گروه سياسي: موضوع ربودن سربازان مرزبان يكي از سوژه هاي خبري تلخ ايران است...اتفاقی تلخ که بار اولی نیست رخ داده و شاید هم دفعه آخر نباشد. خصوصا بعد از شهادت مظلومانه جمشید دانایی فر يكي از مرزبانان گروگان گرفته شده توسط تروريستها، هر کس برای نابودی این سازمان نظامی مستقر در مرز ایران و پاکستان نسخهاي پیچید.
عدهاي توصیه به "مشت آهنین" و حمله همه جانبه ارتش و سپاه پاسداران کردند. عدهاي آمدند و پیشنهاد گفتگوی وزارت امور خارجه با دولت پاکستان، برای ریشه کنی این سازمان را دادند. عدهاي گفتگو با سرکردگان این گروه و قبول خواستههاي آنان را مطرح کردند و ... عدهاي هم مشکلات موجود در منطقه را تقصیر پاکستان ميدانند و با تجمع جلوی سفارت پاکستان از آنان خواستند که برای سرنگونی جیش العدل و آزادی سربازان گروگان گرفته شده کوتاهی نکند.
با همه اينها به نظر ميرسد؛ کلید حل بحران افراط گرایی در جنوب شرق ایران در دست شخصیت بزرگی چون مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی است. شخصیتی محبوب و پر نفوذ در سیستان و بلوچستان که نماد اعتدال میان سنی و شیعه در استان محسوب ميشود و در روزگاری که شیعه و سنی در جای جای کشورهای اسلامی مشغول به برادر کشی هستند، ایشان نماد وحدت و اعتدال میان برادران تشیع و تسنن استان خود به شمار ميآید.
ميتوان و باید به کارآیی و توانایی شخصیتی چون مولوی عبدالحمید برای متوقف کردن فجایعی نظیر گروگان گیری و آدم کشی از سوی هر دو گروه سنی و شیعه و پایان دادن به بحران افراطی گری در منطقه امید داشت. به قول دوستی باید تصویر او به تصویر اصلی جامعه اهل سنت منطقه بدل شود. باید به جایگاهی برسد که حق اوست یعنی صلح گرایی در روزگار جنگ و ستیز میان نیروهای اسلامی. چه آنکه شایسته استنام عبدالحمید " بلوچ و سنی "هم در بین نامهایی چون خاتمی و هاشمی در بین رهبران جنبش اصلاحات ایران قرار گیرد. مگر او چه از آن عزیزان کمتر دارد؟
او سالهاست در برابر اجحاف و تبعیض در سیستان و بلوچستان و حتی کل کشور سکوت را حرام ميداند و بدل به چهرهاي معترض ولی آرام در سیستان و بلوچستان شده است. او بوده که همیشه برای حفظ، تثبیت و تقویت نماز جمعه مستقل و غیر حکومتی مقاومت کرده چه آنکه او احترام و ارزشی فوق العاده برای تریبون نماز جمعه قائل است و انعکاس صدای مردم بلوچ را در این تریبون به انعکاس صدای حکومت ترجیح ميدهد.
او همیشه مروج اصلاحات بوده و همیشه هم رایش را به اصلاح طلبان داده و از مردم خواسته برای حفظ حکومت و بهتر شدن وضعیت زندگی و معیشت، بجای ساختن جندها و جیشها، بجای به رگبار بستن مردم و گروگان گیریها، به اصلاحات رای دهند و از راهی قانونی و مسالمت آمیز مطالبات خود را مطرح کنند. او در روزگاری که افراط در اوج خود بود و جماعتی از گروه جندالله، مسجدی را در زاهدان که محل نمازگزاران شیعی بود را با خاک یکسان کردند برای عرض تسلیت به شیعیان به مراسم آنها رفت و البته در آن مراسم توهینها و ناسزاها شنید ولی خم به ابرو نیاورد و در اوج رادیکالیسم قومی و منطقهاي همگان را دعوت به میانه روی، وحدت و برادری کرد...
به مولوی عبدالحمید اعتماد کنیم و شاید وقتش باشد دستهایمان را برای دوستی و مودت به سویش دراز کرده و یکبار هم شده برای رفع بنیاد گرایی مذهبی و منطقهاي یاریاش کنیم. او ميتواند و لایق است در چارت رهبران اصلاحات قرار گیرد. نفوذ گفتار و کردارش او را به محبوبیتی بی نظیر در استان سیستان و بلوچستان رساتده است و ميتوان از این نفوذ برای دفع افراط گرایی مقابله کرد. بیایید دست مولوی عبدالحمید به عنوان یکی از رهبران اصلاحات بفشاریم و یاریاش کنیم که او " یاری گر" است و از نمادهاي اعتدال.