گروه سياسي: سايت عصر ايران نوشت: رئیسجمهور، در مراسم اختتامیه جشنواره مطبوعات، سخنانی را بر زبان راند که به هیج روی باب طبع اقتدارگرایان نبود؛ از جمله از مصونیت آهنین برخی رسانه های خاص که خود را قیم نظام و انقلاب و مردم ميدانند انتقاد کرد، گفت که چرا با یک تخلف یک رسانه، به جای برخورد با فرد متخلف، کل رسانه را تعطیل ميکنند؟ از عزم دولت برای به حداقل رساندن شکایت از رسانهها، آن هم در مواقع خاص گفت و .... همان طور که پیش بینی ميشد، همان "خود قیم پنداران" این بار هم شمشیر را از رو بستند و به روحانی حمله کردند که در دولت شما علیه ما شکایت شده و ما، آزادی بیان نداریم و از این قبیل حرف ها.
روزنامه عضو گروه پايداري امروز در واكنش به اظهارات آقاي روحاني اين عكس را در صفحه اولش چاپ كرد!
در این باره، دو نکته را مختصراً متذکر ميشوم:
1 - اگر دولت روحانی هم بخواهد محدودیت های رسانه ای اعمال کند، بی گمان چنین رویه ای محکوم است چرا که اصل، آزادی بیان است، نه دولت احمدی نژاد و دولت روحانی. هر کس به این اصل پایبند باشد، فارغ از نام و جناحش، محبوب و مقبول خواهد بود و هر که آن را نادیده انگارد، نامش به نیکی برده نميشود. اگر روحانی هم همانند سلفش، بخواهد علیه مطبوعات باشد، او نیز مشمول همین بدنامی خواهد شد و در این باب، با کسی تعارف نداریم.
انصاف حکم ميکند که بگوییم از وقتی دولت جدید بر سر کار آمده، نه تنها صدها شکایت بازمانده از دولت قبلی علیه رسانهها را پس گرفته است، بلکه ساز و کار پرونده سازی و شکایت سازی علیه رسانهها که سالها فعال بود را متوقف کرد تا همان طور که روحانی گفته است، این مکانیزم قضایی به حداقل ممکن و آن هم فقط در موارد بسیار خاص محدود شود. مثلاً اگر رسانه ای مصوبه شورای عالی امنیت ملی را نقض کند و به کشور آسیب برساند، طبیعتاً با آن برخورد ميشود. این تعامل مثبت با رسانهها، البته تاکنون جاری و ساری بوده است و معلوم نیست که در آینده هم این گونه خواهد بود یا خیر؟ لذا همان گونه که امروز از رفتار دولت با رسانهها ابراز خرسندی ميکنیم، اگر فردا در این مسیر خارج شوند، حتماً با انتقاد ما مواجه خواهند شد.
2 - اما این ماجرا، نکته طنز آمیزی هم دارد. این هایی که رئیسجمهور گفته بالای چشم شان ابروست و از دیروز تا کنون علیه او جوسازی ميکنند و دولت را متهم به نقض آزادی مطبوعات و منتقدان ميکنند، مگر یادشان رفته که تا همین چند ماه پیش که خودشان بر خر مراد سوار بودند، با مطبوعات چه ميکردند؟!
جای دوری نميرویم؛ یکی از همین هایی که امروز حامی آزادی رسانهها شده، وقتی خودش در دولت بود، تنها علیه عصرایران، سه بار شکایت کرده بود. جالب این جاست که یکی از شکایات جناب ایشان علیه عصرایران این بود که ما، فهرست قبول شدگان دکترای دانشگاه علامه طباطبایی را اعلام کرده بودیم و نام ایشان هم در فهرست قبول شدگان بود!
عنوان شکایت ایشان هم این بود: "اشاعه اکاذیب و توهین"؛ و ما تعجب کردیم که کجای خبر دروغ بود و کجای قبول شدن در کنکور دکتری، توهین است؟
حالا همین آقا که به سادگی آب خوردن شکایت ميکرده، شده است مدعی آزادی رسانه ها.
یا آن دیگری که به دروغ خود را دکتر مينامید و ما در عصرایران به این موضوع پرداخته بودیم، شکایت کرد.
وزارت کشور همین آقایان در پاسخ نقد عصرایران بر رد صلاحیت مطهری در هیات اجرایی، علیه ما شکایت کرد.
وقتی یکی از دولتمردان قبل، خبر مربوط به همدردی احمدی نژاد و مادر چاوز را تکذیب کرد و ما گفتیم که چرا دروغ ميگویی؟ این هم عکس آن دیدار، او هم رفت و از ما شکایت کرد.
خودروسازی که مدیرش منصوب آقایان بود، از ما شکایت کرد چرا که گفته بودیم فلان خودروی شما بی کیفیت است.
وقتی در حادثه شین آباد اعلام شد که بخاری مدرسه غیراستاندارد بود، ما از سازمان استاندارد خواستیم در این باره توضیح دهد ولی آنها به جای توضیح، نماینده حقوقی شان را به دادسرا فرستادند تا علیه ما شکایت کیفری کند.
در ادامه بهانه جویی های دولت قبلی، وقتی یک خبر در سایت منتشر شد که چند نفر معلمی را ربوده و او را مورد آزاد قرار داده اند، وزارت آموزش و پرورش آقایان هم علیه ما شکایت کرد و هر چقدر توضیح دادیم که افراد دیگری ربوده اند و ما کاره ای نبودیم، دست بردار نبودند.
نظایر این شکایات زیاد است و تا لحظه آخر دولت ادامه داشت و نهایتاً تتمه شکایات شان در دولت جدید پس گرفته شد!
ملاحظه ميکنید که همینها، تا دیروز سر چه چیزهایی مدام شکایت ميکردند؟ واقعاً سر هیچ و پوچ!
حالا امروز وقتی خودشان مصوبه شورای عالی امنیت ملی که با مهر "محرمانه" به رسانهها ابلاغ ميشود را عملاً و آشکارا زیر پا ميگذارند چه انتظاری دارند؟ شماهایی که تا دیروز بر سر غیراستاندارد بودن بخاری یک مدرسه، یا به دلیل آن که گفته بودیم فلان خودرو بی کیفیت است یا "اگر مدرک دکترا داری، رو کن"، شکایت ميکردید، الان با چه رویی دم از آزادی بیان ميزنید؟ مگر شماها همان کسانی نیستید که وقتی یک مطلب طنز درباره یکی تان در عصرایران منتشر شد، در شکایت نامه تان ادعا کردید که ما نظام را تضعیف کرده ایم؟ مگر شما مترادف با کل نظام بودید؟
مگر همین شماها نبودید که به عصرایران اخطار دادید که "سیاه نمایی" ميکند و وقتی پرسیدیم کدام سیاه نمایی؟ انتشار دعوای خبر دعوای مرگبار یک زن و شوهر را مصداق سیاه نمایی علیه نظام دانستید؟ و تنها کاری که از دست ما بر آمد این بود که تعجب کنیم که کجای یک دعوای خانوادگی دو شهروند عادی و گمنام در یکی از شهرستانها، به خط قرمز نظام بر ميخورد؟ مگر همین شماها نبودید که وقتی یک رسانه در اوائل دولت احمدی نژاد، خبر حضور مشایی در مراسم رقص زنان ترکیه ای را داد، شبانه آن رسانه را تعطیل کردید؟
مگر شما، همان کسانی نیستید که عده ای را در استخدام خود داشتید که بروند و کامنت های سایت های مخالف را بخوانند و اگر چیزی یافتند، بولتن کنند و به این سو و آن سو بفرستند و پرونده سازی کنند؟ شمایی که همین الان هم مدعی دفاع از آزادی رسانهها هستید، مگر همین الان هم در به در به دنبال یک اشتباه رسانه ای در رسانه های غیر همسو نیستید که بادش کنید و علیه اش جنجال بسازید تا بلکه بتوانید جلوی انتشار ان را بگیرید؟ آزادی بیان، حتماً ارزشی بی بدیل است اما پُزش، اصلاً به شماهایی که تا همین چند ماه پیش، مقام و منصب داشتید و مدام معاونان حقوقی تان را به دادسرای فرهنگ و رسانه ميفرستادید تا علیه این رسانه و آن رسانه شکایت کند، نميآید. خودتان باشید!