گروه اقتصادي: یکی از مسائلی که در هفتههاي اخیر به طور جدی در جامعه مطرح است بحث کسانی است که از تحریمها نفع ميبرند. گروهی از این افراد، کسانی هستند که از طریق رانتهاي به وجود آمده در دور زدن تحریمها یک شبه راه صد ساله را پیموده و ثروت کلانی به دست آورده اند اما گروه دیگر کسانی هستند که با دور افتادن کشور از جامعه جهانی، بدون داشتن رقیب، به درآمدزایی از تحریمها از جیب مشتریان ایرانی ميپردازند؛ نمونهاي از این کاسبان، برخی از شرکت هایی هستند که محصولات خارجی را در کشور گارانتی ميکنند.
حامد اسحاقي
در سراسر جهان، شرکت تولیدکننده، محصول خود را برای مدت مشخصی گارانتی ميکند و پاسخگوی عیوب احتمالی آن است. اما در ایران روند به این گونه است که شرکتی دیگر (که گاهی اوقات واردکننده محصول است) با دریافت هزینهاي اضافی اقدام به گارانتی محصول ميکند؛ هزینهاي که گاهی اوقات به اندازه قیمت محصول است. نکتهاي که حتما باید مدنظر قرار گیرد آن است که این هزینهاي است که تنها مصرف کننده ایرانی باید بپردازد و گرنه در سایر کشورها، محصول فروخته شده توسط شرکت تولیده کننده پشتیبانی ميشود.
اما مصرف کننده ایرانی در قبال این مبلغ هنگفتی که ميپردازد چه دریافت ميکند؟ بگذارید به تجربه شخصی خودم اشاره کنم. حدودا سه هفته قبل یک دستگاه تبلت Asus Transformer Book T100TA را به قیمت یک میلیون و هشتصد و پنجاه هزار تومان با گارانتی ویستا پخش رایانه (الماس سابق) به صورت آکبند خریداری کردم. (توجه کنید که این محصول توسط شرکت Asus به قیمت 349 دلار فروخته ميشود، که با احتساب دلار سه هزار تومانی، یک میلیون و چهل و هفت هزار تومان خواهد شد و خریدار ایرانی مجبور است هشتصد هزار تومان بیش از قیمت واقعی محصول پرداخت کند!) کارت گارانتی، داخل جعبه دستگاه آکبند قرار داشت و این به آن معناست که برچسب آکبند توسط شرکت گارانتی کننده بر روی جعبه نصب شده است.
بعد از یک هفته استفاده از دستگاه، شارژر از کار افتاد. دستگاه را برای تعمیر به شرکت مذکور بردم که طبق روند، دستگاه تحویل گرفته شد. (بماند که مجبور بودم در این روند تعهد بدهم که در مورد بسیاری از مسائل، از جمله اطلاعات داخل دستگاه هیچ ادعایی ندارم و ممکن است در روند تعمیر شارژر، اطلاعات هارد دستگاه پاک شود!) به هر حالت دستگاه تحویل گرفته شد و من منتظر بودم که از طرف شرکت با من تماس گرفته شود. بعد از یک هفته که هیچ خبری از شرکت نشد، تصمیم گرفتم خودم پیگیری کنم. (اگر شارژر خود را برای تعمیر به تعمیرگاهی برده باشید، حتما ميدانید که این گونه تعمیرات حداکثر یکی دو ساعت وقت نیاز دارد و یک هفته زمان بسیار زیاد است. )
خلاصه بعد از تماسهاي فراوان که یا با بوق اشغال مواجه ميشد، یا با انواع و اقسام پاسکاریها، موفق شدم با یکی از کارمندان صحبت کنم که قرار شد مساله را پیگیری کند. چند ساعت بعد و با طی کردن روند پیش گفته با همان کارمند صحبت کردم که گفت به دلیل اینکه شارژر متعلق به این دستگاه نیست، باید مبلغ صد و شش هزار تومان به علاوه مالیات بر ارزش افزوده (!) برای تعویض شارژر پرداخت کنم.
ترجیح دادم که برای پیگیری قضیه، حضوری به دفتر شرکت مراجعه کنم. بعد از پاسکاریهاي فراوان به اتاق مسئول مربوطه رسیدم که ایشان هم همان مساله را تکرار کرد. توضیح دادم که من این دستگاه را به صورت آکبند و با کارت گارانتی شرکت شما تحویل گرفته ام و بنابراین همه تجهیزات آن چیزی است که شما در جعبه قرار داده اید که پاسخ شنیدم «حتما تعریف شما از آکبند با ما فرق دارد!» پرسیدم «من از کجا باید متوجه ميشدم که شارژر دستگاه متعلق به خود دستگاه نیست؟» که پاسخ شنیدم «باید سریال دستگاه را با بانک اطلاعاتی شرکت Asus مطابقت ميدادید. » سوال کردم «من چطور ميتوانم به این بانک اطلاعاتی دسترسی داشته باشم؟» که پاسخ شنیدم «شما نمی توانید به این بانک اطلاعاتی دسترسی داشته باشید!».
داستان این گفتگو و پاسخهاي منطقی (!) مسئول مربوطه خارج از حوصله این نوشتار است. اما آنچه باید به طور جدی مدنظر قرار گیرد آن است که این مساله در مورد تعداد قابل توجهی از گارانتیهاي ایرانی و در مورد محصولات فراوانی صدق ميکند. (البته در این میان هستند شرکتهايي که به بهترین نحو پاسخگوی مشتریان خود هستند و نباید با این چوب رانده شوند.)
اکنون که دولت تصمیم جدی برای مبارزه با کاسبان تحریم، و همچنین حفظ حقوق شهروندی و کرامت انسانی دارد یکی از مسائلی که نیاز به پیگیری و کنترل جدی دارد، مساله عملکرد شرکتهاي این چنینی است. مسلما حق مشتری ایرانی نیست که با وجود مشکلات فراوان اقتصادی، دو برابر قیمت محصول را پرداخت کند ولی در برابر ساده ترین مشکلات و مسائل، هیچ پشت و پناهی نداشته باشد. به نظر ميرسد چیزی که این روزها بی ارزش است وقت و انرژی و آرامش مردم است.