تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۱ ساعت ۱۰:۴۶
کد مطلب : ۳۸۴۸۱
در رثای مادر مهربان عبدا...؛ مادر مهربان مازني
تکثیر عشق و مهربانی در بهار
گروه جامعه: امام علی (ع) در حدیثی می‌فرمایند: «لذتی که در بخشش است در انتقام نیست». ایران در فصل بهار، همراه با رایحه دل انگیز نارنج و چهچهه بلبلان سحرخیز، در آستانه هفته معلم و به استقبال روز مادر و روز زن، قدم به دشت پر از عاطفه و محبت گذاشت، که جهان مملو از خشونت و رنج و مصیبت وخونریزی و کمبود محبت، از بسترش به فراوانی هویداست.
محمدرضا خورشیدی
وقتی دستان گذشت از تاروپود طناب تنیده و محکم و غیر قابل نفوذ عبور مي‌کند، مي‌توان امیدوار بود که مهر مادری «بذر محبت» در قلب سرشار از مهربانی به آحاد بشر منتشر شود و ندا در دهد که هرگز از گذشت و مهربانی و بخشش آسیب ندیده‌ایم که از کینه و لجبازی؛ و براستی مادر عبدا... چه سبکبال و سبکبار آمد لحظه ای که همه کینه‌ها را به ریسمان اعدام سپرد و با گذشت و غلبه بر نفسانیات شخصی، تکثیر عشق و مهربانی را در فصل بهار، فصل اعتدال و میانه‌روی بار دیگر به ایران و ایرانی و حتی جهانیان عرضه داشت.
مادر شهر من، کشور ایران از منطقه مازندران در آستانه اعدام قاتل فرزندش «عبدا...» حماسه آفرید، کسی باور نمي‌کرد که هفت سال مداوم درگیری بین گذشت و قصاص، هفت سال نفرت و عاطفه، هفت سال مهربانی و نامهربانی، در نتیجه، دستان مادر اشک و لبخند را به چشمان منتظران گذشت، هدیه نمود؛ اما اشکی زلال و عاری از خشم خشونت.
مادر هفت سال از رفتن فرزندش اشک ریخت و بیقراری همدم و همسایه اش بود، انگار همین دیروز بود که خبر تلاطم در خانه اش و رفتن فرزندش «عبدا...» را بر اثر غفلت و خشم نابجای ضارب، به او دادند، او دو سال پیشتر جگر گوشه کوچکش را در ناملایمات روزمره زندگی در فراق داشت، که حادثه دوم که از قضا فرد خاطی در حادثه اولی هم دخیل بود؛ پسری را از دست داد که همه امیدش بود؛ چه در زیبایی اش و رعنایی قد و قواره بالا بلندش و چه در هنر ورزشی اش؛ که پدرش با چشم گریان عنوان مي‌کرد؛ او در آینده فوتبال کشور، یکی از ستاره‌هاي درخشان ایران بود.
اینکه غفلتی، خشمی، پرخاشگری را از کوره بدر کند و ناقوس مرگ بنوازد و مهارت تشخیص رفتار صحیح و ناصحیح را تمییز ندهد و خود و خانواده خود و دیگران و جامعه را دچار حسرت و خسران جبران ناپذیر نماید، پدیده‌هاي نادری ست که هر چند بندرت، اما ویرانگر و بی مسما با آداب و رسوم پهلوانی و مردانگی سرزمین مهربانی مان ذره ذره خو مي‌گیرد و ریشه مي‌دواند که باید چاره شود و در جای خود برای خشکانیدن ریشه و علل آن باید از کارکرد‌هاي فرهنگی و استفاده از عوامل مثبت و تاثیر گذار اجتماعی و تربیتی و از جمله توجه به زیر ساخت آموزش و پرورش و نقش تربیتی معلمان با ایجاد انگیزه‌هاي شغلی، مادی و معنوی برای بهره وری بهتر در توسعه انسانی کاملا آرمانی، به جهت توجه به تشدید زنگ خطر هایی که در عدم موفقیت کامل تربیت نسل نوجوان و جوان در داشتن مهارت‌هاي زندگی و هشدارهایی که روانشناسان و کارشناسان اجتماعی اعلام مي‌کنند.
اتفاقا در این کوتاهی و کم توجهی و بی مهری به معلمان و نقش آنان نه در آموزش، بلکه در تربیت نسل با گذشت، مهربان، خوش اخلاق، با صداقت، خویشتن دار؛ مي‌توان دوباره با کمک معلمان؛ فرزندانمان از آنان یاد بگیرند که مي‌توانند و باید بر خشم غلبه نمایند ویاد بگیرند استفاده از نعمت گذشت، یک مهارت مهم زندگی ست که اگر نوجوانان و جوانان از خود بروز دهند دارای شاخصه و شاکله قوی اجتماعی سالم هستند وگرنه عکس آن ضعف شخصیتی و تربیتی و عدم تعادل اجتماعی را نشان مي‌دهد و این مهم بیش و پیش از راز و رمز‌هاي نقش تربیتی معلمان در یک پروسه، باز سازی و کارسازی مي‌شود که البته معلمانی توانمند با انگیزه شغلی ٍقوی و کارآمد که باید مسئولین به آن توجه کنند؛ تا دنیایی از صلح و صفا و صمیمیت را به همدیگر هدیه کنیم.
مادر «عبدا...» در روز مادر و روز زن و در آستانه هفته معلم به ما یاد داد، با همه دل سوختگی اش، از قلب مهربانش؛ مهر و عاطفه را به کرم اخلاص در دستانش گرفت و با یک سیلی تربیتی، سیل عظیمی از جهانیان را مهمان چشم نواز گذشت و بخشش جان قاتل فرزند دلبندش نمود، به طوری که نه تنها مردم بلکه، تمامی نیروی انتظامی حاضر در میدان اعدام، از عمل دور از انتظار آن مادر سخت تحت تاثیر قرار گرفته و اشک‌هاي خود را بی اختیار با آستین‌هاي دست خود پاک مي‌نمودند و جهان و جهانیان با این عمل، هزاران تحسین و آفرین بر کردار نیک این مادر نثار کردند.
شاید نقش تربیتی عمل مادر «عبدا...» در بخشش به مراتب از در آوردن ریسمان از گردن قاتل فرزندش، هزاران برابر مهمتر و والاتر است که تا ابد زمزمه و گوش آویزه نوجوانان و جوانان باشد که در صورت هر گونه درگیری این ملکه ذهن باشد که: «من پیش‌قدم گذشت باشم و بر خشم خود غلبه کنم» چه خوش گفت سعدی شیرین سخن که در آستانه سالروز ولادتش بسر مي‌بریم؛
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا
وقتی دستان گذشت از تاروپود طناب تنیده و محکم و غیر قابل نفوذ عبور مي‌کند، مي‌توان امیدوار بود که مهر مادری «بذر محبت» در قلب سرشار از مهربانی به آحاد بشر منتشر شود و ندا در دهد که هرگز از گذشت و مهربانی و بخشش آسیب ندیده‌ایم که از کینه و لجبازی؛ و براستی مادر عبدا... چه سبکبال و سبکبار آمد لحظه ای که همه کینه‌ها را به ریسمان اعدام سپرد و با گذشت و غلبه بر نفسانیات شخصی، تکثیر عشق و مهربانی را در فصل بهار، فصل اعتدال و میانه‌روی بار دیگر به ایران و ایرانی و حتی جهانیان عرضه داشت.
مادر شهر من، کشور ایران از منطقه مازندران در آستانه اعدام قاتل فرزندش «عبدا...» حماسه آفرید، کسی باور نمي‌کرد که هفت سال مداوم درگیری بین گذشت و قصاص، هفت سال نفرت و عاطفه، هفت سال مهربانی و نامهربانی، در نتیجه، دستان مادر اشک و لبخند را به چشمان منتظران گذشت، هدیه نمود؛ اما اشکی زلال و عاری از خشم خشونت.
مادر هفت سال از رفتن فرزندش اشک ریخت و بیقراری همدم و همسایه اش بود، انگار همین دیروز بود که خبر تلاطم در خانه اش و رفتن فرزندش «عبدا...» را بر اثر غفلت و خشم نابجای ضارب، به او دادند، او دو سال پیشتر جگر گوشه کوچکش را در ناملایمات روزمره زندگی در فراق داشت، که حادثه دوم که از قضا فرد خاطی در حادثه اولی هم دخیل بود؛ پسری را از دست داد که همه امیدش بود؛ چه در زیبایی اش و رعنایی قد و قواره بالا بلندش و چه در هنر ورزشی اش؛ که پدرش با چشم گریان عنوان مي‌کرد؛ او در آینده فوتبال کشور، یکی از ستاره‌هاي درخشان ایران بود.
اینکه غفلتی، خشمی، پرخاشگری را از کوره بدر کند و ناقوس مرگ بنوازد و مهارت تشخیص رفتار صحیح و ناصحیح را تمییز ندهد و خود و خانواده خود و دیگران و جامعه را دچار حسرت و خسران جبران ناپذیر نماید، پدیده‌هاي نادری ست که هر چند بندرت، اما ویرانگر و بی مسما با آداب و رسوم پهلوانی و مردانگی سرزمین مهربانی مان ذره ذره خو مي‌گیرد و ریشه مي‌دواند که باید چاره شود و در جای خود برای خشکانیدن ریشه و علل آن باید از کارکرد‌هاي فرهنگی و استفاده از عوامل مثبت و تاثیر گذار اجتماعی و تربیتی و از جمله توجه به زیر ساخت آموزش و پرورش و نقش تربیتی معلمان با ایجاد انگیزه‌هاي شغلی، مادی و معنوی برای بهره وری بهتر در توسعه انسانی کاملا آرمانی، به جهت توجه به تشدید زنگ خطر هایی که در عدم موفقیت کامل تربیت نسل نوجوان و جوان در داشتن مهارت‌هاي زندگی و هشدارهایی که روانشناسان و کارشناسان اجتماعی اعلام مي‌کنند.
اتفاقا در این کوتاهی و کم توجهی و بی مهری به معلمان و نقش آنان نه در آموزش، بلکه در تربیت نسل با گذشت، مهربان، خوش اخلاق، با صداقت، خویشتن دار؛ مي‌توان دوباره با کمک معلمان؛ فرزندانمان از آنان یاد بگیرند که مي‌توانند و باید بر خشم غلبه نمایند ویاد بگیرند استفاده از نعمت گذشت، یک مهارت مهم زندگی ست که اگر نوجوانان و جوانان از خود بروز دهند دارای شاخصه و شاکله قوی اجتماعی سالم هستند وگرنه عکس آن ضعف شخصیتی و تربیتی و عدم تعادل اجتماعی را نشان مي‌دهد و این مهم بیش و پیش از راز و رمز‌هاي نقش تربیتی معلمان در یک پروسه، باز سازی و کارسازی مي‌شود که البته معلمانی توانمند با انگیزه شغلی ٍقوی و کارآمد که باید مسئولین به آن توجه کنند؛ تا دنیایی از صلح و صفا و صمیمیت را به همدیگر هدیه کنیم.
مادر «عبدا...» در روز مادر و روز زن و در آستانه هفته معلم به ما یاد داد، با همه دل سوختگی اش، از قلب مهربانش؛ مهر و عاطفه را به کرم اخلاص در دستانش گرفت و با یک سیلی تربیتی، سیل عظیمی از جهانیان را مهمان چشم نواز گذشت و بخشش جان قاتل فرزند دلبندش نمود، به طوری که نه تنها مردم بلکه، تمامی نیروی انتظامی حاضر در میدان اعدام، از عمل دور از انتظار آن مادر سخت تحت تاثیر قرار گرفته و اشک‌هاي خود را بی اختیار با آستین‌هاي دست خود پاک مي‌نمودند و جهان و جهانیان با این عمل، هزاران تحسین و آفرین بر کردار نیک این مادر نثار کردند.
شاید نقش تربیتی عمل مادر «عبدا...» در بخشش به مراتب از در آوردن ریسمان از گردن قاتل فرزندش، هزاران برابر مهمتر و والاتر است که تا ابد زمزمه و گوش آویزه نوجوانان و جوانان باشد که در صورت هر گونه درگیری این ملکه ذهن باشد که: «من پیش‌قدم گذشت باشم و بر خشم خود غلبه کنم» چه خوش گفت سعدی شیرین سخن که در آستانه سالروز ولادتش بسر مي‌بریم؛
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا
