...ترس از روزیست که حتی اتاقهای خواب مردم نیز از دسترس مدعیان اصول و اخلاق نیز در امان نباشد و آن را محفلی برای دید و بازدید عمومی قرار دهند و یا شاید آن روز به موزه معاصر مبدل کنند! لذا باید هوشیار بود و نسبت به تفسیرهايی که از دین بیان ميکنند حساس و دلواپس! شد
احسان یوسفی
گروه مقالات: برخی نمایندگان مجلس با ارائه طرحهايي چون مبارزه با پديده سگ و ميمون گرداني توسط برخي شهروندان، حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر و ... چنان نسبت به مسائلي خاص (كه عمدتا ريشههاي اجتماعي و نه سياسي و امنيتي دارند) حساس و نکته سنج شدهاند که گویی در اين همه سال چنين مشکلات حادي! اصلا وجود نداشته و چند صباح کوتاهی است که با ورود دولت يازدهم، فرهنگ کشور ره به ترکستان رفته است و اكثر مردم سگ بدست شده و بانوان كشور هم بي حجاب شده، لذا باید با تصویب قوانینی ملت و دولت منتخب مردم را به راه راست از پیش تعیین شده سیاسی، هدایت کرد.
در این بین آنچه در افکار عمومی مورد پرسش قرا گرفته است سماجت و اصرار بی حد و حصر برخی از این مجلس نشینان است که چه اتفاقی در طی این یک سال و اندی رخ داده است که مجلس این چنین نسبت به سگ گرداني و يا حجاب و پوشش بانوان حساس شده است در حالی که در گذشته هیچ صدای "وا اسلاما " نسبت به وجود سگها و ميمون ها در شهر و يا پوشش بانوان از سوی مجلس شنیده نمی شد! از نمایندگان مجلس این سئوال مطرح است که مگر ميشود باور کرد در طی یک سال پوشش یک ملت تغییر کنند و از اخلاق به ابتذال کشیده شود؟
آیا مجلس نشینان نمیدانند که مسائلي چون نگهداري حيوانات و نوع پوشش، رفتاری اجتماعیست، خصوصا اينكه آيا ميتوان پذیرفت که در دو سال پیش فرهنگ، پوشش و حجاب در کشور و نگهداري سگ و ميمون مورد تائید بوده است اما در طی این چند ماه از خطوط قرمز عبور کرده است؟
اگر مجلس نشینان پذیرفتهاند که چنين رويكردهايي توسط برخي شهروندان، با عقایدشان هماهنگ نیست باید به ملت پاسخ دهند که چرا در دوران مدیریت یک دست سیاسی خود هیچگاه در تریبون های رسمی نسبت به پوشش و حجاب يا سگگرداني و ... اعتراض نکردند تا آن را با همفکری و در کمال آرامش برطرف کنیم و اگر اعتراضی بود بنا به مصلحت خود ساخته همیشگی بیان نکردند؟
اگر اعتقاد دارند تغییر ذائقههاي اين شهروندان در مقوله هاي حجاب و يا نگهداري حيوانات برگرفته از تغییر و رفتار مسئولین جدید است؛ بر اساس کدام فهم و منطق علمی در جامعه شناسی و رفتار شناسی استناد ميکنند که با تغییر مسئولیت و سیاستها آن هم در کشوری که مبنای ایدئولوژیکی دارد و خطوط قرمز فرهنگی آن از پیش تعیین شده است ميتوان زیر ساخت های فرهنگی را در کمتر از دو سال تغییر داد؟
در حالی که بر اساس منطق علمی جامعه شناسی برای تغییر یک فرهنگ نیاز به تغییر یک نسل وجود دارد؛ اما گویی در ایران و در نگاه برخی مدعیان این زمان تغییر به صورت جهشی به چند ماه تغییر یافته است. اگر مدعیان اصول و اخلاق مجلس عقیده دارند کشور با بی حجابی و يا مشكلي حاد همچون سگ و ميمون گرداني مواجهه است آیا نباید در برابر وجدان های به خواب رفته خودشان این پرسش را پاسخ دهند که آنچه امروز برداشت ميشود حاصل کنش های مدیریت یک دست آنان در گذشته بوده که با رفتار ها، برخورد ها، سیاست های که دیروز اعمال کردند جامعه به این سمت کشیده شده است؟
این چه تعریفی از منکر است که در گذشته به رفتار های بحث برانگیز همپالكيهاي خود بی تفاوت بودند و به راحتی از آن عبور میکردند اما این روزها به کوچکترین رفتار رقیب سیاسی خود واکنش شدید نشان ميدهند؟ اگر مدعیان اصول و اخلاق نگران گسترش منکر بودند چرا در گذشته آن را بیان نمی کردند؟ چرا از گسترش آن احساس شرمساری نکردند؟
آیا مدعیان اصول ميپذیرند اگر امروز منکری هست ریشه در گذشته دارد؟ آیا ميپذیرند اگر پوشش و حجاب امروز مورد تائید آنان نیست ریشه در سیاست و رفتارهای نادرست مدیریت یک دست سابق آنان دارد که درمانی برای آن نیافتند و زمینه آن را بسط دادند؟ این چه اندیشهایست که به اسم و بهانه دین مرزهای شخصی و خصوصی انسانها را یکی پس از دیگری رد ميکند و کار را تا جايی ميکشاند که حتی انسانها دیگر در اتومبیل شخی خود نیز احساس مالکیت و حریم شخصی نمیکنند و گویی باید همیشه یک همراه ناخوانده و بیدعوت را در کنار خود احساس کنند؟
ترس از روزیست که حتی اتاقهای خواب مردم نیز از دسترس مدعیان اصول و اخلاق نیز در امان نباشد و آن را محفلی برای دید و بازدید عمومی قرار دهند و یا شاید آن روز به موزه معاصر مبدل کنند! لذا باید هوشیار بود و نسبت به تفسیرهايی که از دین بیان ميکنند حساس و دلواپس! شد تا به بهانه دین اما در حقیقت برای پیشبرد اهداف سیاسی و حزبی خود، کلام و اندیشه حق را ماجراجو و بد چهره جلوه ندهند و برای نظام هزینه تراشی نکنند و سیمای آن را در جهان بد جلوه ندهند.
بقولی: ذره ذره جمع گردد وانگهی داعش شود
خداوندا بحق همه حرمت انسان و انسانیت، بندگان حقیقی و مومن خودت را حتی لحظه ای به حال خود وامگذار. الهی آمین (260400)