گروه ترجمه بهارنيوز: مقاله زير به قلم «جرج مانبیوت» در روزنامه گاردین، 30 سپتامبر 2014 منتشر شده كه از زاويهاي ديگر به بحران كنوني ممالك اسلامي نگاه كرده و با هرگونه اقدام نظامي در كشورهاي اسلامي در بحران كنوني منطقه مخالفت كرده است كه ترجمه آن را مي خوانيد، با اين توضيح كه درج مقالات جرايد بينالمللي، لزوما به معني تاييد همه مواضع مستتر در آنها نيست.
مترجم: حسين گوهري
بیائید برای نجات جان مسلمانان، سراسر جهان اسلام را بمباران کنیم! یقیناً تنها روش اخلاقی موجود، همین است! چرا وقتی حکومت سوریه بسیاری را کشته و شکنجه کرده است، فقط به داعش اکتفا کنیم؟ مگر در سال گذشته، این ضرورتی اخلاقی نبود؟ چه چیز تغییر کرده است؟ همچنين گروههای شبه نظامی عراق را در هم بکوبیم. یکی از این گروهها در ماه ژوئن 40 تن را به جرم مذهبي بودن، در خیابانهای بغداد کشت. آنان اکنون آشکارا از "پاکسازی"، بلافاصله پس از شکست داعش سخن میگویند. یک سیاستمدار ارشد شیعه هشدار داده است: «فرآیند شکلگیری گروههای بنیادگرای القاعدهی شیعه که در بنیادگرایی، همسانِ القاعدهی سنی هستند در حال انجام است».
کدام اصل انسانی به شما میگوید که در همین مرحله متوقف شوید؟ امسال با احتساب کسانی که به بیمارستانها و مدارس پناه برده بودند، 2100 فلسطینی در غزه قتل عام شدند. این بیرحمیها، بیتردید، نبرد هوایی علیه اسراییل را ضروری میسازد. مبنای اخلاقی خودداری از حمله به ایران چیست؟ {..........} پاکستان هم تشنهی بمبهای انساندوستانه است! در اين كشور، پیرمرد بریتانیایی، محمد اصغرِ مبتلا به شیزوفرنی، پس از آن که ادعای پیامبری کرد مانند دیگر کافران در انتظار اعدام به سر میبرد. پیشاپیش، یکی از زندانبانان از پشت به او شلیک کرده است.
و آیا برای نابودی عربستان سعودی، احساس وظیفهی فوری نمیکنید؟ به دلیل جرایمی مانند زنا، جادو و افسونگری، از آغاز سال جاری تا کنون 59 تن را در این کشور گردن زدهاند. مدتها است که عربستان سعودی، تهدیدی به مراتب بزرگتر از تهدید داعش را در برابر غرب به نمایش گذاشته است.
در سال 2009، هیلاری کلینتون در یادداشتی محرمانه چنین هشدار داد: «عربستان سعودی، کماکان پایگاه پشتیبانیِ مالی بسیار مهم القاعده، طالبان، ... و دیگر گروههای تروریستی است». در ماه ژوئیه رئیس پیشین ام.آی.6، سر ریچارد دیرلاو فاش کرد که شاهزاده بندر بن سلطان که تا همین اواخر رئیس سازمان اطلاعاتی عربستان بود، به او چنین گفته است: «ریچارد، در خاور میانه، زمانی که به معنای واقعی کلمه، فقط باید "خدا به داد شیعیان برسد" زیاد دور نیست؛ بیش از یک میلیارد سنی به قدر کافی آنان را تحمل کردهاند».
بسیاری، پشتیبانی سعودی از شبهه نظامیان تندرویِ سنیِ سوریه در دورهی مسئولیت بندر را مسئول پیدایش و موفقیت سریع داعش دانستهاند. چرا فرع را چسبیده و اصل را رها کردهایم؟
میتوان بر اساس گفتمان بشردوستانهای که هفتهی پیش در پارلمان (بریتانیا) جریان داشت - اگر صادقانه به مرحلهی عمل درآید - تمام خاور میانه و آسیای باختری را با خاک یکسان کرد. با این کار میتوانید تمام رنجهای بشر را پایان دهید و مردمان این نواحی را از شر زندگی غمبارشان رهایی بخشید.
شاید نقشه چنین باشد: باراک اوباما با دم زدن از ضرورتی اخلاقی، تا کنون هفت کشور بزرگ مسلمان را بمباران کرده است. همان گونه که در لیبی، عراق، پاکستان، افغانستان، یمن، سومالی و سوریه میبینید، گروههای جهادی، تنش، هرج و مرج، قتل، ستم و شکنجه ریشهکن شدهاند. به دست فرشتگانِ ویرانگرِ غرب، شرارت از چهرهی زمین پاک شده است.
اکنون با هدف و مستمسکی تازه و با چشماندازی از موفقیتی مشابه، میتوانیم باز از فراز آسمان رحمت بباریم. برنامه و شیوهی رفتار داعش مشمئزکننده است: کشتار، شکنجه، ترور و تهدید. همان گونه که اوباما گفت، داعش "شبکهی مرگ" است. اما این، تنها یکی از شبکههای مرگ است. بدتر این که به نظر میرسد جنگ صلیبی با غرب، همان چیزی است که داعش میخواهد.
تا این جا، بمبارانهای اوباما، داعش و جبههالنصره - گروه شبهه نظامی رقیب وابسته به القاعده - را متحد کرده است. از آغاز بمبارانها تا کنون، 6000 جنگجو به داعش پیوستهاند. آنان سرهای قربانیانشان را به عنوان طعمهی بمبافکنها، در برابر دوربین میآویزند و دولتهای ما آن قدر احمقند که این طعمهها را میبلعند. و اگر بمباران سودبخش باشد؟
اگر – این یک "اگر" جدی است – بمباران بتواند توازن نیروها در برابر داعش را دگرگون کند، آن وقت چه؟ آن وقت یک بار دیگر خبرهایی از گروههای مرگ شیعه و ضرورتهای اخلاقی برای نابود کردن آنها – و هر غیرنظامی که سر راه قرار گیرد - خواهیم شنید. اهداف تغییر میکنند ولی سیاست ثابت است. مشکل هر چه باشد، راه حل آن بمب است. حکومتهای ما به نام صلح و به نام حفظ زندگی، جنگی ابدی بر پا میکنند.
دولتهای ما با فرو ریختن بمب، با دیگر شبکههای مرگ همراهی و از آنها دفاع میکنند. دولت ایالات متحده کماکان - بر خلاف وعدهی اوباما – از انتشار 28 صفحه از تحقیق مشترک کنگره درباره حوادث 11 سپتامبر که همدستی عربستان سعودی را در حملات اثبات میکند، خودداری مینماید. در سال 2004 در بریتانیا "دفتر رسیدگی به تقلبهای بزرگ" تحقیقاتی را دربارهی رشوههای کلانی که "شرکت اسلحهسازی بریتانیا" به وزرا و مقامات میانی سعودی پرداخته بود، آغاز کرد.
درست هنگامی که قرار بود مدارک قاطعی منتشر شود، تونی بلر مداخله و تحقیقات را متوقف نمود. گفته میشد که شاهزاده بندر بیشترین رشوه را دریافت کرده است. دفتر رسیدگی به تقلبهای بزرگ داشت ادعایی را بررسی میکرد که بر اساس آن، او - با تأیید دولت بریتانیا - یک میلیارد پوند از شرکت اسلحهسازی بریتانیا به طور پنهانی دریافت کرده بود.
گفته میشود که این روال همچنان ادامه دارد. شمارهی هفتهی گذشتهی مجلهی "پرایوِت آی" با اتکا به مجموعهای از اسناد و ایمیلها، مدعی شد که یک شرکت بریتانیایی برای تسهیل فروش سلاح به گارد ملی سعودی، 300 میلیون پوند رشوه پرداخته است. هنگامی که گزارش این پرداختها به وزارت دفاع بریتانیا داده شد، به جای اقدام قانونی، فرد خبرچین را به رئیسانش لو دادند. او برای این که به زندان سعودیها نیفتد، به ناچار از کشور گریخت.
مداخلهی نظامی بریتانیا یا ایالات متحده به هیچ وجه نمیتواند راه حل خوبی باشد. راه حلهای سیاسیای وجود دارند که در آنها، حکومتهای ما میتوانند نقشهای کوچکتری را مانند پشتیبانی از ایجاد و توسعهی دولتهای کارآمدی که متکی بر کشتار و نیروهای شبهه نظامی نباشند، ایجاد تشکیلات غیرنظامیِ غیروابسته به ترور و کمک به ایجاد مسیرهای امن و یاریِ مردمانِ در خطر ایفا کنند. همچنین، حفاظت، پشتیبانی و تسلیح شبکههای برگزیدهی مرگ را پایان بخشند.
هرگاه که نیروهای مسلح ما مسلمانان را بمباران یا به آنها حمله کردهاند، زندگی برای ساکنان آن سرزمینها بدتر شده است. بیشترِ مناطقی که دولتهای ما در آن مداخله کردهاند، جاهایی هستند که بیش از بقیه از جنگ و ترور در رنجند. این نه تصادفی است، نه شگفتآور. با این وجود، سیاستمداران ما نمیخواهند عبرت بگیرند. آنان با پافشاری بر این که کشتارِ بیشتر، تضادهای دارای ریشههای عمیق را به طور معجزهآسایی رفع خواهد کرد، مثل نُقل بر سر مردم بمب میریزند.