فرهاد کیانفرید
گروه سیاسی: " واقعیت این است که مردم نمیدانند که اگر احمدینژاد 50هزار تومان در جیبشان ریخته، از طرف دیگر 500هزار تومان از جیب دیگرشان برداشته است. مردم اگر میدانستند تمام این بدبختیها و افزایش بیکاری و فقر ناشی از سومدیریت احمدینژاد است، هیچوقت از ایشان استقبال نمیکردند و این واقعا جای تاسف دارد." این را جلال جلالیزاده نماینده اهل سنت در مجلس ششم میگوید. وی که معتقد است حضور مدیران دولت قبل در راس برخی نهادها موجب نارضایتی مردم از دولت یازدهم شده است در گفتوگو با بهار به بررسی این مسائل پرداخته و همچنین تحلیل خود را از وضعیت اصلاحطلبان در مجلس دهم را تشریح کردهاست:
مدتی قبل شما در یکی از اظهارنظرتان به نکتهای اشاره کردید که بسیار مورد توجه رسانههای منتقد دولت، به خصوص حامیان احمدینژاد قرار گرفت. شما گفته بودید که رئیس جمهور در کردستان حتی 5درصد هم رای ندارد. چرا؟
همانطور که مستحضر هستید اصلاحطلبان در پیروزی آقای روحانی نقش مهمی داشتند و به نوعی تمام توان خود را در سراسر کشور به کار گرفتند تا ایشان پیروز انتخابات ریاست جمهوری شود. مخصوصا در مناطق کردنشین و اهل سنت بسیار تاثیرگذار بودند. بطوریکه ایشان بیش از 70 درصد رای در این مناطق بهدست آوردند. آنها هم انتظار داشتند که آقای روحانی به شعارهای انتخاباتی خود بیشتر عمل کنند. یکی از این انتظارات، تغییر مدیران دولت قبل بود که چندین سال است در منطقه کردنشین همچنان برکرسی مدیریت نشستهاند و نهتنها اقدام مثبتی انجام ندادهاند بلکه کارشکنی هم میکنند.همین مسئله موجب نارضایتی مردم شده است و انتظار داشتند و دارند که تغییرات اساسی در این نهادها صورتگیرد و نشانههای این عدم رضایت را در سفر رئیس جمهور به کردستان شاهد بودیم و ایشان هم نتوانستند از حضورشان در آنجا استفاده مناسب کنند.
این مدیران دقیقا در کدام نهادها حضور دارند؟
مثلا رئیس دانشگاه علوم پزشکی کردستان یا رئیس سازمان شهرسازی از این دست مدیران هستندالبته نمونهها به این دو مورد خلاصه نمیشود.کم نیستند این افراد که در مرکز شهرستان و یا حومه در سمتهای بالا قرار دارند و مدیریت ضعیف و ناکارامد گذشته خود را ادامه میدهند. البته این مختصکردستان نیست. در بعضی شهرهای دیگر هم مواردی هستند که باعث نارضایتی مردم شدهاند.
به نظر شما چرا رئیس جمهور با گذشت تقریبا سه سال از شروع دولت، هنوز اقدامی برای تغییر این افراد انجام نداده است؟
من فکر میکنم دلیل این عدم تغییرات به مجلس نهم برمیگردد.زیرا با توجه به اینکه فضای حاکم بر این مجلس کاملا ضد اصلاحات و مخالف برنامههای آقای روحانی بود، ایشان تلاش میکردند که مجلس را تحریک نکنند تا آنها بیشتر از آنچه که شاهد بودیم در مسیر دولت سنگاندازی نکنند.
شما همیشه یکی از منتقدان جدی دولتهای نهم و دهم بودیدو حتی الان هم معتقدید بخش ناکارآمد مدیران فعلی بازمانده همان دوران هستند. با تاوجه به همه این مسائل چرا همچنان رئیس دولت دهم مورد استقبال مردم برخی شهرها قرار میگیرند.به عنوان مثال سفر ایشان به زنجان که رسانههای حامی وی هم بسیار گسترده پوشش دادند؟
یکی از مشکلات اساسی کشور ما این است که مردم شناخت دقیق و کافی از وظایف و حقوق خودشان ندارند. به عنوان مثال مردم ما فکر میکنند دادن 50هزارتومان یارانه موجب حل همه مشکلات شدهاست. یعنی اگر مردم ما کمی فعالانهتر و با شناخت بیشتر به این مسئله نگاه میکردند هیچ وقت حاضر به دریافت این مبلغ نمیشدند و دولت را مجبور میکردند تا در شهرهای مختلف اقدامات اقتصادی اساسیتر و مهمتری انجام دهد تا موجب شکوفایی اقتصادی منطقه و اشتغالزایی شوند. واقعیت این است که مردم نمیدانند که اگر احمدینژاد 50هزار تومان در جیبشان ریخته، از طرف دیگر 500هزار تومان از جیب دیگرشان برداشته است. مردم اگر میدانستند تمام این بدبختیها و افزایش بیکاری و فقر ناشی از سومدیریت احمدینژاد است، هیچوقت از ایشان استقبال نمیکردند و این واقعا جای تاسف دارد. رئیس جمهوری سابق در مسائل پوپولیستی و عوامفریبی ید طولایی دارد.
او در بیان کردن شعارهای زیبا و عمل نکردن به آنها تخصص دارد. احمدینژاد به خوبی میداند از چه راههایی مردم را فریب دهد. اقدامات احمدینژاد تنها یک حالت دارد او با سفرهایش قصد تبلیغ در انتخابات آتی ریاست جمهوری را نیز دارد. احمدینژاد از فضای به وجود آمده و همکاری میان دولت و مجلس نگران و ناراحت است و با آمدن خود به عرصه سیاست قصد دارد امید و انگیزه مردم را نابود کند. رئیس دولتهای نهم و دهم در نشستها و سخنرانیهای خود برجام را تخریب و اقدامات مهم دولت روحانی را بیارزش توصیف میکند. یعنی به گونهای در جلسات و همایشها حرف میزند که گویی منجی مردم برای حل مشکلات شده است. احمدینژاد قصد دارد روحانی را مقصر اصلی مشکلات سیاسی و اقتصادی معرفی کند تا از این طریق خودش را پاک و بیگناه جلوه دهد. چراکه با وعده یارانه ۲۵۰ هزار تومانی قصد خرید اعتماد از مردم را دارد. سفرهای استانی وی صرفا جنگ روانی است. آنها میخواهند جریان و نام احمدینژاد را زنده و برقرار نشان دهند تا احمدینژاد از دید و ذهن مردم فراموش نشود.
این تفاسیر فکر میکنید که ایشان یا کاندیدای مورد حمایت وی، میتواند در انتخابات سال آینده پیروز باشد؟
ببینید سفرهای احمدینژاد یک نوع تلقین فکری یا تبلیغاتی از سوی اصولگرایان برای اعلام حضور در بین مردم و جمع کردن هوادار بیشتر و تاثیر گذاشتن بر روی افکار مردم عوام است اما به نظر میرسد با وجود گذشته سیاهی که دولت احمدینژاد داشته و مشکلاتی که برای کشور پیش آورده است نباید منتظر موفقیت آنها باشیم و مردم باید در مورد مسائل مختلفی که این افراد مطرح میکنند، قضاوت کنند و در این صورت و تنها با یادآوری پیشینه سیاسی این فرد است که به طور قطع نمیتواند آراء زیادی به نفع خود جمع کند چراکه اگر هر شهروند ایرانی یک ذره حس وطندوستی و علاقه به کشور و استقلال، آزادی و عدالت را داشته باشد اندیشه رای دادن به احمدینژاد را نخواهد داشت. بنابراین چنانچه کمی روشنگری شود و مردم از این مهم مطلع شوند که دولت نهم و دهم چه بلاهایی به سر این ملت آوردهاند نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آتی به نفع اصلاحطلبان خواهد شد.
در صحبتهایتان به مجلس دهم اشاره کردید. با توجه به اینکه این روزها نشستها و جلسات متعددی با حضور اصلاحطلبان برگزار میشود ارزیابی شما از وضعیت آنها در مجلس آینده که چند روز دیگر آغاز میشود چیست؟
متاسفانه اصلاحطلبان به دلیل صفای باطن و نیت خالصانه خودشان دچار اشتباهاتی میشوند و مسیر را برای بعضی از افراد فراهم میکنند که این شخصیتها در دامه مسیر با اصلاحطلبان همگام و همراه نیستند. اما گذشته از آن مشکل دیگری که وجود داردمسئله اخلاق در جامعه ما است.خیلی از کسانی که به نام لیست امید به مجلس راه پیدا کردهاند امروز قصد پشتپا زدن به میثاقنامههای خودشان را دارند . لذا فراكسيون اميد در ابتداي كار بايد تلاش كند تا در جريان مشكلات و گرفتاريهاي حوزه انتخابيه نمايندگان مستقل قرار گيرد، با تفكر و انديشه آنها بيشتر آشنا شوند، از مطالبات و خواستههاي مردم در حوزههاي انتخابيه مختلف در مجلس دهم حمايت كنند. به عقيده من با يك رايزني درست و منطقي ميتوان بسياري از نمايندگان مستقل را به فراكسيون اميد جذب كرد چراكه مردم مناطق مختلف كشور نيز خواستار تغيير هستند و اين مساله به مسير اصلاحات نزديكتر است. با اشراف بر مسائل و پيگيري و ارتباط مداوم ميتوان بسياري از اين افراد را در تصويب طرحها و لوايح مطلوب اصلاحطلبان همراه كرد.