به نام خدا
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران جناب آقای دکتر روحانی
سلام؛ نخست به رسم مهمان نوازی و ادب تشریففرمایی شما را به دیار ماسه و حماسه، عطش و آفتاب، سرزمین دستهاي پینه بسته و دلهاي فراخ، سیستان و بلوچستان، خاستگاه اسطورههاي میهنی خوش آمد ميگویم و البته دوست دارم به سادگی و زلالی دل پیرمردان و پیرزنان سیستان و بلوچستانی و به رسم خودمان حضورتان اعلام دارم که: "خونِه ما پو اَنداز شما"
دیگر این که از روی قدرشناسی، سپاسگزار تلاشهاي جنابعالی و مجموعه دولت و نیز مدیران استانی در تامین حق آبه هامون و سیستان و بلوچستان باشم، چه آن که چیزی که این روزها شاهد آن هستیم همان است که سالیانی ست آرزوی مان بود. اگرچه تا احیای کامل هامون و بهبود اوضاع کشاورزی منطقه و به بار نشستن سنبلههاي تلاش کشتکاران سیستان و بلوچستانی راه درازی مانده است، اما همین که بارقه امید به واسطه جاری شدن آب در هیرمند در دلهاي ما درخشیدن گرفته است، نشان از تدبیر ارزشمندی دارد که به همراه خود امید ميآفریند و زیبنده است که از این رو تلاش همه عزیزان دست اندرکار این واقعه را از پایتخت ایران اسلامی گرفته تا مجموعه استانداری و مدیران شهرستانی، قدردان باشیم. و اما چند کلامی بی پرده با شما؛
جناب رئیس جمهور محبوب
نمی دانم از کجا و از کی واژه محروم همراه منطقه سیستان و بلوچستان شده است اما نیک ميدانم که این محرومیت همزاد ما نبوده است و در بستر زمان این وصله ناجور مانند پینهاي نازیبا اطلس ارزشمند سیستان و بلوچستان را این گونه لکه دار کرده است. واقعیت این است که آن چه در سیستان و بلوچستان امروز شاهد آن هستیم نه زیبنده مردمانی ست که سالهاي سال در آن بود و باش دارند و نه زیبنده نظام قدرتمند ایران اسلامی و بر همه ماست که تدبیر و تلاش مان را در راهی قرار دهیم که دیگر نشانی از محرومیت به جا نماند.
البته تا کنون نیز برای رفع این معضل بزرگ تلاشهاي بسیاری صورت گرفته است اما نتیجه همه آن تلاشها فقط تغییر در صورت مسئله بوده است به گونهاي که چند صباحی ست به جای ترکیب "منطقه محروم " از معادل به ظاهر زیباتر آن یعنی "منطقه غیر برخوردار " استفاده ميشود اما این تغییرات فقط در همین نکته قابل مشاهده و درک ميباشد.
با این توضیح باید اشاره کنم اینک که آفتاب تدبیر و امید و اعتدال بر روزگار مردم ایران زمین طلایه افکنی ميکند ما نیز انتظار داریم که از انوار این آفتاب سهمی داشته باشیم، سهمی درخور و ارزنده، مطالبات امروز مردم سیستان و بلوچستان نه آن گونه سخت و ناشدنی ست که دولت محترم از عهده آنها برنیاید و نه آن قدر اندک که فقط در مقیاس رفع محرومیت بگنجد بلکه به اندازه اهمیت و جایگاهی ست که سیستان و بلوچستان در جغرافیا و فرهنگ و تاریخ این سرزمین دارد. تعبیر ارزنده "تنگه اُحد " که از سوی مقام معظم رهبری در مورد سیستان و بلوچستان به کار برده شده، جامع ترین و بهترین تعریف ميباشد، تعریفی که اگر بر اساس آن تدبیر و مداقه کنیم راهکارهای حفظ این تنگه نیز به روشنی قابل درک و دریافت است.
جناب آقای دکتر روحانی
مشکلاتی که امروز گریبانگیر سیستان و بلوچستان شده است تنها در یک یا دو بخش خلاصه نمی شود بلکه مجموعه کلاف سردرگمی ست که دست و پای ساکنان این جا را بسته است به گونهاي که اگر کسی را یارای رها شدن از این سردرگمی باشد راه رفتن پیش ميگیرد و جلای وطن ميکند و اگر هم پای رفتن نداشته باشد باید تمام توان خود را به کار گیرد تا ترتیب دم و بازدم خود را از پس طوفان شن و ماسه حفظ کند آن هم در شرایطی که محلی برای امرار معاش خود و خانواده اش ندارد و از این سخت تر برای هر مرد چه ميتواند باشد که شرمنده زن و فرزند خود شود؟
رئیس جمهور گرامی
اگرچه به خوبی ميدانیم که یکی از اولویتهاي امروز مملکت، سپردن امور به مردم است و در این راه خصوصی سازی نقش اصلی دارد اما خصوصی سازی نمی تواند یک نسخه واحد برای همه ایران باشد زیرا در گوشهاي همانند سیستان و بلوچستان که زیرساختها و بسترهای لازم توسعه از قبل ایجاد نشده است میل به فعالیتهاي تولیدی و اقتصادی بزرگ وجود ندارد و به گمان این حقیر عدالت آن نیست که سیاستهاي یکسانی که در تهران یا استانهاي صنعتی حکمفرماست در این جا نیز رعایت گردد بلکه انصاف آن است که دولت مستقیما وارد عمل شود و بسترهای لازم را همراه با مشوقهاي لازم برای فعالیت بخش خصوصی ایجاد کند. حذف تشریفات دست و پاگیر اداری و تسهیل در این امور و پرهیز از مدیریتهاي غیرمسئولانه و غیرکارشناسانه که گاه و بیگاه دیده ميشود و دوری جستن از بخشی نگریاز ملزومات اولیه به شمار ميرود. حاکمیت یک کلیت متمرکز و هدفمند نیز الزام دیگر امروز سیستان و بلوچستان است تا بتوان در سایه آن از توانمندیهاي بالقوه این منطقه بهترین بهره گرفته شود.
در این جا فقط به یک نکته از توانمندیهاي سیستان و بلوچستان اشاره ميکنم و آن هم وزش بادهایی ست که در اغلب اوقات سال در سیستان و بلوچستان جریان دارد، نیاکان ما در چندین قرن قبل، این نیروی رایگان را به خدمت گرفتند و برای اولین بار آسیابهاي بادی را به چرخش درآوردند و از آن بهره بردند اما امروزه و علیرغم گسترش دانش و فن آوری از این نیروی عظیم و در دسترس هیچ سودی گرفته نمی شود، با این حال حتما جنابعالی هم به بنده و کسانی مثل من حق ميدهید که این پرسش را مطرح سازیم که چگونه است که دولت _در همه ادوار خود_ برای گسترش صنایع برق آبی متحمل هزینههاي فراوان ميشود اما برای بهره بردن از این نیروی خدادادی و فراوان و رایگان هیچ برنامه خاصی ندارد و مقدمات بهره گیری از آن را فرام نمی آورد؟ حال آن که اگر برنامه ریزی دقیقی صورت گیرد با مهار بهینه این نیروی بی انتها ميتوان از دشت بزرگ سیستان و بلوچستان حتی بیشتر از نیاز خود برق تولید نمود و با درآمد ناشی از مقدمات بسیاری از کارها را فراهم ساخت.
آقای دکتر روحانی
می دانم که وقت شما اندک است و گفتن مشکلاتی که در قیاس با مسائل کلان مملکتی به نظر خُرد ميآید شایسته نیست اما وسعت نظر شما و گستردگی مشکلات ما باعث ميشود تا ادامه دهم، از این رو عرض ميکنم که آن چه امروز سیستان و بلوچستان و سیستان و بلوچستانی به آن نیازمند است سرمایه گذاری عظیم در زیرساختها و ایجاد بسترهای لازم جهت توسعه اشتغال و امنیت پایدار برای فعالیتهاي اقتصادی ست، سیستان و بلوچستانی امروز علیرغم تمام مشکلات و نداریها نیاز به کمکهاي موقتی که پیش از این مشاهده شده ندارد بلکه بر اساس روایت معروف نیاز به ماهیگیری دارد و نه نیاز به ماهی!
بر شماست که این نیاز را پاسخ گوئید و البته این را به خوبی واقفیم که حل تمام مشکلاتی که در سالیان دراز بر روی هم انباشته شده است به یکباره و در مدت زمان اندک و محدود، ممکن و میسر نیست ولی آن چه ما را به گفتن و خواستن وامی دارد کاردِ به استخوان رسیده ماست و امید ناشی از اعتدال و تدبیر جنابعالی. پس در این خواسته به قدر تدبیر و تلاش خودتان و مجموعه محترم دولت برای سیستان و بلوچستان قدمی بردارید. با سپاس- محمدرضا رضایی