کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

صريح و شفاف با پزشكان تاجرپيشه زيرميزبگير؛

لكه‌هاي‌ننگ جامعه‌علمي و پزشكي‌ايران شماييد

15 بهمن 1392 ساعت 9:30

گروه جامعه: در متن سوگندنامه بقراط كه معمولا سرلوحه همه پزشكان در جهان و از جمله ايران است آمده است كه: «...با پرهیزگاری و تقدس زندگی و حرفه خودر ا نجات خواهم داد....اگر تمام این سوگند نامه را اجرا کنم و به آن افتخار کنم از ثمرات زندگی و حرفه خود برخوردار شوم و همیشه بین مردان مفتخر و سربلند باشم، ولی اگر آن را نقص کنم و به سوگند عمل نکنم از ثمرات زندگی وحرفه خود بهره نبرم و همیشه بین مردان سرافکنده و شرمسار یاشم.»


حميد نجف


سپاس و درود به آنان؛ آناني كه، بعد از خدا مرگ و زندگي ما به مهارت انگشتان آنان بستگي دارد، هنرمنداني كه گاهي يك لبخندشان براي ما بالاترين ارزش را دارد، ارزشي كه شايد با هيچ قيمت دنيوي قابل جبران نباشد. اما مدتهاست عده قليلي پزشك در بين جامعه شريف پزشكي، خاطر مردم ما را جريحه‌دار كرده‌اند و روي سخن اين يادداشت در حقيقت با آنان است.

نمي‌دانم به خاطر جواني بود يا بيمه خوب اما وقتي كه به گذشته نگاه مي‌كنم اينقدر دغدغه دارو و درماني نداشتم نه من نه خانواده‌ام و نه اطرافيانم ما همگي تقريبا جزو طبقه متوسط جامعه بوديم، شايد بعضي كمتر داشتيم و بعضي بيشتر اما مرفه بي دردي در ميان ما نبود. آن زمان تنها يك دفترچه بيمه درماني معمولي داشتم كه با استفاده از آن باكمترين هزينه اي تمامي امكانات درماني برايم فراهم و ميسر بود.

چيزي كه امروز دارم شايد در ظاهر فراتر از آن دفترچه درماني باشد اما آنچه ارائه مي‌دهد، يك-دهم آن زمان هم نيست. امروز در حقيقت بيمه تكميلي هم به آن دفترچه ابتدايي افزوده شده، اما كما كان در مقايسه با ديروز عاجز از يك درمان راحت و مناسب هستم. به هر حال آنچه اتفاق افتاده، تنزل امكانات بهداشتي و درماني نبود، چراكه از قبل اين سالها پيشرفتهاي خوبي در اين زمينه صورت گرفته است. اما نكته مغفول مانده حذف ناخواسته گروه كثيري از مردم به خاطر نداري و فقر از خدمات برابر بهداشتي و درماني است. خدماتي كه براساس قانون اساسي مي‌بايست براي همه احاد مردم به صورت برابر و رايگان فراهم باشد.

امروز به شخصه دعا مي‌كنم كه اگر زماني مرگم فرار رسيد ملك الموت توپ جانم را با يك شوت مستقيم وارد دروازه برزخ كند و خدايي نكرده با يك پاس روبه عقب جانم را در اختيار بعضي از اين پزشكان گرامي زير ميزي بگير قرار ندهد. اين روزها علاوه بر تمامي اين امكانات، براي درمان بايد باز هم به صدها بهانه دست در جيب مبارك كنيم. از پول دمپايي، لباس، صابون و دگر خرده خرجهاي بيمارستاني گرفته تا زير ميزي چند ميليوني به بعضي از پزشكان محترم؛ پزشكان محترمي كه با يك بر آورد ساده رقمي بين 35 تا 350 ميليون تومان در ماه در آمد دارند!

و همينان، ژست روشنفكرانه «البته در اوج بيسوادي اخلاقي و اجتماعي» هم مي‌گيرند كه بعله! ما درس خوانديم و حقمان است هر گونه كه بخواهيم براي تخصصمان، نرخ تعيين كنيم! و خيلي سريع خود را با دلالان ارز و دلار و بازار سكه مقايسه مي‌كنند!! (بماند كه همين‌ها نيز در مقام مقايسه، به اين پزشكان دلال‌صفت، مزيت دارند زيرا حداقل قسم‌نامه بقراط  و ...را ندارند) اما در برابر يك استدلال بسيار ساده يك شهروند ايراني در مي‌مانند كه: «مگر شما با امكانات و مدارس، دبيرستان‌ها و دانشگاه‌هاي همين كشور، مدرك نگرفته‌ايد، پس چرا منت بر سر اين ملت مي‌گذاريد؟، شما وظيفه‌تان است كه با نرخ‌هاي مصوب و در حد وسع عمومي همان مردمي را كه از امكاناتشان، دكتر و پزشك شده‌ايد، ويزيت، مداوا و عمل جراحي كنيد. پس لطفا، اگر مردم را سركيسه مي‌كنيد حداقل منت نگذاريد و درد‌هايشان را به خاطر ثروت‌اندوزي‌هايتان!، تشديد نكنيد!»

پزشكاني كه بر خلاف گذشته، بعضا به واسطه در آمدهاي نجومي اين روزها به بورس بازي، واردات اجناس بنجل چيني و بساز و بفروشي ساختمان هم رو آورده‌اند. دوستي دارم كه هم از بيمه اصلي برخوردار است و هم بيمه تكميلي اما تا به حال براي يك عمل ساده زانو به سه پزشك مراجعه كرده است. پزشكاني كه بين يك تا سه ميليون علاوه بر آنچه قانون براي آنان معين كرده دستمزد اضافه طلب كرده‌اند.

و چند روز پيش هم يكي از همكاران تعريف مي‌كرد كه براي يك عمل ساده زايمان همسرش 5/3 ميليون تومان پرداخته 5/2 به بيمارستان و يك ميليون تومان هم به صورت مستقيم قبل از عمل تقديم خانم ظاهرا دكتر كرده است. آقاي قرباني نماينده مجلس و عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس با اشاره به پدیده زیرمیز بگیري در میان برخی پزشکان گفته‌ است: «هر کس در این پدیده شوم دست داشته باشد به مردم معرفی مي‌کنیم و حتی اگر لازم باشد آنها را لغو پروانه کرده و مانع طبابت آنها در سراسر کشور چه در بیمارستان‌هاي دولتی و چه در بیمارستان‌هاي خصوصی مي‌شویم.»

اما آنچه ايشان بدان توجه ندارد اين است كه متاسفانه دست مردم بينوا زير ساطور همين پزشكان  است. مردمي كه براي رهايي از درد و بيماري حتي حاضر هستند از فرش زير پاي خود هم به نفع اين پزشكان حريص بگذرند. درد جامعه زماني آغاز شد، كه نابرابري اوج گرفت و اخلاق قرباني حرص و آز شد.هر چه سفره رنگين‌تر آلوده تر و هر چه آلودگي بيشتر انصاف كمتر.

درد جامعه پزشكي ما مانند درد ديگر گروه‌هاي جامعه، درد مرگ اخلاق است.
مرگ انسانيت و مروت، دردي كه با داروي جبر و زور قابل درمان نيست.
فقط امیدواريم تا زمانيكه قانون كشور، توانايي مواجهه جدي با اين پزشك‌نماياني كه الحق فقط دانش و علم پزشكي را آموخته‌ اما از ذره‌اي وجدان و اخلاق بي‌بهره‌اند، را بدست بياورد، حداقل بعضي از اين پزشکان غيرمتعهد ضمن توجه به وضعیت بغرنج اقتصادی مردم از فشار مضاعف به ملت عزيز دست بردارند و اينچنين جامعه كثير پزشكان متعهد و دلسوز كشور را با بحران بي اعتمادي رو به رو نكنند و از طرف ديگر اكثريت همين جامعه پزشكي، اين لكه‌‌هاي ننگ را در حد توان خود، جراحي كرده و پيكره خود را از اين آلودگي و ويروس‌‌هاي بدخيم، بيالايند!


کد مطلب: 30567

آدرس مطلب :
https://www.baharnews.ir/article/30567/لكه-هاي-ننگ-جامعه-علمي-پزشكي-ايران-شماييد

بهار نیوز
  https://www.baharnews.ir