گروه سياسي- رسانهها: سایت «الف» متعلق به احمد توكلي در مقالهاي نوشت: محمود احمدینژاد با طرح پیشنهاد مناظره با حسن روحانی قصد انجام «عملیات انتحاری» دارد و بار دیگر «کمربند انتحاریاش» را بسته٬ چون چیزی برای از دست دادن ندارد. متن اين مقاله را بخوانيد:
بعد از گزارش صدمین روز رئیسجمهور، احمدینژاد سکوتش را شکست و در یک نامه رسمی از روحانی دعوت کرد تا در مناظره ای رودررو، پاسخگوی عملکرد خود و اطرافیانش باشد. اما هنوز این جمله او را فراموش نکردیم که گفت: «در مناظره ها انتحاری به خط میزنم». احمدینژاد امروز چیزی برای از دست دادن ندارد. نه امروز، او سالهاست چیزی برای از دست دادن ندارد. اما چرا امروز خواستار یک مناظره رو در روست؟ آیا توانایی پاسخگویی به سوء مدیریتش در اداره امور کشور را دارد؟
احمدینژاد با دعوت به مناظره، میخواهد یکبار دیگر «انتحاری به خط بزند». همان کاری که در مناظرههای ۸۸ انجام داد. او در همان مناظرهها به هیچ کدام از انتقادات اقتصادی و مدیریتیاش پاسخ نداد. به جایش با یک «عملیات انتحاری»، تخم التهابی را در کشور کاشت که برای خاموش کردنش، وقت و زمان بسیاری هزینه شد. او مدتها بعد در جمع هوادارانش درباره آنچه در مناظرهها اتفاق افتاده بود و شیوه عملکردش توضیح داده بود، احمدینژاد مدعی بود که رهبری در آن دیدار به وی گفته که وضع رایش در میان مردم خوب نیست و او که در پاسخ به رهبری تاکید داشته در میان مردم زندگی میکند و از رای آنها باخبر است. جمله کلیدیش اما این بود: «...تازه مناظرهها هم هست انتحاری میزنم به خط!» البته رهبری همان موقع به احمدینژاد تذکر داده بود «مواظب باشید تند نشوید.»
اما مناظرههای برای او خاطرهای خوش به همراه داشت و خوشحالیاش را اینگونه با هوادارانش در میان گذاشت: «دیدید که دو سه تا کلمه بیشتر نگفتم این همه سر و صدا شد.» کاری که او در مناظرهها کرد اگرچه برایش خوشحال کننده بود، اما باب مناظره دو نفر را برای همیشه در تاریخ جمهوری اسلامی بست. آنچنان که دیدیم در دوره اخیر سیاستهای نظام بر عدم انجام مناظرههای دونفره قرار گرفت. به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که او امروز نمیخواهد و نمیتواند راجع به خالی بودن خزانه، درآمد افسانهای نفت در این سالها، بدهی دولت به موسسات و سوء مدیریت اقتصادی و سیاسیاش توضیح دهد. در صورتی که توان چنین پاسخگویی را داشت به راحتی آن را به همراه مستنداتش در یک نامه منتشر میکرد. اما همانطور که در ۸۸ به جای پرداختن به انتقادات، زمین بازی را به اطرافیان این و آن، افشاگری دخترفلان مسئول، همسر آن کاندیدا و یا فرزندان سایر مسئولان نظام کشاند، این بار هم قصد دارد تا با همین شیوه، آب را گلآلود کند تا در سایه آن میراث به جا مانده از او در هالهای از هیجان گم شود.
احمدینژاد به دنبال پاسخگویی نیست. این پیشنهاد مطرح شده تا در صورت مخالف روحانی برگی در دست داشته باشد تا همیشه به آن استناد کند. با این مضمون که حریف حاضر به مناظره نشد. او این پیشنهاد را داده چون چیزی برای از دست دادن ندارد و به خوبی میداند که نظام حاضر نیست بار دیگر هزینه «عملیاتهای انتحاری» او را بپردازد.
او بار دیگر «کمربند انتحاریاش» را بسته، تا فضای آرام به وجود آمده در کشور، فضای امید و اعتماد به وجود آمده بعد از انتخابات و شیرینی و امیدی که مردم آهسته آهسته در کام خود حس میکنند، منهدم کند. به نظر می رسد که دولتی ها باید با این مسئله به دور از احساسات برخورد کنند و وقت خود را بجای صرف نمودن به پاسخگویی به جمعی که دیگر مسئولیت و کاری در این کشور ندارند، صرف بهبود اوضاع مردم و کشور نمایند و قضاوت در مورد عملکرد دولت قبل را به مردم و تاریخ بسپارند.