گروه جامعه: خیلی دلم ميخواست که به عنوان یک وبلاگنویس ارزشی و دارای معلولیت جسمی این مرقومه را به جناب علی ربیعی وزیر محترم رفاه و تعاون اجتماعی ارسال نمایم، ولی تداوم فعاليت غالب مدیران دولت مدعی عدالت! با گذشت بیش از سه ماه، امید محرومان و افراد دارای معلولیت را کم سو نموده است، كسي نميداند چرا همچنان و پس از 3 ماه آقای ربیعی با مدیران حامی افراطگرایی احساس راحتی مينمایند، انگار عصر اعتدال، تعقل و تکریم ارباب رجوع در حوزه وزارتی برادر ربیعی هنوز مورد توجه نميباشد و بخاطر همین، یادداشت حاضر را تقدیم دکتر روحانی مينمایم؛ تا بطور مستقيم و بيواسطه تدبيرش را براي اين قشر شريف بكار گيرند.
حسن فاتحی
هرسال 12 آذرماه به عنوان روزجهانی افراد دارای معلولیت گرامی داشته ميشود، از بس مراسم نمایشی در سازمان بهزیستی به برکت مدعیان عدالت دیروز رونق گرفته است که سر و ته و خلاصه مراسم روز جهانی معلولین در نهایت به گرفتن چند عکس و پوستر تبلیغاتی و آنهم با کشاندن افراد دارای معلولیت به زیر دوربینها ختم ميشود و البته مدیرانی از جنس عدالت!، مرتب از ارائه خدمات کاغذی حرفها ميزنند و گزارشهای صوری به خورد مخاطبان ميدهند، ولی در این وسط جماعت افراد دارای معلولیت تحصیل کرده و مطلع به اوضاع اسفبار مدیریتی در تنها سازمان متولی معلولین حتی در روز جهانی معلولین هم زانوی غم در بغل گرفته و در درون خود بدین بی عدالتیها و فرصتطلبیها غصه ميخورند.
*قوانین مرتبط با افراد دارای معلولیت را مرور کنیم، ازقانون 16 ماده ای حمایت از افراد دارای معلولیت گرفته تا قوانین مربوط به بازنشستگی و اشتغال معلولین، همگی دربندهای تشریفاتی قابلیت اجرا ولی در قسمتهای عملی به وعده و وعید خلاصه ميشوند.
قانون بازنشستگی افراد داری معلولیت مصوب سال 67 باگذشت 25 سال از تصویب قانون اجرایی نشده است، واین یعنی اینکه برخلاف قانون، افراد دارای معلولیتی که با 20 سال سابقه خدمت ميبایست عزت مندانه بازنشسته ميشدند، بخاطر سوء مدیریتها و بی توجهی ها ناچار گشتهاند با تحلیلهای جسمی و روحی مضاعفی روبرو بشوند.
* درمورد مناسب سازی اماکن عمومی عطف ماده 2 قانون حمایت از حقوق معلولین، تنها کافی است وزیر محترم رفاه یک گشتی در معابر عمومی و ادارات دولتی انجام داده باشند تا متوجه بشوند که افراد دارای معلولیت برای حضور در جامعه تنها با مانع معلولیت روبرو نبوده و بلکه با مانع بزرگ عدم تناسب سازی اماکن عمومی و فضاهای اداری نیز روبرو ميباشند.
البته روی کاغذ مدیران محترم، ادعا ميکنند که مثلا " 30 درصد دراین مورد پیشرفت داشتهاند در حالیکه این 30 درصد مناسب سازی شده نیز دارای مشکل ميباشند، سند این ادعای بنده شیبهای ورودی غالب بانکها و ادارات دولتی ميباشد که ویترینی و تزئیناتی طراحی شدهاند و حتی عبور از این قسمت برای افراد سالم بخاطر شیب تند و لغزندگی خطرساز ميباشدچه برسد به افراد دارای معلولیت!
*درقسمت مدیریتی سازمان بهزیستی همین بس که بنده به عنوان یک فرهنگی دارای معلولیت با20 سال سابقه خدمت، از زمان مدیریت آقای فقیه جرات نميكنم حتي به تنها سازمان متولی افراد دارای معلولیت مراجعه و در مورد مشکلات خودم و یا افراد دارای معلولیت عرض حال نمایم!
هرکس با هر درصد معلولیت یکبار برحسب تقدیر سر و کارش به سازمان بهزیستی بیفتد، بواسطه نوازشهای خدمتگزاران منادی عدالت به چنان درکی واقف ميشود که عطای این دوستان را به لقایشان بخشیده و باعزرائیل دست و پنجه نرم کنند ولی بدین منادیان خدمتگزاری محتاج نشوند.
آدم ناسپاسی نيستم، بنده تفاوت خدمت و منت را تشخیص ميدهم، سازمان بهزیستی یادگار شهیدانی چون فیاض بخشها ميباشد که با رویکرد دستگیری از محرومین و افراد دارای معلولیت شکل گرفت، ولی امروز محرومین و معلولین در این سازمان تحقیر ميشوند و عملا " با نگرشهای غیر واقع بینانه و کارشناسانه طرد ميشوند و اگر هم حقوق ناچیزی از بیت المال بدانها تعلق گرفته باشد، مدیران مشکلمدار همین خدمات ناچیز را نیز لطف خود محسوب مينمایند که با اما و اگرهایی امکان تداوم دارد و گرنه....
* تنها سازمان متولی معلولین برخی ازمدیرکل هایش به توان افراد دارای معلولیت ایمان ندارد و آنها را نیروهای ضعیفی باور دارند که وجود هر فرد دارای معلولیت در سازمان بهزیستی انرژی فراوانی را به زعم این مدیران هدر می دهد، تکدیپروری در سازمان بهزیستی به دلایل رویکرد پوپولیستی رایج گشته است، متاسفانه طیفی از مدیران سازمان بهزیستی که در نقش مددکار و کمک دهنده ظاهر گشته اند، خودشان مددجوی واقعی و نیازمند کمک هستند، روان آشفتهای دارند، تفکر تیمی دارند، و.....و خدا را خوش نميآید که افراد دارای معلولیت ابزاری در دست اینها باشند که خودشان را تخلیه نموده باشند.
مخلص کلام اینکه: "من لم یشکرالمخلوق لم یشکرالخالق "، سازمان بهزیستی درکنار ضعف مفرط موجود کارکردی، اما از پتانسیل خدمت به افراد دارای معلولیت و محرومین نیز بهره مند ميباشد و اگر با درایت و تدبیر، شایستگان متولی امور افراد دارای معلولیت بشوند قطعا " افراد دارای معلولیت نیز با این سازمان آشتی نموده و قدردان متولیان خود خواهند بود.
کافیه برای این که در مورد مشکلات معلولان و کوتاهی هایی که از سوی مسئولان صورت گرفته به خوبی آگاه بشیم کیفیت زندگی و رضایتمندی معلولان رو بررسی کنیم تا متوجه بشیم با فاجعه روبرو هستیم
یادم نمیره از وقتی رئیس جمهور قبلی اعلام کردند حداقل پرداختی از طرف سازمان بهزیستی به معلولانی که در سطح بالایی از معلولیت قرار دارند باید پایه حقوق یک کارمند باشه، قضیه کاملا برعکس شد و از این بدتر این که برای اشتغال این افراد هم کار چندانی صورت نگرفته، به عنوان نمونه خودم بعد از 8 سال مراجعه] هنوز در این مورد به نتیجه ای نرسیدم و احتمالا از این به بعد هم خبری نیست
البته پوشش حمایتی معلولان در استان های متفاوت با هم فرق می کنه که این موضوع هم محل اشکال فراوان هست (181198)