فرهاد کیانفرید

گروه سیاسی: «پیروزی آقای لاریجانی، پیروزی اصولگرایان نیست. زیرا بعضی از کسانی که به ایشان رای دادند در لیستی حضور داشتند که سرلیست آن آقای عارف بودند. یعنی مورد حمایت اصلاح‌طلبان بودند. به عبارتی اصولگرایان میانه ‌رو که در مجلس حضور دارند به واسطه حمایت اصلاح‌طلبان رای آوردند. لذا این افراد با اصولگرایان تندرو مانند جبهه پایداری، حامیان محمود احمدی‌نژاد که نتیجه انتخابات هیات رئیسه را شکست اصلاح‌طلبان می‌دانند، فرق دارند. هنوز فراموش نکرده‌ایم که این افراد در زمان انتخابات اصلا آقای لاریجانی را به عنوان یک اصولگرا قبول نداشتند و حتی رقیب ایشان بودند.» این را داریوش قنبری نماینده اسبق مجلس، می‌گوید. وی كه معتقدست انتخاب  لاریجانی، پزشكيان و مطهري به عنوان رييس و نواب رييس مجلس دهم، پیروزی لیست امید است در گفت‌وگو با بهار به تحلیل انتخابات هیات رئیسه و اولویت های مجلس دهم پرداخته است:

بالاخره انتخابات هیات رئیسه مجل دهم هم برگزار شد و علی لاریجانی برای بار سوم موفق به کسب اکثریت آرا شد. ارزیابی شما از این اتفاق چیست؟
آنچه که اتفاق افتاد پیروزی تیم امید بود. زیرا آقایان لاریجانی و مطهري و پزشكيان در این لیست قرار داشتند و بطور کلی این لیست ترکیبی از اصلاح‌طلبان و اصولگرایان میانه‌رو بود. این ائتلاف هم بر مبنا و چارچوب منافع ملی و عقلانیت شکل گرفته بود. البته این به معنی عدم وجود رقابت‌های درونی نیست اما مهم این است که رئیس مجلس شورای اسلامی عضو لیست امید بود و تندروها نه تنها نتوانستند حضور حداکثری در مجلس داشته باشند بلکه در هیات رئیسه هم اکثریت را میانه‌روها (اصلاح‌طلبان و اصولگرایان) به دست آوردند. با همه این تفاسیر هرچند برای ما مطلوب این بود که آقای عارف رئیس مجلس شوند اما این به معنی شکست اصلاح‌طلبان نیست و این نباید مانع از همکاری جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا بشود. ضمن اینکه تاثیر فراکسیون اکثریت را ما در دو مجلس گذشته به‌خوبی دیدیم. اصولگرایان در دو مجلس گذشته در اکثریت بودند و چه طرح‌ها و لوایح ضروری که باید تصویب می‌شد و نشد و چه طرح‌ها و لوایح غیرضروری که نباید تصویب می‌شد و شد. از این‌رو تاثیر اکثریت در مجلس انکارناپذیر است. اصلاح‌طلبان اکنون حدود 100 نیروی هم‌نظر و پای کار در مجلس دهم دارند و دستاورد کمی نیست. درست است که حضور یک اصلاح‌طلب در کرسی ریاست می‌توانست بسیار کمک‌کننده باشد، اما داشتن اکثریت هم اتفاق بزرگی است که در مجلس دهم رخ داده است.

نکته جالب توجه این است که بعد از اعلام نتیجه جریان‌های تندرو اصولگرا این را یک پیروزی عنوان کردند. آیا این برداشت و استفاده سیاسی درست است؟
خیر. پیروزی آقای لاریجانی، پیروزی اصولگرایان نیست. زیرا بعضی از کسانی که به ایشان رای دادند در لیستی حضور داشتند که سرلیست آن آقای عارف بودند. یعنی مورد حمایت اصلاح‌طلبان بودند. به عبارتی اصولگرایان میانه‌رو که در مجلس حضور دارند به واسطه حمایت اصلاح‌طلبان رای آوردند. لذا این افراد با اصولگرایان تندرو مانند جبهه پایداری، حامیان محمود احمدی‌نژاد که نتیجه انتخابات هیات رئیسه را شکست اصلاح‌طلبان می‌دانند، فرق دارند. هنوز فراموش نکرده‌ایم که این افراد در زمان انتخابات اصلا آقای لاریجانی را به عنوان یک اصولگرا قبول نداشتند و حتی رقیب ایشان بودند. منظورم این است که قاعدتا بین این دو دسته از اصولگرایان تفاوت‌های زیادی وجود داشته است که در دوران مجلس نهم و ایام انتخابات با یکدیگر رقابت داشتند. البته درست است که حضور این افراد در لیست اصلاح‌طلبان به دلیل رد‌صلاحیت کاندیدا‌های اینم جریان بود اما قطعا هیچ‌شباهتی از حاظ تفکر و عملکرد با تندروها ندارند. این افراطیون نه تنها در انتخابات موفق نبودند بلکه حتی حاضر نشدند خودشان را در معرض رای مردم قرار دهند بسیاری از آنها در انتخابات حضور نداشتند. به‌طور کلی جریان تندروی اصولگرا امیدوار است که بتواند میان اصلاح‌طلب‌ها و اصولگراهای معتدل شکاف و اختلاف ایجاد کند و می خواهد وزن ناچیز خودش را پشت ریاست لاریجانی پنهان کند در حالی‌که آنها هیچ قرابت فکری با لاریجانی نداشتند و حتی کاندیدای آن‌ها در قم با او رقابت کرد.

شما در صحبت‌هایتان به این نکته اشاره کردیدد که برخی از کسانی که به علی‌لاریجانی رای دادند از لیست امید بودند. همین مسئله باعث مطرح شدن تکرار تجربه الهه راستگو شده است. به نظر شما این تشبیه درست است؟
ببینید ماجرای الهه راستگو اینگونه بود که ایشان به کاندیدای مقابل رای دادند اما آنچه که در مجلس اتفاق افتاد رای به شخصی بود که در لیست مشترک قرار داشت. البته این اقدام هم به دور از اخلاق بود و اصلاح‌طلبان باید این را یک درس عبرت بدانند تا در مسائل دیگر برای انتخاب افراد با دقت و حساسیت بیشتر تصمیم بگیرند. هرچند که نباید فراموش کرد که اصلاح‌طلبان چاره‌ای جز ائتلاف و حمایت از برخی چهره‌های اصولگرا نداشتند. اگر یادتان باشد ما در 80 حوزه انتخاباتی کاندیدا نداشتيم و همه ردصلاحیت شده بودند. با اینحال لیست امید ائتلافی علیه افراطیون بود و موفق هم شدند. زیرا دیگر بسیاری از افرادی که در مجلس نهم در برابر منافع ملی ایستادند و مواضعشان با اسرائیل و عربستان یکی شده‌ بود، در بهارستان نیستند. امروز رئیس مجلس علی لاریجانی باشد یا محمدرضا عارف فرقی ندارد. مهم این است که عضو لیست امید بر راس قوه مقننه نشسته است.

از مسئله ریاست مجلس بگذریم. به عقیده شما اولویت‌های مجلس دهم چه مواردی است؟
باتوجه به آنچه در دو دولت گذشته در کشور رخ داد و اغلب هم از سوی مجلس مورد حمایت قرار گرفت یا اینکه دست و پای نمایندگان را برای انجام یا اصلاح امور بست، اکنون برعهده نمایندگان مجلس دهم است. بنابراین می‌توان گفت که آنها مسوولیت زیادی بر عهده دارند. بنابراین آنها باید علاوه بر وعده‌هایی که در شهرستان‌ها و حوزه‌های انتخابیه داده‌اند، اهداف مشترکی را دنبال ‌کنند. اهداف مشترکی مثل رفع بیکاری، طرحی برای بیمه فراگیر مردم در سراسر کشور و همچنین اجرای برنامه ششم توسعه. علاوه بر این اجرای برنامه‌های کلان قطعا باید در اولویت اجرا و پیگیری قرار گیرد چراکه در میان اجرای آنها، برنامه‌های خرد نیز به طرق درستی اصلاح و انجام می‌شود. مثلا اگر بخش‌های مهم برنامه ششم توسعه مورد توجه قرار گیرد، می‌تواند مشکل بیمه فراگیر در کشور را حل کند یا اگر طرح‌هایی در زمینه بهبود وضعیت معیشت مردم در دستور کار باشد، قطعا بخش بزرگ مشکل اقتصادی نیز حل خواهد شد بنابراین می‌توان گفت که در اولویت قرار دادن برنامه‌های کلان می‌تواند بسیاری از مشکلات را حل کند.

همچنین در کنار این امور همراهی دولت در اجرای برنامه‌هایش نیز بی‌تاثیر نخواهد بود مثلا اینکه اگر دولت طرحی قابل تامل و اجرا برای حل مشکلات صنعت یا مسکن یا مسایلی از این دست داشته باشد، نمایندگان می‌توانند با به تعویق انداختن طرح‌های غیرضروری و رسیدگی سریع به لوایحی از این دست، به دولت در انجام امور و رفع مشکلات مردم کمک کند. از سوی دیگر کم شدن منازعات یا حواشی پیرامون رابطه دولت و مجلس می‌تواند تاثیر روانی خوبی بر مردم بگذارد و در کشور موج همدلی و امید را بیشتر کند. با اینحال نباید فراموش کنند که درست است اولویت مردم الان مسایل اقتصادی است اما در کنار آن می‌توانند سامان دادن به بخشی از مسایل فرهنگی و سیاسی را هم مورد توجه قرار دهند. مثلا اصلاح قانون انتخابات، حمایت از صنعتگران و کارآفرینان یا اصلاح بخش‌هایی از طرح‌هایی که در مجلس گذشته مورد بررسی قرار گرفت، قطعا می‌تواند بخشی از کارهای مهم نمایندگان باشد.

اخیرا مجمع عمومی نمایندگان ادوار مجلس هم تشکیل شد و شمات نیز در این تشکل حضور دارید. هدف و لزوم تشکیل این مجمع چه بود؟
مجمع نمایندگان ادوار تشکلی است که نمایندگان اصلاحطلب دوره‌های مختلف مجلس شورای اسلامی را دور هم جمع کرده‌است. هدف کمک به حل مسائل و مشکلات مردم است.یعنی به عنوان کسانی که در دوره‌های قبل مورد تائید مردم بودند، به عنوان پل ارتباطی میان مردم و مسئولان نهادهای مختلف انجام وظیفه کنند.

بهار نیوز