داریوش بهمئی *
گروه جامعه: در حالی که مسئولان سیاسی و منابع آب مملکت صحبت از انتقال آب به شهرهای مرکزی کشور فقط با هدف آب شرب ميکنند و تاکید بر بازنگری طرحهاي انتقال کرده اند، نمایندگان و مسئولان استان اصفهان نسبت به این تصمیمات بازخوردی منفی داشته و به صراحت بر انتقال آب اصرار ميورزند. آشکارا از حقآبه کشاورزی و بحران آب آشامیدنی ميگویند. از سال گذشته مدعی کمبود آب شرب به میزان 450 میلیون مترمکعب برای پنج میلیون نفر در چهار استان اصفهان، چهارمحال و بختیاری، یزد و مرکزی ميباشند. مساله آب در حوضه زايندهرود را مساله ملی با پیامدهای کشوری ميدانند و جالب اینجاست که طرحهاي انتقال آب به فلات مرکزی را ویژه آب شرب، صنعت و حفظ محیط زیست سه استان خشک یزد، کرمان و اصفهان عنوان کرده و فرصتی ميدانند تا در آینده فلات مرکزی ایران و متعاقبا کویر نیمه مرکزی و شرق کشور را از نابودی برهاند.
اکنون نیز به دولت تدبیر و امید تاکید دارند طرحهاي به اصطلاح مصوب ملی که با منافع و امنیت ملی گره خورده است تعلیق و یا تعطیل نشود. رودخانه زايندهرود بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران بوده و نقش مهمي در تامین آب شرب، صنعت و کشاورزی مرکز کشور دارد. آورد زايندهرود بین 2 ميليارد مترمكعب حداکثر و ۷۰۰ ميليون مترمكعب حداقل و متوسط آبدهي ۲۰ سال گذشته ۱۳۰۰ ميليون مترمكعب ميباشد. جهت افزایش آبدهی اين رودخانه طرحهاي انتقال آب مدنظر قرار گرفته که تونلهاي كوهرنگ یک، کوهرنگ دو، کوهرنگ سه، چشمه لنگان و خدنگستان حفر شده و تونلهاي بهشت آباد و كوگان مطالعاتی ميباشد. آن گونه که مسئولان محترم اصفهان ادعا ميکنند بحث بر سر تامین آب شرب حداقل در این برهه زمانی درست نیست.
ادعاهای آب شربی سوال برانگیز و ابهام آمیز ميباشد هر چند به خوبی ميدانندکه هیچ انسانی در دنیا برای تامین آب شرب هموطنان و حتی بیگانگان مخالفت نميکند. ادعای بحران آب شرب در حالی است که تونلهاي کوهرنگ 1 و 2 به ترتیب 60 و 28 سال است که بیش از 500 میلیون مترمکعب آب با کیفیت را به زاینده رود انتقال ميدهند.
سهم برداشت آب استان چهارمحال و بختياري برای مصارف شرب و کشاورزی بین 100-90 میلیون مترمکعب یعنی كمتر از ۱۰ درصد منابع آب رودخانه زايندهرود است. براساس آمارهای رسمی وزارت نیرو دبی رودخانه زايندهرود در محل ورود به استان چهارمحال و بختياري ۴۶ مترمكعب بر ثانيه و دبي خروجي رودخانه از این استان در ایستگاه پل زمانخان ۴۶.۴ مترمكعب بر ثانيه ميباشد و اين به این معنی است که منابع و مصارف آب در حد فاصل استان چهارمحال و بختياري عمدتأ از طريق زايشهاي مسير رودخانه تأمين ميشود پس مشکلات زايندهرود را باید در مصارف استان اصفهان جستجو کرد.
استان یزد نیز طبق آمار رسمی مسئولان فقط 60 درصد از آب انتقالی برنامه ریزی شده (96 میلیون مترمکعب در سال) یعنی 57 میلیون مترمکعب را دریافت ميکند که براساس اظهارات نماینده یزد، بیشتر این آب هم در اردکان به مصرف صنعت ميرسد و همین مسئله منجر به مشکلات آب شرب در یزد گردیده و جالب اینکه تخریب تاسیسسات انتقال آب به یزد، به گفته نمایندگان اصفهان، نتیجه مصرف آب انتقالی به یزد در بخش کشاورزی بوده است. و اما در استان مرکزی نیز تنها برای آب شرب شهر دلیجان به میزان 30 لیتر بر ثانیه (کمتر از یک میلیون مترمکعب در سال) از زايندهرود پمپاژ و انتقال داده ميشود. با این وضعیت، عمده مصارف شرب زايندهرود در استان اصفهان ميباشد.
بر اساس آمار آبفای استان اصفهان کل مصارف شرب استان معادل 220 میلیون مترمکعب ميباشد که البته تنها 50 شهر استان شامل مصارف شرب از زايندهرود ميباشد. و اما موضوع مهم، سرانه بالاي مصرف آب شرب در استان اصفهان است كه بالای300 ليتر بر شبانه روز ميباشد، در حالی که میانگین کشور ایران کمتر از۲۰۰ ليتر ميباشد. با اصلاح الگوی سرانه مصرف شرب، تامین آب شرب بيش از ۲ ميليون نفر امکان پذیر ميشود.
با توجه به ادعای تامین آب شرب جمعیت 5 میلیونی حوضه زايندهرود بر اساس هر نفر حداکثر 200 لیتر در شبانه روز نتیجه گرفته ميشود که 365 میلیون متر مکعب نیاز سالیانه آب شرب این جمعیت ميباشد در حالی که تقریبا دوبرابر این رقم از سرشاخههاي کارون بزرگ در حال انتقال به حوضه زايندهرود ميباشد.
(200لیتر نیاز روزانه *365 روز)/1000=73 مترمکعب برای هر نفر در سال
73 * 5,000,000 نفر= 365,000,000 مترمکعب نیاز سالیانه برای پنج میلیون نفر
الگوي كشت پرمصرف كشاورزي در دوره خشکسالی!علیرغم موارد ذکرشده سوال اینست، پس مشکل خشکی زايندهرود در کجاست!؟ پاسخ را ميتوان با نگاهی به آمارها و گزارشهاي کشاورزی و منابع و مصارف زايندهرود در استان اصفهان پیدا کرد. به ادعای مسئولان استان اصفهان، این استان در توليد چند محصول به خصوص گندم آبي بالاترين ميزان عملكرد در واحد سطح در كل كشور را دارا است. افزون بر گندم، كه در همه شهرستانهای استان كشت میشود، در حدود 300 هزار هکتار از اراضی استان اصفهان جهت کشاورزی و باغداری محصولات آبی از زايندهرود تغذیه ميکنند. این در حالی است که به طور كلی شرايط آب و خاک در استان اصفهان، چندان مساعد برای كشاورزی نميباشد.
پرورش ماهی نيز در مسير كانالهای آبرسانی زايندهرود صورت میگيرد و سازمان كشاورزی استان اصفهان با اجرای طرحهای پرورش ماهی كپور در لنجانات و كرانههای زايندهرود توليد مواد پروتيينی را گسترش میدهد. همچنین استان اصفهان با حدود ده هزار واحد توليدي صنعتي پس از استان تهران و از نظر تعداد واحدهاي صنعتي بزرگ در سطح كشور در رتبه دوم قرار دارد.
در کنار مسئله مذکور باید از مسئولان مدیریت منابع آب و استان اصفهان پرسید، دلیل تهاجم کشاورزان حومه شرقی اصفهان در سال91 به تاسیسات انتقال آب به یزد چه بود؟ یقینا ادعای دعوای آب شرب در این موضوع طنزی بیش نیست، چرا درحالی که در سال90 مخزن سد زايندهرود70 درصد حجم خود را به علت خشکسالی از دست داده بود 500 میلیون مترمکعب رهاسازی از این مخزن کم شده برای شرب بوده است یا این رهاسازی برای کشت پاییزه بوده؟
چرا بر الگوی کشاورزان غرب اصفهان نظارت نميشود و زراعت محصولات پرمصرفی مانند برنج، علوفه، ذرت و... منع نميگردد تا کشاورزان شرق اصفهان برای باغات و زمینهاي خود دچار کم آبی نشوند و مجبور به حمله به تاسیسات انتقال آب به یزد نشوند!
اگر دغدغه آب شرب وجود دارد پس مسئول کمیته آب اتاق بازرگانی اصفهان در تیرماه امسال چرا دغدغه تامین آب کشاورزان شرق اصفهان را داشته و به بسته شدن جریان آب رودخانه زايندهرود هشدار ميدهد. و چرا در شهر کم آبی مثل اصفهان 4500 هکتار از فضای سبز، آن هم چمن که مصرف آب بالایی دارد استفاده ميشود.
توسعه صنايع در دوره بحران آب شرب!کشاورزی تنها دغدغه مسئولان اصفهانی نبوده و صنایع نیز مانند سالهاي گذشته مدنظر این هموطنان ميباشد صنایعی مانند ذوب آهن را که برای جنوب کشور برنامه ریزی شده بود با استفاده از نفوذ سیاسی به اصفهان منتقل و ایجاد کردند آیا به فکر مصارف آب آن بودند؟ صنایع پتروشیمی(به ویژه پالایشگاه و سیستم خنک کنندههاي با مصرف آب زیاد)، فولاد، سیمان و... در منطقه خشک و کویری اصفهان چه توجیهی از نظر منافع ملی و آمایش سرزمین دارد؟! سهم آب صنعت در اصفهان۱۸۸ميليون مترمكعب ميباشدو جالب اینکه براساس گزارش منابع و مصارف زايندهرود در سال88که آب منطقه اي اصفهان برنامه ريزي شده مقدار آب مصرفی صنعت در افق۱۴۱۰ به۴۷۱ميليون مترمكعب در سال افزايش یافته که سهم صنايع فلز و آهن و شيميائي و نفت۲۵۸ميليون مترمكعب ميباشد.
چرا مسئولان اصفهان به دنبال توسعه صنايع آب بری مثل فولاد و پتروشيمي در اصفهان ميباشند.
متاسفانه صرف بودجههاي كلان در زمينه تونلهاي انتقال آب از سرشاخههاي کارون بر سرمايه گذاري در اقدامات مديريت مصرف آب در استانهاي فلات مرکزی به خصوص اصفهان سايه انداخته است. سر منشأ اصلي بحرانهاي كم آبي حوضه زايندهرود ريشه در نحوه برنامه ريزي و مديريت منابع آب در گذشته و حال دارد. توسعه نامتوازن چند دهه گذشته در حوضه زايندهرود، منجر به وضعیت کنونی مناطق مرکزی شده و مسئولان و نمایندگان استان اصفهان بايد اين واقعيت را بپذیرند كه با وجود سرانه بالاي مصرف آب، توسعه صنايع پرمصرف، گسترش شهرنشيني و راندمان و بهره ورزي پائين مصرف آب و ادامه پیامدهای تغییر اقلیم، ديگر نميتوانند حيات زايندهرود و احقاق حقوق حق آبه بران را انتظار داشته باشند.
در عین حال این مسئولان محترم به جای اندیشه آوردن آب از دوردستها با هزینههاي گزاف با برنامه ريزي مبتني با سازگاري با كم آبي و اجراي صحيح برنامهها مانع از بدتر شدن اوضاع و بحران آب شرب شوند. برنامه هایی مانند توقف فازهاي توسعه شهركهاي مسكوني و اتخاذ سياستهاي كاهش مهاجرت به اين استان، عدم توسعه صنايع آب بر و تمركز بر توسعه گردشگري، تغيير الگوي كشت با اتخاذ سياستهاي تشويقي و بازدارنده و توسعه كشتهاي گلخانه ای، تغییر نگرش به طرحهاي انتقال آب و تمرکز بر استفاده از بودجههاي هنگفت تونلهاي انتقال آب در راستاي انجام اقدامات مديريت منابع و مصارف و بهبود الگوي مصرف آب در بخشهاي كشاورزي و شرب.
مسئولان و نمایندگان محترم اصفهان و استانهاي مرکز کشور نیز به جای اعمال فشار سیاسی به منظور افزایش ثروت و اشتغال و مصارف غیر شرب در نواحی مذکور از روش خارج کردن جریان طبیعی آب رودهای کارون و دز، قبول کنند که کارون و دز در مسیر طبیعی خود هزاران فرصت شغلی برای مردم حاشیه خود ایجاد و محصولاتی با کیفیت با هزینهاي کمتر از طرحهاي انتقال برای کل ایران به ویژه فلات مرکزی کشور تولید ميکنند.
* دبیر انجمن صنفی مهندسان صنعت آب