اصولا حوصله و سعه صدر یک قسمتی اش از تحمل ناملایمات شروع ميشود. عدم تحمل ناملایمات بخشی اش به جثه مربوط ميشود و یک قسمتش هم به ضعف روحی ارتباط دارد. در 8 سال گذشته هم جسم مردم ضعیف شد و هم روحشان. از نظر جسمی کارهای خلاف بهداشت روحی مردم به اسم حرکتهای انقلابی انجام شد. یک نمونه اش مساله سفرهای استانی بود که وقت و هزینه هایی زیادی به کشور تحمیل کرد. با سفر رئیس جمهور به یک استان، خیلی از کارها تعطیل ميشد، خوب این به رزق و روزی یک عده از مردم آسیب ميزد. خوب شما باشید ناراحت نميشوید؟ به جسم هم فشار ميآید.یا نمونه دیگر، استفاده از بنزین نامطلوب در کشور بود. آلودگی هوا یک بخش زیادش مربوط به این مساله بود که این امر هم در مسائل روحی و کم شدن شرح صدر ها موثر بود. مساله دیگر هم یک سلسله مواردی بود که مردم ميشنیدند و حقیقت نداشت؛ این امر فشار روحی مردم ميآورد.
در فضای سیاسی چطور. در سالهای دور اگر بین قوا هم اختلافی بود، اما طرفین قواعد بازی سیاسی را رعایت ميکردند، اما در 8 سال گذشته جدالهاي کلامی و رسانه ای زیادی بین دولت، مجلس و قوه قضائیه به وجود آمد.
علت دارد؛ آدم وقتی سیاسی نباشد و لغات سیاسی بشوند، یک مقدار زجر روحی مي برد.انسان سیاسی با غیر سیاسی فرقش این است که ميفهمد چه اتفاقی در حال رخ دادن است. مثلا کسی که مکانیک است تشخیص ميدهد که موتور خراب است، در حالی که راننده اگر ده بار هم استارت بزند، ممکن است متوجه نشود که اشکال از موتور ماشین است.سیاستمدار وقتی کار غلط از مسئولان ميبیند، خوب شب تاصبح خوابش نميبرد یا اگر هم می خوابد، از این مساله ناراحت است. متاسفانه در این 8 سال گذشته سعه صدر سیاسی مردم خیلی پائین آمد.الان هم که مقداری آرامش در کشور حاکم شده، گروهی ميخواهند آن احساس ناملایمت را به گونه ای جبران کنند. یعنی افرادی که خود شان در به وجود آمدن تنگناهای کنونی کشور موثر بودند، حالا جوری صحبت و اظهار نظر ميکنند که وضعیت کشور به همان وضع سابق کشیده شود.
به نظرتان اصولا امکان تحقق شرح صدر در میان سیاسیون ما وجود دارد؟
بله هست. راهش این است که به آنها این مساله تفهیم شود و خودشان هم سعی کنند خبره را به کار بگیرند. واقعیت این است که برخی ها به درد مسئولیت نمي خورند، ممکن است در پست دیگری آدم موثری باشند، اما گذاشتن آنها در یک پست حساس ممکن است اشتباه باشد. فرهنگ سیاسی خودش یک روشی دارد. کلمات سیاسی خودش یک روشی دارد.حتی وقتی یک چهره سیاسی ما به کشوری ميرود، مترجمش باید سیاست بداند.اگر آن مترجم به کلمات سیاسی آشنا نباشد، ممکن است روند یک مذاکره یا دیدار سیاسی را مختل کند. یادم هست یک بار در طول سالهای جنگ آقای هاشمی به عنوان رئیس ستاد دفاعی کشور در یک مصاحبه ای گفت که ما این موشک هایی راکه برای دفاع از کشور استفاده ميکنیم، خودمان ميسازیم. مترجم این حرف را بد ترجمه کرد. «می سازیم»، «می سازند» ترجمه شد. بعد خبرنگار سوال کرد: موشک ها راکجا{کدام کشور} برای ایران ميسازد!
نکته سوم هم در این مساله این است نداشتن خط و مسیر است. باور کنید عقل و تشخیص خیلی خیلی مهم است. برخی از کسانی که مسئولیت بر عهده داشتند، جامعه را نمی شناختند. این مختص دولت قبل هم نیست.فرقی ندارد. در دولتهای قبل تر هم بوده اند کسانی که اصلا تشخیص نداشتند.
در فضای سیاسی ایران، جناح ها یکدیگر را به رسمیت نميشناسند. 9 دی هم که پشت سر گذاشتیم، بهانه ای شد برای تشدید این اختلاف ها.فکر ميکنید راه حل اینکه پرونده سال 88 بسته شود و فضای سیاسی ما مدام به عقب بر نگردد چیست؟
من معتقدم کسانی که عاقل هستند، دنبال تکرار این مساله نیستند؛ کسانی به این فضا دامن ميزنند که منافعشان ادامه این تنش ها است. دولت هم باید بداند که نباید به این مساله دامن بزند. اصلا این چیزی که عرض کردم دستور دین است. شما هر چه را تکرار نکردید، خود به خود فراموش ميشود. دولت آقای روحانی نباید خیلی شعار بدهد و به این فضا بدمد. اگر هم ميخواهند کاری بکنند و ماجراهای سال 88 را تمامش کنند، بروند آن دو نفر را محاکمه کنند.
فکر نميکنید این کار هم به التهاب سیاسی ميانجامد و مثل زحم کهنه ای ميماند که هر چند وقت یک بار دوباره سر باز ميکند. به نظرتان راه حل بهبود این زخم چیست؟
نه، این زخم نیست؛ ببینید. به طور کلی سرشت انسان به گونه ای است که توفق و برتری دیگری را بر خود بر نميتابد. آنهایی که یک مقدار تند هستند، انتقادشان انتقام است. این وضعیت به مرور خود به خود اگر دولت بتواند آرامش اقتصادی را در کشور فراهم کند، قطعا باقی نميماند و تمام ميشود.
یعنی معتقد هستید راه حل، بهبود شرایط اقتصادی است و از این طریق التهابات سیاسی ميخوابد؟
شک نکنید. مردم چیزهایی ميخواهند. بهبود وضعیت معیشتی یکی از آنهاست. معتقدم این دولت ميتواند این وضعیت را بهبود بخشد. راه میانبرش هم رفع تحریم ها است.
در مورد حصر موسوی و کروبی دو- سه گونه نظر وجود دارد. یک گروه ميگویند این دو باید توبه کنند، کسی مثل علی مطهری ميگوید که این دو باید به همراه آقای احمدی نژاد محاکمه شوند. نگاه دیگری هم ميگوید حصر اینها موثرترین شیوه برای خاتمه مسائل سال 88 بوده است. نظر شما چیست. باید به سمت رفع حصر اینها رفت یا اینکه فکر ميکنید تلاش برای رفع حصر اینها یک میدان مین برای دولت است؟
به طور کلی درباره حصر اینها، حتما بهترین راه، محاکمه این دو نفر است. با شناختی که از موسوی و کروبی دارم فکر ميکنم آنها راضی به توبه نميشوند. خوب وقتی هر دو طرف روی حرفشان ميمانند، چیزی حل نميشود.
به نظرتان در مورد آقای منتظری با تدبیر رفتار شد؟
در چه مورش؟
در حصر آقای منتظری وی قبول مسئولیت کرد.
اگر موسوی و کروبی را همان سال 89 یا 90 آزاد ميکردند، شاید ميشد، اما الان میسر نیست و آزاد کردن این دو توهین به حکومت است. بهترین راه محاکمه است. چون ادامه حصر اینها اگر به مرگشان منجر شود، پیراهن عثمان برای مخالفان ميشود. طول کشیدن این حصر هم به نفع آنهاست.
فکر نميکنید محاکمه کردن اینها منجر به التهاب مجدد جامعه شود؟
نه، دیگر جامعه نميپذیرد. کش دار شدن یک مساله را جامعه قبول نميکند. سال 88 هم یک بخشی از اعتراض مردم به حوادث آن سال به این دلیل بود که امنیت از جامعه رفته بود، کسب و کارها ثبات نداشت و امنیت روانی در جامعه حاکم نبود. هر چند وقت یک بار هم یک آشوب به وجود ميآمد. الان هم مردم از آن فضا عبور کردند. البته من در مورد شیوه محاکمه این دو نفر حرف دارم. اگر بنا باشد مثل گذشته باشد، فضا بدتر ميشود. چون خواه ناخواه اینها هنوز طرفدارانی دارند.
به نظرتان در چند ماه سال جاری و سال 93 در عرصه سیاسی دولت باید چه مسیری را طی کند؟
فضا به جایی رسیده است که اگر بتوانیم تحریم ها را هر چه زودتر لغو کنیم، به نفع کشور است، دلیلش هم این است که ما توانستیم این علم را بومی کنیم. بنابراین اگر چند ماه هم فعالیتهاي ما کند شود، اتفاقی نميافتد.
اینکه ميگوئید باید زودتر تحریم ها را لغو کنیم، خط قرمز ندارد؟
چرا.حتما دارد؛ خط قرمز این است که منافع ملی ما لطمه نخورد.
پس شما 100 درصد موافق توافق ژنو هستید؟
غیر از این نميتواند باشد. ببینید! جامعه الان چه ميخواهد؟ به جز اینکه مشکلات اقتصادی کم شود. تورم کاهش یابد. رونق اقتصادی به وجود بیاید. حالا من یک حرفی دارم. نميدانم چقدر برای شما مفید است. بینش سیاسی عمیق است. مثل فهم دینی است. اگر واقعا عقیده ما این است که آمریکا ميخواهد نظام ما را سرنگون کند، پس ضعیف نیست. اعتراف به قدرت طرف مقابل و اعتراف به عجز هر دو بد است. معنی ندارد که ما بگوئیم ما ضعیف هستیم. معنی این حرف ما این ميشود که آمریکا در امور جزئی ما هم دخالت ميکند؟ خوب این حرف خوبی است؟بعد از 34 سال از انقلاب اسلامی این چه حرفی است که برخی در تریبونهای عمومی ميزنند.
یعنی حتی در شعارهایی که مثلا در 22 بهمن سر ميدهیم ميگوئید نباید این فضا باشد؟
نه، آن یک چیز دیگر است؛ اینکه ميگوئیم آمریکا ایران را تا لبه پرتگاه برد و بعد ميگوئیم آنها کاری نتوانستند بکنند، با هم جور در نميآید. بالاخره آمریکا قدرتمند هست یا نیست؟ این جور حرف زدن توهین به شعور مردم است. اصولا تناقض در زندگی بد است. در زندگی فردی هم همین است. در زندگی مرد نباید به زنش بگوید امروز بگوید: « نه» و فردا بگوید: « بله.» کسی که هوشمند است ميگوید: «ببینم شرایط چطور ميشود.» خدا اموات شما را رحمت کند. همسر بنده ميگفت من در این سالهایی که با تو زندگی کردم یک بار نه از تو نشنیدم. مدام ميگفتی ببینم چه ميشود!
پس نسخه شما برای مختومه کردن پروند سال 88 رفع مشکلات اقتصادی است. در حوزه سیاسی نفرمودید مشخصا نظرتان چیست؟
دولت باید تا جایی که ميتواند وارد درگیریهاي گذشته نشود تا بتواند از طریق اجماع همه خبرههاي کشور، کار را تمام کند. یا محاکمه یا رهایی یا عذرخواهی. من به نظرم موسوی و کروبی عذرخواهی نميکنند. اگر ميشد، از دو راه دیگر بهتر بود. در مورد سوال شما درباره این دو نفر هم باید بگویم اینجا این دو فرد مطرح نیستند. باید کشور را نجات داد. هیچ وقت یک اتوبوس به خاطر یک نفر نباید به دره برود. بحث همه ما این است که نظام نباید تضعیف شود. در مورد 9 دی شما دیدید که تلویزیون خیلی مایه گذاشت. در شبکههاي مختلف بارها تصاویر 9 دی را پخش کردند. پرداختن بیش از حد به مساله اشمئزاز ميآورد. خیلی ها به حوادث آن سال احساسی نگاه کردند. اجمالا هم به شما عرض ميکنم این حوادث از بین نميرود و به مرور کهنه ميشود. یکی از نکاتی که من به دولت فعلی گفتم و دوباره هم توصیه ميکنم این است که مدام به گذشته نپردازید. اگر ما به مسائل اختلافی دامن بزنیم، بر فشارها به مردم افزودیم. من به آقای روحانی پیش از این عرض کردم: «خیلی وارد پاسخ و جواب دادن به انتقادها نشو.» کار خودتان را بکنید. این که مدام گذشتگان را تخریب کنیم، خطر است.