طنز
«داعش» بهتر است يا «اسيدپاش»؟
29 مهر 1393 ساعت 18:45
گروه جامعه: فرزين پورمحبي در ستون طنز ايسنا نوشت: يک داعشي اول قربانياش را دستگير کرده، سپس سر فرصت، چند دوره توجيهي برايش ميگذارد تا او را براي مردن متقاعد کند، معمولا هم قربانيان با موفقيت اين دورهها را سپري ميکنند. نشان به آن نشان که قربانيان قبل از بريده شدن سرشان مانند يک نامزد انتخاباتي بهقدري زيبا ابعاد مختلف اهداي سرشان را تشريح ميکنند که هر انساني پس از شنيدن اين اظهارات بلافاصله متاسف ميشود که چرا اين سر، زودتر از اينها بريده نشده!...
اما اسيدپاش ترجيح ميدهد از اصل غافلگيري استفاده کند. به همين خاطر هم به قربانيش اجازه استفاده از چنين تريبوني را نميدهد و قرباني هم بهناچار، بدون آنکه دلايل سوختن سر و صورتش را به ديگران توضيح دهد، راهي بيمارستان ميشود.
- يک داعشي به توضيحات قربانياش بسنده نميکند. در اين مورد او خودش هم دست به کار شده و با سعه صدر مطالب قابل تعمقي را به آن ميافزايد. چرا که همواره احساس ميکند نکتهاي ناگفته ميتواند باعث سوء تفاهم ديگران شده، در نتيجه آنها را سردرگم کند... اما براي اسيدپاش نه سوء تفاهم ديگران مهم است و نه سردرگمي آنها. اسيدپاش خيلي دوست ندارد در مورد کارش صحبت کند، چون معتقد است: به عمل کار برآيد به سخنداني نيست.
يک داعشي معتقد است؛ کار را آن کرد که تمام کرد. به همين خاطر هم معطلش نميکند و سر قربانياش را در جيک ثانيه بيخ تا بيخ ميبرد... اما يک اسيدپاش عاشق پايانهاي معلق است. به همين خاطر هم کاري ميکند که صاحب سر و صورت سوخته روزي صدبار به مرگش راضي شود و باز هم نميرد... و اين هيجان کجدار و مريز تا آخر داستان به شکل الاکلنگي ادامه خواهد داشت.5- داعشي و قربانيان داعش با يونيفرم مخصوص و به رنگهاي مشکي و نارنجي متحدالشکل سر کارشان حاضر ميشوند.... اما اسيدپاش معمولا حوصله اين قرتيبازيها را ندارد.
يک اسيدپاش معتقد است؛ همه را عاقبت در يک قبر خواهند گذاشت چه يونيفرم داشته باشند، چه نداشته باشند. بنابراين اسيدپاش وقتش را براي تهيه لباس کار مناسب تلف نکرده و آنرا صرف امور مهمتري ميکند.داعشي پررو و اهل جار و جنجال جوياي نام است و البته عاشق فيلم و انتشار آن در فضاي مجازي... اما اسيدپاش ماخوذ به حيا و خجالتي است. وقتي کارش را کرد، دستپاچه ميشود و فرار ميکند. از اين رو به اسيدپاش، تروريست گمنام هم ميگويند.
کد مطلب: 58519