دریافت لینک صفحه با کد QR
چرا انتقال آب کارون را در تضاد با منافع ملی است؟
نگاهیاقتصادی به طرح خطرناك انتقالآبکارون
18 دی 1392 ساعت 11:57
با کدام توجیه اقتصادی، منابع آبی استان خوزستان را که از نظر سطح برداشت و تولید محصولات زراعی مقام اول کشور را داراست کاهش داده و حتي از بين میبریم؟
سروش کیانیقلعهسردی *
گروه جامعه: اگر چه طرحهای انتقال آب میتواند به رشد و توسعهی بخشها و مناطق دیگر کمک کند اما از سوی دیگر میتواند منجر به تضعیف و گاه حتی نابودی کامل منابع آبی ختمشود. این طرحها وضعیت محیط زیستی منطقه فرستنده آب-منطقه مبدا- و سایر مناطق مرتبط با این انتقال را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده و علاوه بر تهدید حیات بسیاری از موجودات زنده در این شریانهای طبیعی، منجر به تغییر شرایط زیست محیطی و طبیعی در این مناطق میگردد.
از سوی دیگر این طرحها از نظر اقتصادی تاثیرات بسیار مخربی بر مناطق مذکور دارد. که در این مجال ضمن حائز اهمیت دانستن اثرات زیست محیطی انتقال آب، تنها به بررسی آثار اقتصادی انتقال آب بر مناطق فرستنده و سایر مناطق مرتبط با نگاهی به طرح انتقال آب کارون از سرچشمه خود خواهیم پرداخت.
تامین منافع ملی و کلان اولین ویژگی تعریف شده جهت یک سرمایهگذاری دولتی است. در واقع سود و منفعت جمعی است که دولت را به عنوان نماینده مردم به سرمایهگذاری و هزینه نمودن در کشور وا میدارد. به دیگر سخن عقلانی نیست که دولتدر زمینهای سرمایهگذاری و یا ترغیب به سرمایهگذاری کند که نه تنها منفعت و سودی برای کشور به دنبال ندارد بلکه مسبب زیان و ضررهای متعددی گردد.
طرحهای انتقال آب با اهدافی چون، افزایش تولید و درآمد ناخالص ملی، افزایش رفاه عمومی، افزایش اشتغال و افزایش ارزش افزوده تولید در یک بخش اقتصادی (بیشتر بخش کشاورزی) شکل میگیرد. این طرحها برای منطقه فرستنده (مبدا) آثاری چون کاهش عرضه آب، کاهش تقاضا برای دیگر عوامل تولیدی مرتبط با آب مانند نیروی انسانی و سرمایه، کاهش ظرفیتها و پتانسیلهای اقتصادی و در مجموع کاهش تولید، اشتغال و رفاه را بدنبال دارد.
طبیعتا در مورد منطقه گیرنده(مقصد) این شرایط بصورت بالعکس برقرار خواهد بود. همچنین سایر مناطق مرتبط با این انتقال آب از این تغییر و تحولات بی بهره نخواهند بود و اثرات خاص خود را از این تغییرات خواهند برد. اما سوال اینجاست که در جهت تصمیمگیری در مورد انتقال یا عدم انتقال آب فاکتورهای مهم و در اولویت کدامند؟
به عبارت دیگر بایستی بر چه مبنایی تشخیص داد از نظر اقتصادی صرفه انتقال آب وجود دارد؟ در نظر گرفتن شرایط اقتصادی حاکم بر این مناطق، میزان تحریک پذیری منابع و عوامل تولید در هر یک از این مناطق، وضعیت هر کدام از مناطق از نظر وجود یا عدم وجود اشتغال کامل و وجود ظرفیتهای استفاده نشده عوامل تولید در این مناطق مبناهایی هستند که با سنجش و در نظر گرفتن آنها میتوان تصمیمگیری در مورد انتقال آب را از حیث اقتصادی مفید و یا مضر برآورد کرد.
در صورتی که بتوان منافع حاصل از این انتقال برای منطقه گیرنده را بیشتر از مجموع زیانهای شکل گرفته برای مناطق فرستنده و مرتبط دانست میتوان این تصمیم را به لحاظ اقتصادی قابل قبول دانست. با توجه به هدفی که طرح انتقال آب کارون دارد میتوان سه منطقه را این گونه تعریف کرد: منطقه مبدا «استان چهارمحال و بختیاری»، سایر مناطق مرتبط «استان خوزستان» و منطقه مقصد «استان اصفهان». مسلما دو منطقه مبدا و مرتبط یعنی استانهای چهارمحال و بختیاری و خوزستان از این امر متضرر و منطقه مقصد یعنی اصفهان از این امر منتفع خواهد شد. اما این ضررها و انتفاع به چه مقدار است؟ آیا اصولاً در این طرح سنجش و حتی برآوردی ذهنی از این دو صورت پذیرفته است؟
از سوی دیگر کدام یک از این آیتمها و مبناهای مذکوردر تصمیمگیری جهت انتقال آب کارون از سرچشمه خود مدنظر قرار گرفته است؟ آیا نرخ بالای بیکاری در دو استان خوزستان و چهارمحال و بختیاری، وابستگی بسیاری از مردم به شغل کشاورزی، بالا بودن فقر در این دو استان، مهاجرت روزافزون جوانان و تحصیل کردگان این استانها به استانهای دیگر، تغییر شغل بسیاری از کشاورزان به مشاغل کاذب در این دو استان، افزایش روز افزون مهاجرت به شهرها و خالی شدن روستاها بدلیل مشکلات کم آبی در کشاورزی و نقش عمده استانهای خوزستان و چهارمحال و بختیاری در تولید محصولات کشاورزی کشور در نظر گرفته شده است؟
با کدام توجیه اقتصادی منابع آبی استان خوزستان را که از نظر سطح برداشت و تولید محصولات زراعی مقام اول کشور را داراست کاهش داده و حتي از بين ميبريم؟ (رجوع کنید به سالنامه زراعی 1391-1390 وزارت جهاد کشاورزی). آیا این کاهش در منابع آبی استان اول کشاورزی ایران، کل کشاورزی و تولید کشاورزی کشور را با مشکل مواجه نمیکند؟
با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر استانهای خوزستان و چهارمحال و بختیاری این طرح از یکسو منجر به گسترش فقر، بیکاری، روی آوردن به مشاغل کاذب و منشا بسیاری از مشکلات اجتماعی خواهد شد و از سوی دیگر دو استان عمده و مهم در تولید محصولات کشاورزی ایران را با مشکلات متعددی روبرو خواهد ساخت و با توجه به نقش این استانها (بالاخص استان خوزستان) در تولید محصولات زراعی مانند گندم ضمن ضربه زدن به اقتصاد کشاورزی کشور، ما را از اهدافی چون خودکفایی و خوداتکایی در تولید کالاهای اساسی بسیار دور خواهد کرد و زیانهای در پیشرو بسیار بیشتر از منافعی است که برخی بدون انجام دادن مراحل کارشناسی و دقیق اقتصادی در نظر گرفتهاند.
* دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی دانشگاه اروميه
کد مطلب: 27308
بهار نیوز
https://www.baharnews.ir