گروه سياسي: کردها بر اساس پژوهشهای تاریخی ایرانشناسان، از اقوام مهم ایرانی هستند و بر اساس نظر فرای از نوادگان مادها محسوب ميگردند که اولین دولت ایرانی را به وجود آورده اند. پس از حمله اعراب و سقوط دولت فدرالی ایران، اقوام ایرانی نیز در قلمرو حکومت اعراب پراکنده شدند به گونه ای که حتی حمله مغول و ترکها نیز نتوانست یکپارچگی را دوباره ایجاد نماید، چرا که آنها نیز به خوبی واقف بودند که اتحاد مجدد اقوام ایرانی منجر به تشکیل مجدد امپراطوری یا ایالات متحده ایران خواهد شد.
ریچارد فرای، مینورسکی، راجر سیوری، حمزه اصفهانی، احمد کسروی و بدلیسی کردها را اقوامی ایرانی تبار دانسته اند و آنها همچنین صفویان را دارایی اجدادی کردی - گرجی محسوب نموده اند که برای استقلال از ترکها و یکپارچگی اقوام ایرانی مذهب شیعه را در ایران قدیم رسمیت دادند. نوشتههاي مسعودی، حمزه اصفهانی و همچنین پژوهشهای احمد کسروی و مینورسکی و لازار نشان ميدهد که آذری، پارسی دری، پهلوی و کردی ریشههاي یکسان دارند و از زبانهای اقوام ایرانی محسوب ميشده اند که با ورود اعراب، مغولها و سپس ترکها دستخوش تغیراتی گردیده اند.
طی سالیان دراز قلمرو ایران باستان دچار تغییرات ساختاری گردید به گونه ای که تلاش ایرانیان برای بازگشت به مرزهای ایران قدیم جز در دوران سلجوقیان و صفویه و تا حدودی افشاریه ناکام ماند و البته در دوران قاجار این قلمرو که به همت اقوام ایرانی یکپارچه شده بود، در اثر ناتوانی این سلسله، که در طول تاریخ ایران ویرانی این پادشاهان بی مثال است، ایران کهن از میان رفت و اقوام ایرانی میان کشورهای مختلف تقسیم شدند تا اختلاف در مرزهای این کشورهای تقسیم شده از ایران نیز همچنان باقی بماند.
کردستان عراق در حال رایزنی برای استقلال است، جدای از موانع پیش رو برای چنین اتفاقی و با توجه به روابط بسیار خوب ایرانیان با کردها، اما ظاهرا در این راه اسراییل گوی سبقت را از دیگران ربوده و این باید هشداری باشد برای ما ایرانیان. چرا که کردها برادران ملی و دینی ما هستند و جدا نمودن کردها از ایران مانند جدا نمودن فارس یا بلوچها از ایران است و به همان میزان مضحک.
ترکیه هم که جمعیت بالایی از کردها را در خود جای داده است برای فروکش نمودن استقلال طلبی کردهای ترکیه، هم اکنون دست پیش گرفته است و کردها را برادران خود خطاب نموده و کمکهای اقتصادی و سیاسی را نیز به اقلیم گسیل داشته است و اسراییل نیز از آب گل آلود به خوبی ماهی گرفته است و با استفاده از شعارهای نژادی، خود را به کردها نزدیک ساخته است تا بیش از پیش این اقوام ایرانی را از مام میهن جدا سازد. اما در این میان در رسانهها از نقش سیاستمداران ایرانی در این بازی خطرناک منطقه ای چیزی به گوش نمی رسد.
صد البته که ایرانیان نیز بیکار ننشسته اند و آنها نیز برای ایرانیان کرد، حامل برنامهها و پیامهایی بوده اند ولی باید در این مقطع زمانی بیش از پیش به فرهنگها، آیینها و شباهتهای ملی - دینی تاکید داشت چرا که مدل سیاسی - اجتماعی و دینی کشور ما باید بتواند اقوام و کشورهای گسسته شده از ایران کهن را دوباره متحد نماید و ایجاد ایالات متحده فدرالی ایران را امکان پذیر سازد. در صورتی که این ساختار فاقد توانایی برای چنین اتحادی است باید سیاستمداران و مذهبیون از هم اکنون به فکر چاره باشند و تغییراتی را پدید آورند که پایه گذار چنین اقتداری برای فرداها باشد.
نزدیکی سیاسی - اقتصادی اقلیم کردستان با ایران بر کسی پوشیده نیست، اگر چه عملکرد ضعیف شرکتهای ایرانی جای آنها را به شرکتهای ترکیه ای داده است، ولی این فرصتها همیشه وجود نخواهند داشت. ایران نیز باید در ایجاد امنیت و توسعه اقتصادی و رفاه بیشتر در میان کردها توجه ویژه داشته باشد و با قدرتمند نمودن کردها از نظر اقتصادی و سیاسی این رابطه را بیش از پیش تحکیم نماید تا شاهد این نباشیم که اقوام ایرانی بیش از این در دامان کشورهای توسعه یافته باشند و از شیوههاي استعماری خود برای چند تکه نمودن این تمدن کهن و جنگ آنها با یکدیگر بهره ببرند.
اعلام استقلال کردستان عراق، حتی اگر در حرف باشد، ميتواند فرصت یا تهدید باشد اما فرصت آن بیش از تهدید آن خواهد بود اگر ما ساختار سیاسی - اجتماعی - مذهبی- فرهنگی و نظامی خود را به گونه ای تدوین نماییم که فرهنگهای ایران کهن را زنده سازیم و شباهتهای نود درصدی این مردمان کهن را یادآور شویم و اختلافات ده درصدی را به فراموشی بسپاریم و این ساختار را به گونه ای تدوین نماییم که همه اقوام ایرانی و مذاهب به راحتی بتوانند در آن زندگی کنند. واقعا هنگاميكه حتي کردهای ترکیه نيز خود را ایرانی ميدانند چرا باید این پتانسیل بزرگ را از دست بدهیم؟