مقاله وارده
پايتخت هجو و بیمزگی و بدآموزههايش
5 فروردين 1393 ساعت 11:46
محمد رضا خورشیدی
گروه مقالات: در فیلم سازی که صنعت آن از شرق تا غرب عالم را در نوردید انواع آن را مردم جهان شبانه روز به نظاره نشسته اند، فیلم هایی با سبکهاي امپرسیونیسم و، اکسپرسیونیسم و... و با تمهاي تاریخی، اجتماعی، سیاسی، مستند، سریالی، سینمایی، تله فیلم، انیمیشن و...در روزگاری که صنعت فیلمسازی به ایران وارد شده است فیلمسازان با اندک تجربه خود، فیلم ميساختند در انواع و اقسام تمها، اما در یک چیز همه آنها یکدل و هم عقیده بودند، تا فیلمهاي خوب به منصه ظهور و بروز برسد، با همه وسواس، آگاهانه و یا غیرآگاهانه در لابلای آن، فیلم فارسی هایی ساخته ميشد که فرهنگ و قومهاي اصیل و هویت بومی را مورد اهانت و توهین و هجمه قرار میداد، که تاثیر آن را هنوز پس از سالیان دراز وحتی با دگرگونی مشاهده ميکنیم، در این میان با بروز و ظهور فیلمسازان نسل دوم و سوم، صنعت فیلمسازی ایرانی، اعتباری صد چندان پیدا نموده و نه تنها در ایران یا کشورهای منطقه بلکه در جهان به عنوان فیلمهاي خردورز و مغز دار ومعتبر اخلاقی و فرهنگی در رده فیلمهاي الف مطرح است.
متاسفانه تلویزیون ملی که مخاطب چندین برابر از سینما را داراست، دوران طلایی فیلم سازی و سریال از جمله سلطان شبان، ابن سینا، امام علی، برره، زیر آسمان شهر، گنج مظفر و دهها فیلم و سریال... اکنون با فقر و حذف نویسندگان فرهیخته و زبر دست و خردمند به نویسندگان درجه دست چندم و با کارگردانان پول پرست و بی عاطفه به سریال هایی رو آورده که هجو و لودگی و بی محتوایی از آن موج ميزند.
اگر تلویزیون ملی بخاطر تخریب قومی، پس از نمایش قسمتهاي اولیه با اعتراض بختیاریها مجبور به عدم نمایش ميشود، چه کسی پاسخگویی این همه هزینه و اصراف را خواهد داد، سریالی که براحتی با اعتراض هموطنان محکوم به عقب نشینی ميشود. آیا سریال سرزمین کهن، از لحاظ مخاطب شناسی تراز ندارد که با همه خرجها براحتی نمایش آن، بسته ميشود؟
اگر چنین باشد تکلیف سریالی مثل پایتخت که مردمی با عقبه فرهنگی مثبت و کهن را مورد هجمه و حمله قرار ميدهد، سریالی که مردم آن منطقه به نزدیکی و همراهی علویان مشهورند، چه کسی اجازه ميدهد سیروس مقدم و محسن تنابنده این همه کودنی و عقب افتادگی را به مردم باهوش و صمیمی و ساده دل و مهربان نسبت داده و فرهنگ و اخلاق و هویت آنان را زیر سوال برده و با کمک دوربین و القا به مخاطب کثیر، نابود کنند؟ چرا باید مراسم عروسیهاي زیبای مردم مازندران با عروسی لودگی و مسخره بازی و کودنی شباهت سازی شود. یک فیلم و المانهاي آن و هدفش تا کجا به سرگرمی ميپردازد، که اندازه و مقیاس آن مشخص نیست. چرا باید فیلمهایی نظیر اخراجیها و پایتختیها اجازه اکران و نمایش بگیرند که هیچ شباهتی با ارزشهاي عنوان آن ندارد؟
مازندرانیها ده سال دیگر به جوانانی که اکنون ده ساله هستند و پای رسانه ملی اینگونه آموزش ميبینند و تصویر بابا بزرگها را دریافت ميکنند این کژاندیشی را چگونه از ذهن حک شده آنان حذف کنند؟ آیا سازندگان فیلمفارسی پایتخت، تاثیر مخرب کوتاه مدت این انحراف را مثل نگارنده در دیالوگهاي مسخره آمیز دانش آموزان به یکدیگر در مدارس، مشاهده و لمس نمودهاند؟ بچههاي 5 تا 12 ساله، ده سال دیگر، مازندرانی سالمند و میانسال را به چه دیدهاي مينگرند، آیا جز نقش خمسه (عمو پنجعلی) چیز دیگری از آن بیرون ميآید؟
مازندرانی که با صدها نفر از تحصیل کردها و نخبگان آن در سراسر جهان با نخبگی و فرهیختگی زبانزد عام و خاص اند، ده سال دیگر چه چیزی از ذهنهاي القا شده دریافت ميشود؟ سازندگان و مسئولین رسانه ملی سریال پایتخت، چه خصومتی با مردم مازندران و با فرهنگ مازندران دارند که اینگونه به حلاجی و هجو فرهنگ آن پرداخته اند؟ اگر قوم بختیاری یا قوم شریف ترک یا کرد و بلوچ بوده اند اجازه حتی قسمت اول، اولین مجموعه را ميدادند؟
جای بسی شگفتی هست که بزرگان مازندران لب از لب نجنباندند و بی خیال به تماشای این مجموعه کذایی و توخالی و بی محتوا نشسته اند تا عدهاي برای پول و پر کردن سرگرمی نامه به هر قیمتی اینطور به اسطورههاي زبان و فرهنگ کهن بتازند. شاید از تهران نشینان غیر مازندرانی انتظاری جز این که بخندند و خوش باشند نباشد، اما از مازندران و مازندرانی انتظار است که بر این سریال و نویسندگان و عوامل و مشاوران آن بر اساس نقادی و منطق و برهان بتازند و اعتراض کنند که دیگر خیال خام بازی و هجو فرهنگ یک سرزمین را برای پول حتی در ذهن خود نداشته باشند، چه برسد به ساخت و نمایش یک سریال که همه ميدانیم چه مخارج هنگفتی بر کیسه بیت المال تحمیل کرده است.
انتظار این است مسولین مازندرانی از تاثیر بد آموزی این سریال که در سالهای بعد در ذهن بچههاي کم سن و سال مازندرانی و علی الخصوص غیر مازندرانی در اقصی نقاط کشور در بر خورد با مازندرانیها از نظر روانشناسی و روانشناختی پیش خواهد آورد از هم اکنون برای جلوگیری آن چاره سازی کنند تا فرصت نسوخته، مسئولین تلویزیون را متوجه کنند که چه کلاه گشاد و بی قوارهاي بر سر فرهنگ ميگذارند. نقد سریال از لحاظ فنی و محتوایی باشد برای فرهیختگان و دلسوزان سرزمین مازندران وفرهنگ دوستان ایران، و شاید فرصتی و مجالی برای نگارند ه در آینده.
کد مطلب: 36369