تصویر متفاوت قدرت
21 مرداد 1399 ساعت 18:34
رضا صادقیان
مفهوم قدرت به عنوان بنیان و کانونیترین مبحث در دانش سیاسی از زوایای متفاوت قابل بررسی است. دوری و نزدیک بودن به قدرت و لمس آن زمینه ساز و شکل دهنده مفهوم قدرت نیز است. در واقع ما براساس بودن در قدرت به گونهای متفاوت از زمانهای که خارج از آن هستیم به فهم قدرت دست مییازیم.
گفتگوها و کمکشهای مختلف در میان سیاستمداران در غیاب مفهوم قدرت صورتبندی میشود. در واقع آنان در جدال با دیگری برای کسب قدرت هستند، ولی اشارهای مستقیم به این مفهوم ندارند، اینگونه «قدرتخواهی» را به صورت کاملا مشخص میتوان در انتخابات کشورهای مختلف مشاهده کرد، روزگاری که اهل قدرت خواهان به دست آوردن صندلیهای بیشتر در پارلمان و یا نهاد ریاست جمهوری هستند ولی درباره قدرتخواهی حرفی به میان نمیآورند.
سیاستمداران و اهل قدرت به دلیل در اختیار داشتن جایگاهی که اکثریت جامعه از آن محروم هستند و یا دسترسی به آن ندارند، درباره قدرت و چگونگی کارکردهای آن سخن نمیگویند، چرا که خوب میدانند مخاطبان آنان امکان رسیدن به فهم مورد نظر از مفهوم قدرت را به دلیل بیرون بودن از حلقه قدرت نخواهند داشت. از همینرو در اکثر انتخابات، انتصابها و جابجایی کرسیهای قدرت ما با واژگان قابل فهمتر روبرو هستیم. خدمت رساندن، موفقیتهای آینده، در جایگاه جدید، مسئولیت خطیر، فرصت خدمت و عبارتهای مشابه به موضوعی دلالت دارند که آن مسئله در بنیان خود بازتابنده مفهوم کامل قدرت است، ولی برای مخاطبان این ذهنیت ایجاد نمیگردد. چرا که نزد مخاطبان تصویر و فهم دیگری از قدرت وجود دارد.
نگاه کردن به ستیز شکل گرفته در میان اهل قدرت ما را به عنوان مخاطبان با تصویری دیگر از مفهوم قدرت میرساند. خدمت کردن، دلسوزی بیشتر، تجربه و سابقه طولانیتر فرد قدرتمدار، مردمی بودن و سایر عبارتهای مشابه ساخته و پرداخته نگاه بیرون از قدرت است- نگرشی که گاه حتی با نفرت و کینجویی همراه است، نگاهی که بخش گستردهای از آن توسط قدرتمداران ترسیم شده است.
نگرشی که باور میکند آنچه به عنوان کشمکش میان قدرتمداران وجود دارد برای خدمترسانی و دستگیری از شهروندان است، به عبارتی مشخصتر مفهوم قدرت در نگاه مخاطب به یکباره یتیم میشود، مثله میگردد و آنقدر کوچک و خرد و ریز و پراکند میشود که در نهایت قدرت به آسفالت کردن خیابانها، دیدار سر زده، کت و شلوار مرتب و خودرو گران قیمت خلاصه و محدود میگردد. به عبارتی مشخصتر برای اکثریت شهروندان قدرت و فرد قدرتمدار با خروجی آنان به محک سنجش گذاشته میشود، بیتردید فردی که بتواند یک شبانه روز رای یکی از مدیران ارشد استانی را درباره یک پروژه تغییر دهد فرد قدرتمندی است، شخصیتی که بتواند مقابل فرماندار و سایر مسئولان شهرستانی قد علم کند انسان قدرتمندی است و این همه دقیقا به واسطه عمل افراد است، رفتاری که ریشه در انجام یک فعل از سوی فرد قدرتمدار دارد، رفتاری که به چشم سایرین آمده باشد.
نگریستن به مفهوم قدرت به نقطه و جایگاهی باز میگردد که فرد در آن قرار گرفته است، نگاه یک روزنامهنگار به قدرت متفاوت از یک شهروند عادی است، نگرش یک استاد دانشگاهی که بخش زیادی از عمر خویش را صرف تئوری پردازیهای مختلف کرده است با فرد تحصیل کرده که لایههای میانی قدرت و تاثیرات آن را لمس کرده باشد از اساس متفاوت است و در نهایت امر میتوان مدعی شد بخش زیادی از عبارتها، مفاهیم و خرده ادبیاتی که از سوی شهروندان و قشرهای مختلف درباره قدرت و شرح آن مورد استفاده قرار میگیرد دقیقا همان عبارتهایی است که از سوی قدرتمداران و برای شرح مفهوم قدرت تولید شده است.
کد مطلب: 227040