...مردم خسته و سرخورده از سیاستهای غلط و براندازانه گذشته با تمام امید در سال 92 به پای صندوقهای رای رفتند تا بر قبر جهالت، دورویی و تعصب خاک بریزند...
علیرضا کفایی
گروه سیاسی: مردم صبور ایران در زمان تصدی دولتهای نهم و دهم روزهای دشواری را از سر گذراندند و آنان که به هر نحوی قدرت را قبضه کرده بودند در عین بی تدبیری و از روی عناد و لجوج با تعریف و ترسیم غیر واقعی و خشونتبار از دین، سمت و سویی خاص و انحرافی برای آینده کشور ترسیم کرده و با بلاهت تام و تمام بذر یاس و دل مردگی بر روان جمعی مردم میافشاندند و سایه شوم جنگ را گسترانیده و وضعیتی را بوجود آورده بودند که اعتماد عمومی مردم از انقلاب و حتی دین به تدریج سست و نا استوار میشد و بحرانهای عدیده اخلاقی و اجتماعی به لحاظ رفتار کوچه بازاری و پوپولیستی رئیس آن روزها، اقتصاد ویران شده و اختلاسهای بزرگ و شکافهای طبقاتی و سر برآوردن بی هویتهای فرصت طلب پدید آمده و یا در شرف پدید آمدن بود که متاسفانه قربانی اصلی جهالت و تعصب جاهلی و خودمحوری و سرسختی بر ادامه خطاها و انحرافها جوانان بودند.
در آن دوران آنچه وضعیت را شکننده تر از هر زمانی ساخته بود همراهی تریبونهای مذهبی و سیاسی با آن دولت بود که مردم را با اینکه واقعیت ملموس جامعه را درک میکردند و میدانستند و میفهمبدند که راه دولت بر خطاست اما آنان با و جود تمام این اشتباهات سعی میکردند نه تنها دولت را حمایت که قداست بخشند و آن هاله نور وهم گونه رئیس آن دو دولت فریبکار به نوعی بر فکر و جان حامیانش هم سیطره یافته بود تا آنجا که نیم خورده لیوان آبش را هم به نیت تبرک سر میکشیدند چنانچه از او خوابهایی هم دیده بودند که امام زمان ارواحنافداه او را برگزیده است و در فریب شیطان آنچنان غرق شده بودند و مست از جام تهی که عهد الست را هم فراموش کرده و یکدم و بی پروا و بی وقفه در کار تعریف و تمجید از دولت پر خطا بودند. هیچکس دلواپس نبود، مضطرب نمی شد آنچنان تبلیغ میکردند که انگار آن دولت زمینه ساز ظهور است و دولت بهار (بخوانید بزرگترین دولتی كه فساد اقتصادی ببار آورد!) به دولت ولی عصر (عج) متصل خواهد شد!
نمی خواهیم بدگمانانه به آنچه امروز اتفاق میافتد نظر اندازیم و هجوم دلواپسان را تحلیل بر این کنیم که تفکر مافیایی در هرم قدرت به دنبال نا امن سازی بخشهایی از کشورند اما نشانه هایی از رخدادهای اخیر و دلواپسیهای مشهود وجود دارد که در پس همه این بازیها اراده خاص سیاسی نهفته است که میخواهد راهی را پیش روی ملت بگذارد تا در میان سر درگمی و شک و تردیدها جوی نا آرام و مه گرفته ترسیم نماید و موجب شود ندانم کاری و شوخی گرفتن سرنوشت مردم در زمان آقای احمدی نژاد با همه خطا کاریهای عمدی و سهوی به فراموشی سپرده شود و در ضمن آن به آهستگی او را کار آمد و دلسوز و خط اصیل انقلاب نشان دهند.
مردم خسته و سرخورده از سیاستهای غلط و براندازانه گذشته با تمام امید در سال 92 به پای صندوقهای رای رفتند تا بر قبر جهالت، دورویی و تعصب خاک بریزند و از ناملایمات و ناگواریها و دغدغههای هر روزه خلاصی یابند و راهی بسوی پیشرفت و آرامش و رفاه و امنیت را بگشایند و موفق شدند با پاسخ منفی به منشهای خشونت گرا و سیاستهای دگماتیسم و ارتجاعی، دولت تدبیر و امید را برگزینند آنهم در میان همه حمایتهای بی دریغ حوزوی و مجلسی و نهادهایی که میبایست در انتخابات بی طرف باشند ولی نبودند و از نامزدهای خاص حمایت کرده بودند و این مردم بودند که یکبار دیگر با رای خود اعلام کردند که در خط و سیر اصلاحات هستند و دل در گرو صداقت و اصلاح طلبی دارند.
امید به تحول بنیادین و تغییرات مثبت و آرزوی رسیدن به آرامش و تعامل با جهان گامی بزرگ بود که ملت با یاد دوم خرداد برداشت و خود را مهیای پیروزیهای دیگر میکرد و باور داشت که تحول ایجاد خواهد شد اما از آنسو فسادگران گرچه به ظاهر نتیجه انتخابات را پذیرفتند اما در باطن حرکتهای سیاسی خود خلاف این را نشان دادند و با ایجاد بحران و ابراز دلواپسی در صدد هستند تا امیدهای مردم را نقش بر آب کنند و دولت را ناکارآمد و سازش پذیر نشان دهند.
اولین همایشی که رسماً و اسماً به نام دلواپسی برگزار کردند در 13 اردیبهشت 93 در محل سفارت سابق آمریکا بود که محور آن مخالفت با توافق هسته ای بود و در آن همایش بدون مجوز اعلام شد که "این مراسم به همت تشکلهای دانشجویی بسیج برگزار میشود و میهمانان حاضر هم از اعضای جبهه پایداری هستند." در آن همایش شعارها و پلاکاردهایی مانند مرگ بر سازشکار، هیهات من الذله، انرژی هسته ای حق معلق ماست، حقوق ملت فروختنی نیست و از این قبیل به چشم میخورد و در بیرون سالن همایش غیر قانونی هفته نامه حمید رسایی و سی دی من روحانی هستم توزیع میشد.
"در روز ۸ خرداد۱۳۹۴ دلواپسان با راهپیمایی که با احتساب تماشاگران حدود هزار نفر بودند در شهر مشهد و، با در دست داشتن پلاکاردهای چون «اجازه نمیدهیم»، «اجازه بازرسی از پوشک مان را نمیدهیم»، «ما دندانپزشکان دهن آمریکا را سرویس میکنیم»، «ترکاندن بادکنکهای بنفش» پیشانی بندهایی که روی آن نوشته شده بود «ما اجازه نمیدهیم» و ... اعتراض خود را به مذاکرات هستهای و آنچه که اجازه بازدید بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی از مراکز نظامی میخواندند، ابراز داشتند.
در این تجمع، مهرداد بذر پاش، رحیم احمدی روشن، رائفی پور، مداحانی چون احمد واعظی، خوش چهره و مهدی اکبری حضور داشتند "بیشتر دلواپسان را گروه احمدی نژاد و حامیان سعید جلیلی و پایداری چیها تشکیل میدهند و ادعاهایی که این افراد دارند با آنکه خلاف واقع است و برای همایش و تجمعات خود مجوزی ندارند اما در حاشیه امنیت بسر میبرند و کمتر پیش آمده که متعرض آنها شوند و افرادی از این گروه دلواپسی خود را به رهبری پیوند میزنند و ادعا دارند که رهبری حامی آنهاست چنانچه يكي از آنان مدعی است: " ....مهمترین نکته بیانات رهبری انتقاد شدید ایشان به رویه ی دولت در اتکای افراطی به خارج و سیاست خارجی بود. ایشان با طراحی یک دوگانه به روشنی به دولت اخطار دادند که به ظرفیتهای درونی نظام برگردند و از خوش خیالی در اتکای به بیرون دست بردارند.
نکته مهم دیگر حمایت بی سابقه ایشان از رادیکال ترین منتقدان دولت یعنی "دلواپسان " بود. ایشان بسیار به ندرت از یک جریان سیاسی در سخنرانی هایشان نام میبرند ولی این بار با تکرار این نام به دولت تذکر دادند که انتقادات دلواپسان نه تنها جرم نیست بلکه از سر دغدغه است و به طور غیرمستقیم این نقد را اگر بدون نادیده گرفتن زحمات و خدمات دولت باشد خود مصداقی از همدلی و همزبانی دانستند و سپس تذکر دادند که دولت منتقدان را تحقیر نکند و به آنها توهین روا ندارد و بالعکس. درآمیختن انتقادی ترین بیانات با مفهوم حمایت و همدلی و هم زبانی یک ابتکار بی نظیر در بیان رهبری بود که فقط هم از ایشان ساخته است. "
اینکه آیا رهبری با دلواپسان همراه است یا خیر بحث جداگانه و مستقلی میطلبد اما اینکه دلواپسان خود را پشت رهبری پنهان کرده اند و به نام ايشان دست به هر کاری میزنند. دلواپسان برای رسیدن به توهمات خود و درگیر کردن دولت با حاشیهها و نا امید کردن مردم از هیچ چیز دریغ ندارند حتی اگر به نابودی انقلاب و زیر پا گذاشتن آرمانها و ارزشها بینجامد. دلواپسان بغض مردم را از زمان امام راحل و عیانتر از دوم خرداد 76 که دست رد مردم را بر سینه خود دیدند در دل دارند و به هر نحو میخواهند از مردم انتقام بگیرند و همانطور که آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: " اگر میبینید برخی از خشکمقدسها و دلواپسان اذیت میکنند، همانهایی هستند که قبلاً امام را هم اذیت میکردند، اما این کانون، کانون مناسبی است که ما نباید بگذاریم انسانهای نادان این کانون را هم تضعیف کنند چرا که اگر خدایی ناکرده راه امام آسیب ببیند و مفسری نباشد اشتباهات را جبران کند، خطرناک است. "
متاسفانه افرادی در کانون قدرت به دفاع از دلواپسان میپردازند که اگر در اندیشه خود تجدید نظر نکنند و با مردم و دولت هماهنگ نشوند و بر حمایت و دفاع خود از دلواپسان ادامه دهند موجبات گسترش بیش از پیش شک و تردید را در جامعه فراهم میکنند و میتواند خطری بالقوه در ادامه راه انقلاب در آینده باشد. آیتالله عالمی عضو مجلس خبرگان در پاسخ به آقای هاشمی میگوید: "دلواپسان امروز همان کسانی هستند که آن روزها جانانه در راه امام(ره) حرکت کردند و این یک تطبیق اشتباه و غیرمنطقی از سوی آقای هاشمی است."
هر چند افرادی مصمم هستند و تلاش میکنند که دلواپسان را یک جریان ارزشی قلمداد کنند و با اتکای به قدرت تمام توان خود را در این راه بکار انداخته اند اما لب کلام آن است که دلواپسان بر پیشانی خود داغ جمود و ارتجاع و مقدس مآبی را دارند و از آن خلاصی نخواهند یافت زیرا مردم بخوبی با نیرنگهای آنان و نوع دلواپسیشان آشنایند و میدانند عموما دلواپس جیب خود خود هستند نه دین و انقلاب و مردم که در عقیده و نظر آنها مردم و رای و انتخابات و آزادی و مردمسالاری و گفتگو و ..... معنایی ندارد و بارها بزرگانشان به صراحت اعلام کردهاند.