کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

رییس‌جمهور به فراکسیون زنان وقت ملاقات نداد

روحانی نباید بگوید که خواستم اما نشد

16 مهر 1396 ساعت 15:51

گروه سیاسی: رییس فراکسیون زنان مجلس ششم می‌گوید: «رییس جمهور باید نسبت به قولش به ملت پاسخگو باشد نه این‌که در برابر جامعه‌ی زنان، تنها بگویند که می‌خواستم اما نشد» گفتگوی سایت شفقنا با فاطمه راکعی در پی می‌آید:


شیما مفیدی‌راد: دکتر فاطمه راکعی، رییس فراکسیون زنان مجلس ششم که در ادبیات دستی بر آتش دارد و در دوره‌ای معاون پژوهشی دانشگاه الزهرا بوده است، دل پری از وعده‌های محقق نشده‌ی آقای روحانی به جامعه‌ی زنان دارد و در گفت‌وگو با شفقنا این دلخوری و مطالبه‌‌ی جدی زنان را در عباراتی با رییس‌جمهور مطرح می‌کند و می‌گوید: «رییس جمهورمان که حقوق‌دان هستند و امروز تمرکزی جدی بر احقاق حقوق شهروندی دارند، چطور می‌توانند پاسخگوی پرسش‌های ناشی از این جمله باشند که «من می‌خواستم سه زن را در کابینه بیاورم اما نشد؟» راکعی که دبیرکل جمعیت زنان مسلمان نواندیش است، ضمن تأکید بر این‌که امروز پس از چهار دهه در حدی هستیم که حق مسلم و مطالبه‌ی جدی خودمان از دولت دوازدهم می‌دانیم که حداقل ۵ نفر را به عنوان وزیر می‌داشتیم، هشدار می‌دهد که شاید کسانی واقعاً می‌خواهند زن‌ها را بشورانند اما ما نمی‌خواهیم. ما چون با خرد جمعی کار می‌کنیم و خود را در گفتمان آقای روحانی تعریف کرده‌ایم و به یک سمت پیش می‌رویم.

*فعالان حوزهی زنان، سیاستهای حمایتی کنونی را نیازمند تغییر می دانند. شما فکر می‌کنید چه اولویتهایی برای اصلاح سیاست های حمایتی زنان باید مدنظر قرار گیرد؟
راکعی: احزاب و فعالان سیاسی حوزه‌ی زنان تا به حال هرکاری که لازم بوده است را برای حمایت از حضور زنان شایسته در سطوح بالای مدیریتی انجام داده‌اند، اما متأسفانه در جهت تحقق این خواسته‌ها و مطالبات و مواردی که در شأن زنان امروز است، عزمی دیده نمی‌شود. زنان شایسته‌ی بسیاری داریم که حاصل حدود چهل سال تلاش جامعه‌ی زنان و آگاهان و فرهیختگان جامعه برای رفع تبعیض از زنان در حوزه‌های انسانی و اجتماعی هستند. امروز به قدری زنان شایسته در ایران وجود دارند که ما انتظار داشتیم در دولت‌های یازدهم و دوازدهم از این زنان در جایگاه‌های لازم، مدیریت‌های ارشد و البته در کابینه استفاده شود که این امر محقق نشد. در حال حاضر نیاز نیست احزاب یا فعالان حوزه‌ی مدنی و حقوق زنان در این راستا انجام دهند. مساله در دولت‌هاست و کسانی که باید این مطالبات را تحقق ببخشند؛ واقعاً نمی‌توانیم بفهمیم که علت آن چیست.
رییس جمهورمان که حقوق‌دان هستند و امروز تمرکزی جدی بر احقاق حقوق شهروندی دارند، چطور می‌توانند پاسخگوی پرسش‌های ناشی از این جمله باشند که «من می‌خواستم سه زن را در کابینه بیاورم اما نشد»؟ این «نشد» دو تعبیر بیشتر ندارد. یک تعبیر همان گروه‌های فشار هستند و کسانی که فراتر از قوانین موجود، دولت را تحت فشار قرار می‌دهند. غیر از نهادهای موجود در ریاست جمهوری  مثل وزارت اطلاعات و وزارت کشور چه کسی باید پاسخگوی این مساله باشد؟ باید موضوع را رصد و به مردم معرفی و با آن‌ها برخورد کند. این ملاحظات برای چیست که این کار را نمی‌کنند؟

حضرت امام تأکید بسیاری روی جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم نه یک کلمه بیش داشتند. این تحقق پیدا کرد و ۹۸ درصد مردم به آن رأی دادند. قانون اساسی پیشرفته و قوانین متنوعی داریم؛ ضمن نقدی که بعضاً به قوانین‌مان وجود دارد، اگر همین قوانین موجود هم اجرا شود، یک رییس جمهور باید نسبت به قولش به ملت پاسخگو باشد نه این‌که در برابر جامعه‌ی زنان، تنها بگویند که می‌خواستم اما نشد. باید پاسخگو باشند. تعبیر دیگر از این جمله‌ی آقای روحانی آن است که در خود دولت، عزمی نیست و چند سخنی هست. از جمله صحبت‌های آقای جهانگیری مبنی بر اینکه بناست زنان در مدیریت‌های ارشد و  معاونت وزیران به کارگرفته شوند در حالی که آقای واعظی مطلب دیگری می‌گویند. جملات با هم تناقض دارد و نشان می‌دهد که دو نفر از کسانی که در سطوح بالایی کار می‌کنند به دو شکل حرف می‌زنند. امروز هم که رییس جمهور طی نامه‌ای رسمی به وزرا دستور داده است که در مدیریت‌های ارشد و معاونت‌ها از همکاری زنان استفاده کنند، می‌بینیم که هیچ عزمی دیده نمی‌شود. این تعلل برای چیست؟ ما به عنوان احزاب و جمعیت‌های اصلاح‌طلب زنان و بعضی شخصیت‌های حقیقی زنان، ماه‌ها پیش لیست‌هایی را هم برای کابینه و هم برای مدیریت‌های ارشد به آقای دکتر جهانگیری ارائه دادیم. چرا اینها لحاظ نمی‌شود؟

*فکر میکنید چرا این مقاومت وجود دارد؟
راکعی: تحلیل بیشتر از دو مورد نیست یا گروه‌های فشار دلیل آن هستند یا آن که دولت این عزم را ندارد اما چه کسی باید این موارد را اجرایی کند؟ اگر آقای دکتر روحانی واقعاً  به این معتقد هستند که زنان نیمی از این جمعیت هستند و با آن پیام‌های اکید حضرت امام –به‌ویژه این پیام که زنان باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کنند- ما احزاب فعال زنان و کسانی که با پیام امام و به خواسته‌ی ایشان و برای رسیدن به جامعه‌ای ایده آل در چارچوب نظام جمهوری اسلامی با همه‌ی توان به صحنه آمدیم، امروز پس از چهار دهه در حدی هستیم که حق مسلم و مطالبه‌ی جدی خودمان از دولت دوازدهم می‌دانیم که حداقل ۵ نفر را به عنوان وزیر می‌داشتیم. گفتند که سه نفر، ما هم پذیرفتیم اما نه تنها این کار نشده است بلکه دو نفر از چهره‌های شاخص زنان در هیات دولت یازدهم که واقعاً در آن کابینه درخشیدند، تنزل مقام و جایگاه پیدا کردند. چه کسی باید پاسخگوی این مسایل باشد؟

*مسایل و مشکلات حضور زنان در مدیریتهای عالی در جامعهی ایران را نمیتوان مقطعی نگاه کرد و دلایل آن را متوجه یک یا دو دولت دانست. مجلس یا افکار عمومی چطور میتوانند  به کمک دولت بیایند؟
راکعی: تا آنجا که می‌دانم فراکسیون زنان مجلس، تلاش‌های بسیار زیادی را همگام با احزاب و جمعیت‌های زنان در این جهت داشته و لابی‌های فراوانی صورت گرفته است و حتی رییس فراکسیون زنان مجلس اظهار می‌کردند که بارها تقاضای کتبی و شفاهی برای ملاقات با رییس جمهور در ارتباط  با این مساله داشتند و ایشان وقت ملاقات ندادند. همه‌ی این مسایل برای جامعه‌ی زنان سوال است.
فعالان حقوق زنان و NGO ها با همه‌ی پتانسیل کار کردند. برای مثال جمعیت زنان مسلمان نواندیش، بیشترین تلاش خود را در فرصت‌های انتخاباتی به کار گرفت و در یک پروسه‌ی چندساله کار کرده است. ماهها در دوره‌ی انتخابات مختلف بر این سهمیه‌ی سی درصدی تمرکز کرده است؛ لابی‌هایی با احزاب صورت گرفت تا زنان در لیست‌های امید تهران و شهرستان‌ها هم برای شوراهای اسلامی شهر و روستا و هم برای مجلس قرار بگیرند. برای کابینه هم صحبت شد؛ لیست‌ها نیز به موقع ارائه شدند و مجلس هم در فاز اول برای کابینه در این جهت تمام تلاش‌ خود را کرد اما نتیجه به این صورت بود. امروز هم مجلس برای قرار گرفتن زنان در جایگاه‌های مدیریتی غیر از وزارت نیز فعالیتی پررنگ دارد. تنها با دیدن مصاحبه‌های خانم سلحشوری مشخص است که همه‌ی فراکسیون زنان مجلس برای این موضوع در حال همکاری هستند و هیچ نتیجه‌ای نمی‌دهد. نمی‌دانم این چه عزمی است برای این که زنان نباشند. شاید کسانی واقعاً می‌خواهند که زن‌ها را بشورانند اما ما نمی‌خواهیم. ما چون با خرد جمعی کار می‌کنیم و خود را در گفتمان آقای روحانی تعریف کرده‌ایم و به یک سمت پیش می‌رویم؛ برای باز کردن آن انسداد سیاسی وحشتناکی  که در دولت‌های نهم و دهم ایجاد شد، ما به این نتیجه رسیدیم که در کنار هم باشیم تا بتوانیم  به طرف توسعه‌ی  پایدار و رفع مشکلات اساسی پیش برویم اما این به آن معنا نیست که به طور دائم بی‌احترامی‌ها و کاملاً نادیده گرفته شدن زنان را در این رابطه ملاحظه کنیم و به طور دائم هم از حقوق خودمان صرفنظر کنیم. ما این حقوق را در ابتدا حق شخصی خود می‌دانیم چون کاملاً به لحاظ اجتماعی و انسانی تبعیض می‌بینیم و بعد از آن نیز این امر یک وظیفه‌ی بزرگ انسانی بر دوش ماست به عنوان  زنان و مادرانی که می‌خواهیم در تغییر این فضا در چارچوب نظام و در چارچوب قانون اساسی و شریعت اسلام تلاش کنیم. چرا به ما این فرصت داده نمی‌شود؟

*گاهی در بحث زنان، مطالبات به صورتی مطرح میشود که نه تنها به نتیجه نمیرسد بلکه به ضد خود هم تبدیل میشود. در بحث حضور زنان در ورزشگاه، شاهد همین موضوع بودیم. نحوهی مطالبهگری در حوزهی زنان باید به چه شکل باشد که بتواند به نتیجه برسد و کارکرد داشته باشد؟
راکعی: ما از ماه‌ها پیش به عنوان جمعیت‌ها و احزاب زنان و برخی از شخصیت‌های حقیقی فعال حوزه‌ی زنان، رایزنی‌هایی را در این خصوص داشته‌ایم و بناست در قالب ساختاری نیرومند، که برآیند نظر فرهیختگان و نخبگان سیاسی و فعالان حوزه‌ی زنان باشد به پیگیری این مساله بپردازیم و اتفاقاً می‌خواهیم به دولت این کمک را کنیم که بتواند بهتر عمل کند .

برخی جریانات در راستای سیاستهای خود در قبال زنان، بحث سهمیهی سی درصدی زنان را مطرح کردند. به اعتقاد شما این نگاه چه تبعات مثبت و منفیمیتواند داشته باشد؟
راکعی: گرچه در کابینه این موضوع محقق نشد اما ما کاملاً تلاش خواهیم کرد تا سهمیه‌ی سی درصد در دولت در مدیریت‌های میانی و ارشد اتفاق بیفتد. این که چه سی درصدی، از کدام  زنان، به چه دلیل و  برای کجا، ما فکر می‌کنیم وظیفه داریم در این زمینه کمک کنیم و  در حال حاضر نیز این کار را انجام می‌دهیم. پیش از این هم لیست‌هایی را ارائه دادیم اما این که چرا هیچ کاری در این زمینه انجام نمی‌شود را دیگر دولت باید پاسخگو باشد.من کاملاً با پنجاه درصد موافق هستم چون از مرحله‌ای که سهمیه به معنای سهمیه‌ای که در بعضی کشورهای در حال توسعه مطرح بود، گذشته‌ایم. در این شکل، بدون هیچ شاخصی گفتند این تعداد زن بیاید و آمدند و موفق هم عمل می‌کنند و آن دور باطلی را که زنان چون نبودند پس تا ابد نباید باشند را به پایان رساندند. امروز پس از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب، با آن نوع برخورد حضرت امام با مساله‌ی زنان و آن استقبال زنان با همه‌ی ظرفیت و پتانسیل‌شان به عرصه آمدند برای کمک به جمهوری اسلامی و برای این‌که آن گونه‌ای شود که امام و شهدایمان می‌خواستند. چند دهه است که بیشترین فارغ‌التحصیلان را در بسیاری از رشته‌ها از خانم‌ها داریم. این گروه از زنان در پست‌هایی بودند، مدیریت‌هایی داشتند و  همه موفق و تحصیل‌کرده هستند. امروز دیگر زمانی نیست که بخواهیم سهمیه به آن معنی را بخواهیم.

ما می‌گوییم باید به زنانی که ظرفیت دارند، زنانی که از اولین کابینه‌ی جمهوری اسلامی جایشان در کابینه بوده است، میدان داده شود. افرادی این دور باطل را درست کردند و حق زنان را پایمال کردند وگرنه زنان از اولین کابینه می‌توانستند حضور داشته باشند. فارغ از این خط و ربط‌های سیاسی که بعداً مطرح شد، کسانی مثل اعظم طالقانی، زهرا رهنورد، طاهره صفارزاده، منیره گرجی، خانم دباغ و بعضی دیگر وزنه‌های سیاسی بودند. این‌ها جزو رجال سیاسی کشور بودند.

ما شنیده‌ایم که در همان دوره‌ی اوایل انقلاب، خانم رهنورد و خانم صفارزاده توسط بعضی از بزرگان سیاسی کشور برای کابینه پیشنهاد شدند اما پذیرفته نشد و اجازه ندادند و این دور باطل حضور نداشتن زن‌ها شکل گرفت. در کابینه‌ی اول همه هم‌سطح بودند و پیش از آن سمتی نداشتند، چطور خانم‌ها حذف شدند؟ اگر امروز آن اعتماد به نفس در غالب زنان ما وجود نداشته باشد که خود را در جایگاه‌های عالی مدیریتی ببینند، به همین دلیل می‌تواند باشد که در نتیجه‌ی ایجاد همین دورهای یاد شده، صندلی‌های مدیریت سطح بالا کمتر در اختیار آن‌ها بوده است؟
راکعی: بله! مردان آن اعتماد به نفس را به دست آوردند و دیدند که به مذاقشان خیلی شیرین است و نمی‌خواهند این جایگاه‌ها را از دست بدهند. برای ما بسیار عجیب است در سطح فرهیختگان و سیاسیون که نمی‌توانند این را درک نکنند که اصلاً باید تلاش شود که سرآمدان زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور بیایند و فارغ از مساله‌ی جنسیت در جایگاه خود فعالیت کنند چون تبعیض‌های جنسی نه در اسلام و نه در سیره‌ی پیامبر و ائمه مطرح نبوده است. در واقع من به سهمیه‌ی پنجاه درصد معتقد هستم اما برای این که بتوانیم لابی‌ها را به نتیجه برسانیم و عملیاتی کنیم، در این مقطع، پیشنهاد آقایان یعنی سهمیه‌ی سی درصدی را پذیرفتیم.

*برخی ادعا میکنند جامعهی زنان پاسخگوی این درصد سهمیه نیست. چه پاسخی به آنها میدهید؟
راکعی: ما در سطح سه وزیر زن نداشتیم؟ آقایان کافی است فقط رزومه‌های زنان شاخصی را که برای عضویت در کابینه‌ی دوازدهم پیشنهاد کردیم، مطالعه کنند. این رزومه‌ها گاه از رزومه‌ی برخی آقایان که عملاً به کابینه راه پیدا کردند، قوی‌تر است. اگر آقایان هنوز در توانمندی‌های زنان شک دارند، وجدان عمومی جامعه هیچ تردیدی ندارد. برای شوراهای شهر و بخش‌هایی که به مردم مربوط می‌شود، با کمال شگفتی مشاهده می‌شود در بعضی از استان‌های ما که به لحاظ اقتصادی چندان پیشرفته نیستند اما قطعاً فرهنگشان بسیار پیشرفته است، به مدیریت و توانمندی زنان و مسوولیت‌پذیری زنانه‌ی آن‌ها به گونه‌ای باور دارند که در بعضی از شوراها صد در صد به زنان رأی  دادند. در نتیجه  مشکل از مردم و از نگرانی برای وجود زنان توانمند نیست. مشکل از آن دولت در سایه، گروه‌های فشار یا عدم عزم لازم در خود دولت‌مردان است.
*اغلب مطرح میشود که بخشی از جامعهی زنان ما روحیهو شخصیت وابسته دارند و هنوز به معنای واقعی، شخصیت مستقل کاری نیافتهاند. شما به عنوان یکی از فعالان در حوزهی زنان فکر میکنید فعالان زن ایرانی در این راستا چه اقداماتی میتوانند انجام دهند یا میخواهند انجام دهند که بیشتر  آن چهرهی مستقل کاری را از زنانمان ببینیم؟  
راکعی: قبل از پاسخ دادن به این سوال می‌خواهم بگویم که این موارد، نکته‌های انحرافی است که مطرح می‌شود. حداقل جمعیت خود ما سال‌هاست که در حال انجام این کارهاست و این یکی از کارهایی است که به عهده دارد. چطور شد که خوشبختانه علی‌رغم رد صلاحیت وسیعی که شورای نگهبان برای مجلس دهم انجام داد، ما توانستیم اتفاقاً بیشترین تعداد زنان را تا آن تاریخ به مجلس ببریم. آیا غیر از این بود که زنان را متقاعد کردیم که باید بیایند و نه فقط به عنوان یک رأی دهنده بلکه به عنوان کسی که باید نقش ایفا کند. زنان در چندین لایه آمدند که ما توانستیم علی‌رغم آن مساله، بهترین‌ها را از افراد موجود، با شاخص‌هایی که خود زنان تهیه کردند، انتخاب کنیم و امروز فرزندان ما در مجلس هستند.

فراکسیون امید، سهمیه‌ی سی درصدی زنان را در لیست‌ها وارد کرد اما در برخی شهرستان‌ها محقق نشد؛ برخی از آن‌ها مربوط به همین موضوع بود که مثلاً در برخی از شهرستان‌ها خود زن‌ها نیامدند. به هر حال ما به صورت سیستمی و متشکل در ارتباط  هستیم. خوشبختانه در هر سی و یک استان، نمایندگی داریم؛ نمایندگان فعال از شاخص‌ترین زنان استان‌ها که از سال ۸۶ به این سو در حال فعالیت هستند. حتی مشاهده شد که بعضاً آقایان اصلاح‌طلبی که در برخی شهرستان‌ها بودند، نگذاشتند که زنان شاخص بیایند. ما در تلاشی فراگیر هستیم که این روحیه در زنان ما ایجاد شود و  اقداماتی انجام داده‌ایم و همچنان ادامه می‌دهیم اما در این مرحله هم به دولت یازدهم و هم به دولت دوازدهم، به قدر کافی زنانی که آن سی درصدها را پر کنند را با رزومه هایشان به آن‌ها معرفی کرده‌ایم. این کار را انجام نمی‌دهند و اگر رأی مردم نبود، در مجالس و شوراها هم زنان را نداشتیم. این دولت،بیش از اعتدال‌گرایان و بیش از اصول‌گرایان معتدل که هم‌صدا شدیم، برآیند تلاش‌های  اصلاح‌طلبان است دیگر و درصد اصلاح‌طلبان بسیار بیش از آن‌هاست که خود نیز می‌دانند. این یک مرام اصلاح‌طلبانه است که زنان باید برای توسعه‌ی پایدار مشارکت سیاسی کنند و توجیه شده است. این تبدیل به یک مطالبه شده است اما این که زنان مطالبه‌گری را باید یاد بگیرند، درست است. یکی از کارهای اصلی ما  به عنوان جمعی از  زنان، آگاهی بخشی به قشرهای مختلف و توده‌های زنان در روستاها، شهرستان‌های دورافتاده در ایلات و عشایر است. کلاس‌ها و کارگاه‌های آموزشی بسیاری داشته‌ایم و نتیجه گرفتیم و همچنان این تلاش ادامه دارد. برنامه‌های ما قطعاً مثل همه‌ی برنامه‌ها برای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت هست. هدف بلندمدت ما آگاهی همه‌ی زنان ایران در اقصی نقاط کشور از ابتدایی‌ترین مسایل اجتماعی و سیاسی است و اینکه وارد میدان شوند و توانمندی‌های خود را به رخ بکشند تا همه بدانند بسیاری از زنان اگر وارد صحنه شوند و به شناسایی توانمندی‌های ایشان کمک شود که هم جامعه و هم خود این توان را بشناسند، این توانمندی‌ها تا حدی بالاست که روند توسعه را بسیار تسریع خواهد کرد. این کار بلندمدت ماست که شروع هم شده است. زمان می‌برد تا این که بتوان همه را پوشش داد. در بعضی نقاط، مشکل هم داریم که زنان را چگونه متقاعد کنیم که بیایند. ممکن است اصلاً الفبای سیاست را بخواهیم مطرح کنیم، بهراسند و به هزار دلیل تاریخی، سنتی، تربیتی و فرهنگی نیایند اما شروع کردیم. برای هر بعد و هر سطحی از کارمان روش‌هایی را داریم و آن‌ها را به کار می‌گیریم. به طور مثال برای اعیاد و مناسبت‌ها یکی از برنامه‌هایمان در استان‌ها این است که خانم‌های سخنران ما می‌روند و از دیدگاه معاصر درباره‌ی محرم، ائمه و کم کم  مساله‌ی حضور زن مسلمان معاصر صحبت می‌کنند. لازم نیست اصلاً در آنجا مساله‌ای سیاسی‌ مطرح شود، همین که فرهنگ، غنی شود، از حقوق زنان برایشان صحبت ‌شود و آگاهی‌های لازم داده شود، خود به خود این رشد ایجاد می‌شود که  فردا  که بخواهند به جمعی رأی دهند که برایشان تصمیم بگیرند و کشورشان را بسازند، بدانند به چه گروه‌ها، تفکرها و اشخاصی رأی دهند. در میان مدت هم که مجلس آینده را داریم و از حالا در حال فعالیت برای آن هستیم که خوشبختانه نهادهای زنان اعم از فعالان حوزه‌ی حقوق زنان و بخصوص احزاب متشکل شده‌اند و با هم در حال تصمیم‌گیری برای این فرایند ملی هستند.

*اما وقتی از بالا همهی نهادهای فعال در حوزهی زنان را میبینیم، مشاهده میشود که برآیند کلی عملکرد آنها چندان نمود بیرونی ندارد؛ در حالی که مثلاً در حوزهی محیط زیست تلاش‌ NGO ها و نتایج آن را میتوان به چشم دید. از شما به عنوان مدیر یکی از NGO های فعال در حوزهی زنان میپرسم که چرا اقدامات این نهادهای زنان نمود بیرونی کمتری دارد؟
راکعی: فعالیت‌های زنان را با بحث محیط زیست مقایسه کردید. برای این که حوزه‌ی محیط زیست، سیاسی نیست. برای اینکه زنان و مردان در این جامعه برایشان مشکلات سیاسی ایجاد می‌کنند. همه‌ی آن چه گفتید که چرا زنها نمی‌آیند و…، بسیاری از آن‌ها تعمداً و با آگاهی کافی به همین دلیل وارد میدان سیاست نمی‌شوند برای این که می‌بینند امثال ما چه هزینه‌هایی را می‌دهیم. ما در شرایط سخت و تحت فشارهای بسیاری اعم از مالی و سیاسی کار می‌کنیم. در حالی که در محیط زیست، بودجه‌ای دارند، برنامه‌ریزی می‌کنند، NGO های فعال محیط زیست هم دارند و کاملاً  آزاد هستند که کار کنند اما وضعیت NGO های سیاسی و غیر سیاسی و فعالان حوزه‌ی زنان را ببینید. همه‌ی ما تمام تلاشمان را کردیم که سه نفر را به کابینه بفرستیم که نشد. امروز حداقل شصت نفر را برای پست‌های مختلف از سفارت تا رؤسای دانشگاه‌ها،  فرهنگ‌سراها، فرهنگستان‌ها و بیمارستان‌ها و … پیشنهاد داریم. در وزارت خارجه بسیار ساده می‌گویند از داخل وزارت خارجه انتخاب می‌کنند. آیا در وزارت خارجه در میان خانم‌ها فقط خانم افخم را داشتیم؟ بسیاری از خانم‌هایی هستند که سال‌ها خارج از کشور بوده‌اند، خانواده‌هایشان مشخص است، دغدغه‌های سیاسی آن‌ها مشخص است، فرهنگی هستند، دید باز سیاسی دارند و می‌توانند کاردار و سفیر باشند یا هزاران جایگاه دیگر را به خوبی اداره کنند. یک عده هستند که نمی‌خواهند زنان در این موقعیت‌ها باشند.

*چرا بعضا مسایل در حوزهی زنان رنگ و بوی امنیتی میگیرد؟ برای مثال جامعهی ما یک جامعهی اخلاقی و فرهنگی و مذهبی است و همه به حجاب و رعایت عفاف و حریم ها اعتقاد دارند. با رعایت همهی آن اصول که برای همه مردم ارزشمند است، در این میانه برخی بحث حضور زنان در ورزشگاه ها را مطرح کردند که مخالفان و موافقانی داشت. که البته تا حدی بعد امنیتی هم پیدا کرد. نگاه شما چیست؟
راکعی: گاهی فکر می‌کنم کسانی که به همان گروه‌های فشار و تفکر ضد تفکر ما مربوط می‌شود، تلاش‌هایی می‌کنند در این جهت که زنان را علیه دولت بشورانند چون اصلاً فکر امام را قبول ندارند. اگر خدای ناکرده در مجامع عمومی مثل ورزشگاه‌ها مشکلی پیش آید و افرادی خارج از حدود پذیرفته شده‌ی فرهنگ و شریعت ما بخواهند کاری را در ملاء عام  و در عرصه‌ی عمومی انجام دهند، باید فضای استادیوم‌ها مدیریت شود. باید کسانی باشند که ببینند و تذکر دهند. اگر درست نشد دیگر آن اشخاص را به استادیوم راه ندهند نه این که کل موضوع را منتفی کنند. این بسیار بدیهی است. یک عده نشسته‌اند که برای یک دستمال -اگر دستمالی هم وجود داشته باشد- قیصریه‌ای را آتش بزنند و این آگاهی‌های عمومی را جریحه‌دار می‌کند. وگرنه اصلاً مساله‌ی امروز زنان، این موضوعات نیست. با نگاهی کلی می‌توان گفت شاید حدود پنج درصد آن‌ها زنان اهل ورزش به معنی علاقه‌مند به دیدار بازی‌ها باشند و اغلب دل‌مشغولی‌های دیگری دارند. امروز بزرگترین دل مشغولی‌های عموم زنان ما یا خانه و زندگی و بچه‌هایشان هست یا کارمند و دانشگاهی هستند و اصلاً فرصت نمی‌کنند یا دغدغه‌های عمومی ایشان مسایل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و علمی است. این یک سیاست است که چنین مسایلی را پررنگ می‌کنند تا از مسایل دیگری مثل وزارت و غیره غافل شویم. بهتر است تمرکز بر ورود زنان به چنین جایگاه‌هایی باشد، موقعیت‌هایی که اگر وارد آن شوند، می‌توانند چنین مسایلی را تا ابد حل کنند. این گونه مسایل کوچک از بدیهی‌ترین حق انسانی زنان است که نه قانون اساسی و نه قوانین عمومی با آن مشکلی ندارد. از کجا به چنین اصلی رسیده‌اند که زنان به استادیوم نروند، نمی‌دانم. بسیاری افراد، بسیار خوب به همه‌ی سوالاتی که در این زمینه مطرح است، جواب داده‌اند؛ من به آن‌ها ارجاع می‌دهم چون  همه چیز را نمی‌شود در این مصاحبه گفت که به چه دلایلی چقدر چنین برخوردی مسخره است.
نمی‌خواهیم حتی برای وزارت زنان کمپین تشکیل دهیم، چه رسد به کمپین برای حضور  زنان در استادیوم‌ها که حق بدیهی ماست
ضمن این که متولیان این امور، تلاش خود را در این زمینه‌ها دارند. در گذشته خانم مولاوردی جواب حقوقی به این موضوع داده و ایستادگی و مقاومت کرده است. امروز هم خانم دکتر ابتکار، دقیقاً حقوقی و قانونی، مساله را پیگیری می‌کنند. باید افرادی که چنین اقداماتی انجام می‌دهند، باید پیدا شوند. اگر اقداماتی فراقانونی صورت گرفته است، باید رصد شود و اگر نهادی قانونی هم هست که چنین اظهار نظر و تلاشی دارد، خود دولت باید جواب قانونی و حقوقی به آن‌ها دهد و اجازه ندهد بر در این زمینه سنگ‌اندازی کنند. ما کارهای بزرگتری داریم. ما به این دلیل که خود را درون گفتمان دولت می‌دانیم و هنوز مشکلات عدیده داریم و زنانه احساس مسوولیت می‌کنیم، نمی‌خواهیم حتی برای وزارت زنان کمپین تشکیل دهیم، چه رسد به کمپین برای حضور  زنان در استادیوم‌ها که حق بدیهی ماست. فقط باید کسی که نمی‌گذارد این موضوع اتفاق بیفتد، پیدا و مواخذه شود که چرا نمی‌گذارد.

*علما در زمینهی رفع این مسایل زنان و موانع حضور مدیریتی زنان چه نقشی میتوانند داشته باشند؟
راکعی: در دوره‌ی آقای خاتمی وقتی مساله‌ی حضور زنان در کابینه به عنوان وزیر به طور خاص مطرح شد، برخی علما تهدید کردند که به ملت می‌گوییم مالیات ندهند. جالب این است که همان افراد وقتی احمدی نژاد، خانم دستجردی را به عنوان وزیر تعیین کرد،  سکوت کردند. این موارد، همه تناقضات عرصه‌ی سیاسی در کشور است.
*اجرایی شدن طرح های افزایش حضور زنان در عرصه سیاسی و مدیریتی چه نقشی در رشد و توسعهی  زنان میتواند داشته باشد؟
راکعی: از سال‌ها پیش پنجاه درصد در ذهن من است چون این تعداد زنان شاخص و توانمند را داریم. این سهمیه‌ی پنجاه درصدی، کار میان مدت ما برای مجلس آینده است. این موضوعات برای آقایان اغلب عادی شده است و شاید مناصب و پولی که از آن درمی‌آورند برای بسیاری از آن‌ها مهم‌تر از مسایل دیگر باشد و قطعاً زنان انگیزه‌های بیشتر و بهتری دارند.  زنان در اسلام جایگاهی عالی دارند و به فرموده‌ی پیامبر اسلام، «زنان را تکریم نمی‌کنند مگر  آن‌هایی که خود، مکرم هستند». پیامبر(ص) زنان را ریحانه می‌دانند و از سه چیزی که در دنیا بیشتر دوست دارند، یکی زنان است. بر دست یک زن متکامل بوسه می‌زنند و این فارغ از خویشاوندی است، چرا که نشنیدیم بر دست حضرت خدیجه که اسلام در بسیاری موارد، مدیون ایشان است، بوسه زده باشند. فقط بر دست حضرت فاطمه بوسه زدند یعنی یک زن ارزشی و خودآگاه که خود را می‌شناسد و ابعاد مختلف وجودی‌اش تکامل پیدا کرده است. با این نگاه اسلام و تأکیدات حضرت امام، عموماً زنان آگاه و فرهیخته‌ی ایران با چنین ظرفیت‌هایی از ابتدای انقلاب در سطحی بودند که بتوانند در جهان اسلام و منطقه، الگو باشند. کاری که به دلیل مقاومت‌ها در برابر حضور زنان در سطوح کلان مدیریتی، انجام نشده و تا امروز به تأخیر افتاده است. امید است با استفاده از تجربیات و همکاری‌های جدی‌تر بین نهادهای سیاسی، غیر سیاسی، دولتی و غیر دولتی زنان، بتوانیم در کوتاه مدت به مشکلات ابتدایی فایق آییم و به سوی افق‌های روشن فردایی انسانی، اخلاقی و معنوی‌تر گام برداریم.


کد مطلب: 137937

آدرس مطلب :
https://www.baharnews.ir/interview/137937/روحانی-نباید-بگوید-خواستم-اما-نشد

بهار نیوز
  https://www.baharnews.ir