجلس هم به میان شان ميرود و در رثای او، سخنرانی ميکند، گو این که او، نه نماینده ایرانیان، که برگزیده شهروندان آمریکاست و از آنان رأی گرفته که این گونه پیگیر ماجرای قتل "میریام کری" شده است. واقعاً تا کی باید دنیا را به ما بخندانند؟ با این حساب، هیچ بعید نیست که فردا، خیابانی را هم به نام این زن آمریکایی کنند و برایش همایش و کنگره هم برپا کنند!