تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۹ ساعت ۱۲:۴۰
کد مطلب : ۲۰۶۹۲
مقاله وارده
وقتي به 8 سال پشت سرخود مي‌نگريم...!
حسين خداكرمي- اهواز
گروه مقالات: وقتي به هشت سال پشت سر خود مي‌نگريم سريالي كه جامعه را داشت از نفس مي‌انداخت آنگاه فشار خون ميليون‌ها انسان عروق را تهديد به پاره شدن مي‌‌كرد كه اين دولت را پاك دست‌ترين دولت سه دهه پيش معرفي مي‌كردند، را مي‌بينيم! دردا و دريغا!
زماني كه سياه را سفيد- زشت را زيبا و ناپاك را پاك مادرزاد جلوه دادند. آن هم براي ملتي باهوش كه با پوست و خون و استخوان ستم، غل و غش را لمس مي‌كند و به جاي واقعيت خاك در چشمانش مي‌پاشند. دروغ‌هاي بزرگ را چنان ترويج مي‌كردند كه جز آنان كه قيم دارند احدي باورش نمي‌شد. احدي باورش نمي‌شد كه به هر خانواده ايراني هزار مترزمين هديه دهند. احدي باوش نمي‌شد كه شش ماه مانده به پايان 8 سال رياست‌جمهوري براي هفتاد ميليون ايراني قول دهد كه تا پايان رياستش در ايران نه بيكاري خواهيم داشت و نه خانواده‌اي بدون مسكن! و هزاران وعده توخالي ديگر كه فقط بدبختي به بار آورد.
در دولت پاك‌دست به نقل از خبرگزاري‌هاي كشور، معاون وزير و رئيس سازمان سينمايي، مبلغي ناقابل يعني 1670 ميليون تومان از اعتبارات دولتي را از سال 90 تا آخرين روزهاي تحويل پستش به نام كمك به موسسه‌اي پرداخت كرده كه برادرش مديرعاملي آن را بر عهده دارد؛ تاريخ اين بذل و بخشش از خون اين ملت ستمديده:
1- در 23 خردادماه90-1390/140 ميليون تومان
2- 11مرداد90-100 ميليون تومان
3- دوم مهرماه91-1ميليارد و صدميليون تومان
4- در 27 اسفندماه91-150 ميليون تومان
5- در 26مردادماه92-180 ميليون تومان به موسسه برادر آقاي مسوول بوده است!
اين رخداد قطعا تشريفات قانوني داشته و رانت محسوب نمي‌شود! اين گوشه‌اي از حيف و ميل بيت‌المالي است كه حضرات پاكددسخزانه مملكت را جاو كرده و حتما دو ركعت نماز شكر هم در آن مكان پاك به جا آورده‌اند! نام مولاي متقيان علي(ع) كه بر زبان اين جماعت جاري مي‌شود چگونه از شرم عرق نمي‌كنند كه عقيل برادر آن بزرگوار به جاي كمك از برادري كه بيت‌المال در دست اوست سكه‌اي سرخ شده در آتش در كف دستش مي‌گذارد كه فرياد برادر به آسمان مي‌رسد. راستي در پيشگاه خلق و خداي خلق اين حق‌الناس را چگونه توجيه مي‌كنند؟
و اگر به قيامتي معتقدند چگونه شب‌ها با آرامش سر بر بالين مي‌نهند؟! خيلي از نويسندگان و شاعران آثارشان در حال پوسيده شد است، زيرا هزينه چاپ يك كتاب كافي است سال‌ها بدهكار بانك يا نزول‌خوارانت كند. نمونه صادق اين حقير مي‌باشد كه جرات چاپ دو كتاب كه شش سال برايشان رنج كشيدم ولي حسرتي حاصلم شده كه رنج حاصل از آن را سارقان بيت‌المال مسبب آن مي‌دانم. سرقت‌هاي نجومي در 8 سال گذشته نه تنها در ايران بلكه در هيچ كجاي جهان بديلي براي آن نيست!
گروه مقالات: وقتي به هشت سال پشت سر خود مي‌نگريم سريالي كه جامعه را داشت از نفس مي‌انداخت آنگاه فشار خون ميليون‌ها انسان عروق را تهديد به پاره شدن مي‌‌كرد كه اين دولت را پاك دست‌ترين دولت سه دهه پيش معرفي مي‌كردند، را مي‌بينيم! دردا و دريغا!
زماني كه سياه را سفيد- زشت را زيبا و ناپاك را پاك مادرزاد جلوه دادند. آن هم براي ملتي باهوش كه با پوست و خون و استخوان ستم، غل و غش را لمس مي‌كند و به جاي واقعيت خاك در چشمانش مي‌پاشند. دروغ‌هاي بزرگ را چنان ترويج مي‌كردند كه جز آنان كه قيم دارند احدي باورش نمي‌شد. احدي باورش نمي‌شد كه به هر خانواده ايراني هزار مترزمين هديه دهند. احدي باوش نمي‌شد كه شش ماه مانده به پايان 8 سال رياست‌جمهوري براي هفتاد ميليون ايراني قول دهد كه تا پايان رياستش در ايران نه بيكاري خواهيم داشت و نه خانواده‌اي بدون مسكن! و هزاران وعده توخالي ديگر كه فقط بدبختي به بار آورد.
در دولت پاك‌دست به نقل از خبرگزاري‌هاي كشور، معاون وزير و رئيس سازمان سينمايي، مبلغي ناقابل يعني 1670 ميليون تومان از اعتبارات دولتي را از سال 90 تا آخرين روزهاي تحويل پستش به نام كمك به موسسه‌اي پرداخت كرده كه برادرش مديرعاملي آن را بر عهده دارد؛ تاريخ اين بذل و بخشش از خون اين ملت ستمديده:
1- در 23 خردادماه90-1390/140 ميليون تومان
2- 11مرداد90-100 ميليون تومان
3- دوم مهرماه91-1ميليارد و صدميليون تومان
4- در 27 اسفندماه91-150 ميليون تومان
5- در 26مردادماه92-180 ميليون تومان به موسسه برادر آقاي مسوول بوده است!
اين رخداد قطعا تشريفات قانوني داشته و رانت محسوب نمي‌شود! اين گوشه‌اي از حيف و ميل بيت‌المالي است كه حضرات پاكددسخزانه مملكت را جاو كرده و حتما دو ركعت نماز شكر هم در آن مكان پاك به جا آورده‌اند! نام مولاي متقيان علي(ع) كه بر زبان اين جماعت جاري مي‌شود چگونه از شرم عرق نمي‌كنند كه عقيل برادر آن بزرگوار به جاي كمك از برادري كه بيت‌المال در دست اوست سكه‌اي سرخ شده در آتش در كف دستش مي‌گذارد كه فرياد برادر به آسمان مي‌رسد. راستي در پيشگاه خلق و خداي خلق اين حق‌الناس را چگونه توجيه مي‌كنند؟
و اگر به قيامتي معتقدند چگونه شب‌ها با آرامش سر بر بالين مي‌نهند؟! خيلي از نويسندگان و شاعران آثارشان در حال پوسيده شد است، زيرا هزينه چاپ يك كتاب كافي است سال‌ها بدهكار بانك يا نزول‌خوارانت كند. نمونه صادق اين حقير مي‌باشد كه جرات چاپ دو كتاب كه شش سال برايشان رنج كشيدم ولي حسرتي حاصلم شده كه رنج حاصل از آن را سارقان بيت‌المال مسبب آن مي‌دانم. سرقت‌هاي نجومي در 8 سال گذشته نه تنها در ايران بلكه در هيچ كجاي جهان بديلي براي آن نيست!
