در دوماه گذشته از ابتدای سال 93 هم شواهد ظاهری و هم آمارهای شرکت کنترل کیفیت هوا و سازمان محیطزیست ایران حاکی از آن است که کیفیت هوای تهران تغییرات ملموسی داشته و بهبود پیدا کرده است. آیا واقعا کیفیت هوا بهتر شده است و اگر جواب مثبت است علت آن چیست، باد و باران یا تغییر در کیفیت سوخت مصرفی؟
اگر بر اساس آمار به کیفیت هوای تهران در سالهای گذشته نگاه کنیم متوجه میشویم که حتی در ماههای فروردین و اردیبهشت هم، حتی با وجود بارش باران و وزش باد چندین روز هوای شهر ناسالم بوده است. اما امسال از اول فروردین تا امروز که دهم خردادماه است حتی یکروز ناسالم هم در تهران تجربه نشده است. در این 72 روز، ششروز هوای پاک داشتیم و بقیه روزها هم کیفیت هوا سالم گزارش شده است. در حالی که در کل 365 روز سال 92 تهرانیها تنها سهروز هوای پاک را تجربه کردند. این قضیه نشان میدهد این تغییر ملموس در کیفیت هوای شهر تنها به وضعیت طبیعی و وزش باد و باران مربوط نیست.
پیشبینی شما برای ادامه سال و بهخصوص در فصل اصلی آلودگی هوا یعنی پاییز و زمستان چگونه است، آیا این احتمال وجود دارد که در آن فصل هم شاهد کاهش آلودگی هوا باشیم؟
متاسفانه ما قطعا در پاییز باز هم آلودگی هوا را خواهیم داشت، بهخاطر اینکه هنوز همه اقدامات لازم برای حل مشکل آلودگی هوا را انجام ندادهایم، هنوز انبوهی از موتوسیکلتهای فرسوده، خودروهای غیراستاندارد و... را داریم که در حال تردد در شهر هستند و آلودگی ایجاد میکنند. اصلا نمیشود خیال کرد که مساله حل شده است. اما پیشبینی من این است که از شدت آلودگی بهنسبت قبل کاسته خواهد شد چون بهمرور بقیه اقدامات ما برای بهبود کیفیت هوا هم در کنار ارتقای استانداردهای سوخت در حال انجام است. از ابتدای شهریورماه قرار است تولید خودرو در کشور با استاندارد یورو4 اجباری شود. بحث از ردهخارجکردن خودروهای فرسوده هم در دستور کار است و... مجموعه این عوامل اگر اجرایی شود - که من امیدوار هستم بشود - تا سه یا چهارسال آینده باعث خواهد شد موضوع آلودگی هوا در کلانشهرها تا حد بسیار زیادی بهبود پیدا کند.
در مساله آلودگی هوا موضوع سوخت تنها عامل نیست، به غیر این چه موارد دیگری در آلودهشدن هوا نقش موثری دارند؟
به غیر از سوخت محورهای دیگری مانند خودروهای نو، خودروهای در حال حرکت، توسعه سیستم حملونقل عمومی، ارتقای استانداردها، منابع ثابت، معاینه فنی و... نیز در موضوع آلودگی هوا اهمیت دارد. ما در دولت یازدهم بر اساس هدفگذاریای که کردیم بهخاطر اینکه سوخت پایه اقدامات آتی ماست اولین هدف را روی بحث سوخت و بهبود کیفیت آن قرار دادیم. یعنی حتی اگر قرار باشد استاندارد خودروها ارتقا داده شود یا نصب فیلتر دوده روی همه ماشینهای دیزلی اجرایی و الزامی شود، ابتدا باید کیفیت سوخت بهبود پیدا کند. وضعیت اینروزهای هوای تهران هم نشان میدهد این هدفگذاری درست بوده، با وجود اینکه هنوز اقدامات در بقیه بخشها شروع نشده یا در مرحله ابتدایی است اما استفاده از سوخت استاندارد و باکیفیت تاثیرات خودش را بر وضعیت هوای شهر گذاشته است. البته اگرچه سوخت در این قضیه اولویت اصلی ما بود اما تنها اولویت نبوده و نیست.
بهصورت مشخص بنزینی که پیش از این مورد استفاده قرار میگرفت و به بنزین پتروشیمی یا بنزین غیراستاندارد مشهور شده چه تفاوتی با بنزین کنونی داشته است که به این میزان اثرات خود را در کیفیت هوای شهر نشان داده، مثلا عمق دید در این 70 روز ابتدایی سال بهوضوح بیشتر شده است و از همهجای شهر میتوان کوههای اطراف را دید، آیا این ناشی از همین تفاوت است؟
بنزینی که پیش از این مصرف میشد به صورت میانگین بین 200 تا 300میلیونیوم (ppm) گوگرد داشت، وقتی این بنزین از رده خارج شد و جای آن بنزین با استاندارد یورو4 در تهران توزیع شد این میزان به زیر 50 ppm رسیده است. بهصورت واضحتر وقتی این میزان گوگرد موجود در بنزین حداقل به یکچهارم کاهش پیدا کرد میزان دیاکسیدگوگرد تولیدی در هوای تهران هم به یکچهارم رسید. طبیعتا وقتی از میزان این آلاینده تا این حد در هوا کم میشود عمق و میدان دید شما افزایش پیدا میکند. در مجموع میتوان گفت این اقدام هم پایهای برای ارتقای استانداردهاست و هم کیفیت هوا را در حال حاضر افزایش داده است.
یکی دیگر از مباحثی که در رابطه با بنزینی که پیش از این در کشور توزیع میشد مطرح بود بحث سرطانزابودن آن است، این سرطانزایی ناشی از چه عواملی در این سوخت بود؟
بعضی از ترکیبات آلاینده هوای موجود در سوخت، اثراتی دارند که میتوان گفت اثرات برگشتپذیرند، مثلا قرارگرفتن در معرض گاز منواکسیدکربن - منظورم غلظت زیاد نیست - فرد را دچار سردرد و سرگیجه میکند اما اگر فرد از محیط بیرون بیاید و هوای آزاد تنفس کند حال او بهبود پیدا میکند. اما همه اثرات این آلایندهها اینگونه نیست. اما بعضی از تاثیرات این آلایندهها تاثیرات غیرقابل بازگشت هستند، مثل ترکیبات آروماتیک که به ترکیبات سرطانزا هم شناخته میشوند. شاخص این ترکیبات بنزن است. در استاندارد یورو4 گفته شده است مقدار بنزن در سوخت باید زیر یکدرصد باشد و مقدار آروماتیکها در بنزین زیر 35درصد. اما بنزینی که پیش از این در کشور توزیع میشد حتی تا پنجدرصد هم بنزن داشت. اما الان این میزان به زیر یکدرصد رسیده است - مشخصا هشتدهمدرصد - و آروماتیکها هم از 50، 60درصد به زیر 35درصد رسیده است.
این الان که میگویید دقیقا چه تاریخی است؟
از ابتدای امسال که توزیع بنزین پتروشیمیها متوقف شده و بنزین یورو4 عرضه میشود. تلاش ما مبنی بر این بود که آلایندههایی که از ناحیه سوخت ایجاد میشود را تحتکنترل درآوریم، چون به اعتقاد ما هر هزینهای که برای سلامت مردم بشود نتایج مثبت آن را به شکلی دیگر خواهیم دید. سرمایهگذاری روی سوخت هم به صورت مستقیم سرمایهگذاری روی سلامت مردم است. چون اگر این کار را نکنیم باید سراغ خرید داروهای ضد سرطان و غیره رفت.
با وجود سرطانزابودن این مواد پرسش این است که به چه دلیلی از بنزن در بنزین استفاده میشد؟
بخشی از محصولات پتروشیمی ترکیباتی هستند که به آروماتیکها مشهورند، این آروماتیکها محصولاتی هستند که عدد اکتانشان از بنزین بالاتر است در حد 100، 110 و 115 مثل بنزن و تولئن و زایلن و... اینها از نظر خواص احتراق خیلی بهتر از بنزین هستند و بهتر میسوزند، مثلا بنزین سوپر ما در بهترین حالت عدد اکتانی در حد 95 دارد. همین خاصیت احتراق بالا احتمالا اصلیترین دلیل استفاده از آنهاست اما مشکل اصلی این ترکیبات سرطانزابودن آنهاست. آروماتیکها بخش مهمی از محصولات پتروشیمیها هستند و در صنایع مختلفی کاربرد دارند. محصولات متنوعی مثل الیاف مصنوعی و... از همین اروماتیکها تولید میشود. اما نکته اینجاست که کاربری این مواد با وجود احتراق بسیار خوب، برای سوزاندن نیست، چون سرطانزا هستند. یکی از دلایل تولید ذرات معلق در فضاهای شهری همین ترکیبات اروماتیک هستند. یعنی هر چقدر ترکیبات اروماتیک موجود در بنزین را کم و کمتر بکنیم ذرات معلق تولیدشده در هوا را کاهش دادهایم. علاوه بر این چون اینها واکنشپذیری زیادی با اوزن دارند، به همین دلیل تولید یکسری آلایندههای ثانویه میکنند. این آلایندهها علاوه بر این هم میدان دید را کاهش میدهند هم سلامتی انسانها را به خطر میاندازند.
آیا تحقیق شده است که این نوع بنزین با این آلایندهها مشخصا چه تاثیری روی انسانها میگذارد؟
در دنیا تحقیقات اساسی که روی بحث ترکیباتی از این دست شده است بنزین را در گروه سرطانزاهای رده A قرار دادهاند، یعنی بیشترین میزان سرطانزابودن. سرطانی که ایجاد میکند هم سرطان خون است. این قضیه برای دیگر اروماتیکها مثل تولئون و زایلن هم صدق میکند. استاندارد این مواد در هوای محیط باید پنجمیکروگرم بر مترمکعب باشد (PPM) یعنی قسمت در بیلیون! اما اندازهگیریهایی که سال گذشته دراطراف پمپ بنزینهای تهران داشتهایم در برخی مواقع میزان این آلایندهها را تا 200برابر حد استاندارد هم نشان داده است.
این بنزین با این کیفیت در خلال چه سالهایی توزیع شد و تا کی ادامه داشت؟
درست از همان زمانی که صادرات بنزین به ایران تحریم شد تا اسفند سال گذشته این نوع بنزین در تهران توزیع میشد. هنوز هم در برخی شهرها در حال توزیع است.
آیا در تحقیقات خود آماری از وزارت بهداشت در رابطه با میزان اثرگذاری این سوخت غیراستاندارد بر سلامت مردم گرفتهاید، مثلا اینکه اثبات کند ابتلای به سرطان در این سالها به نسبت گذشته بیشتر شده باشد؟
این آلایندهها به این زودی بر روی بدن افراد اثر خود را نشان نمیدهند. مثلا اگر کسی در معرض تنفس آزبست باشد ممکن است 10، 15 سال دیگر به سرطان ریه مبتلا شود. در این مورد هم به دلیل تنفس آلایندههای ناشی از این بنزین در سالهای آینده بهصورت سرطان خون خود را نشان خواهد داد.
پس همه ما به خاطر تنفس حدود سهساله این بنزین آلوده به صورت بالقوه امکان ابتلا به سرطان خون در سالهای آینده را داریم.
بله کاملا همینطور است.
آقای رشیدی! اما مسوولان دولت قبلی که در زمانشان همین بنزین پتروشیمی با این ویژگیها توزیع شد میگویند در شرایطی که کشور تحریم بود ما راهی جز تولید و عرضه این بنزین نداشتیم و کشور را از بحرانی مثل کمبود سوخت نجات دادیم. لابد به همین دلیل هم بود که آقای احمدینژاد در قالب مراسمی از آنها قدردانی کرد و جوایزی هم به آنها داد. نظر شما در اینباره چیست، آیا واقعا راهی نبود؟
نمیدانم! ولی سلامتیشان و همینطور خدا مسوولیتهایی داریم، اینها چه میشوند؟ کسی که این ایده را داده بود حتما متخصص بوده و از این موضوع خبر داشته است، کافی است آدم به احتمال ابتلای حتی یک کودک به سرطان به دلیل تنفس این آلایندهها فکر کند، واقعا آیا ارزشش را داشت؟ بار گناه این قضیه به نظرم بزرگ است.
همه بنزین تولیدی کشور که بنزین پتروشیمی نبود این نوع بنزین چنددرصد از کل سوخت توزیعی در کشور را شامل میشد؟
در کل کشور ما روزانه 70میلیونلیتر بنزین مصرف میکنیم که از این میزان 60 تا 62میلیونلیتر در پالایشگاهها تولید میشود و بنزین به نسبت باکیفیتی است، حدود هشتدرصد مابقی هم بنزین پتروشیمی بود.
موضوع آلودگی هوای تهران دستکم از اواخر دهه 70 موردتوجه واقع شد و کارشناسان نسبت به حل مشکل آن هشدارهایی دادهاند، اما چرا با این وجود در این سالها وضعیت بهبود پیدا نکرد و مشکل حل نشد؟
آلودگی یکی از موضوعاتی است که به اعتقاد من در این سالها یعنی از سال 1384 تا همین سال 92 ما آن را ول کرده بودیم، بیخیالش شده بودیم، استانداردهای لازم برای ارتقای خودروها، سوخت و غیره در همان حالت سالهای قبل از 84 ماند و ارتقا داده نشد. در صورتی که اگر این بیخیالی رخ نمیداد میتوانستیم آن را حل کنیم. چطور در مساله هستهای که علم پیچیده و پیشرفتهای است ما تا این حد پیشرفت کردیم اما در موضوع آلودگی ماندهایم. دلیلش این است که برخی مسوولان تصورشان این بود که موضوع آلودگی موضوع لوکسی است. میگفتند تا حالا که کسی را نکشته پس حتما خیلی مهم نیست. از سال 84 و با شروع به کار دولت همه برنامههای بهبود کیفیت هوای تهران متوقف شد. در بحث آلودگی هوا نمیشود کار مقطعی کرد و رها کرد باید بهبودی مستمر همیشه در دستور کار باشد. یعنی فاز بعدی باید ارتقای کیفیت سوخت به استاندارد یورو5 باشد. خودروها هم همینطور. تجربه دنیا هم این را نشان میدهد همیشه استانداردهای کیفیت هوا در حال سختگیرانهتر شدن است.شاید اگر محدودیت مصرف سوخت اعمال میکردیم بهتر بود.
شما از سال 1375 در شرکت کنترلکیفیت هوای تهران مشغول به کار بودهاید، در تمام این سالها بدترین سالهای تهران به لحاظ شدت آلودگی چه سالهایی بود؟
سالهای 81 و 82، به دلیل اینکه شاخصهای آلودگی به بدترین میزان خود رسید. خودروها بدون هیچ استانداردی تولید میشد، ما پیکان را داشتیم به ازای هر کیلومتر پیمایش 60گرم آلودگی تولید میکرد. در صورتی که الان خودروهای با استاندارد یورو2 که ما حتی قبولشان نداریم به ازای هر کیلومتر 2/7گرم آلودگی ایجاد میکنند. علاوه بر این در آن سالها انبوهی از موتوسیکلتهای دو زمانه در حال تردد در شهر بودهاند که با سوخت مخلوط بنزین و روغن حرکت میکردند و آلایندگی بسیار زیادی داشتند. بعد از این با اعمال استانداردهایی مثل توقف تولید پیکان و از رده خارجکردن موتوسیکلتهای دوزمانه و... استانداردهای یورو یک و یورو دو شرایط در حال بهتر شدن بود که از سال 84 همه چیز متوقف شد.
بهترین سال چه سالی بود؟
بهترین سال بر اساس دادههای ما سال 86 بود البته در آن سال هنوز آلایندههای پیام 5/2 را اندازهگیری نمیکردیم، علاوه بر این در آن سال وضعیت آبوهوایی هم خوب بود و این قضیه بیتاثیر نبود. احتمالا اگر بر اساس دادههای امروزی یعنی اندازهگیری آلایندههای بزرگتر از 5/2میکرون سال 86 اندازهگیری میشد این نتیجه به دست نمیآمد. اما بر اساس همین استانداردهای امروزی، سال 93 تا امروز بهترین سال در همه سالهای گذشته به لحاظ کیفیت هوا بوده است.
به نظرتان با همین وضعیت کنونی ایران، یعنی همین امکانات و همین سطح دانشی که داریم آیا مشکل آلودگی هوا قابل حل است؟
قطعا حلشدنی است، با توجه به اطلاعاتی که داریم این موضوع را میگویم. آلودگی زاییده تکنولوژی و مصرف و مواردی از این دست است، قرار نیست چیزی را اختراع کنیم، نمیخواهد تولید دانش کنیم و قرار نیست مرزهای دانش را جابهجا کنیم. فقط کافی است تجربیات موفق دنیا در این زمینه را پیاده کنیم. کافی است به تجربه کشورهای موفقی مثل ژاپن و انگلستان نگاهی بیندازیم. در دهه 50 و 60 ژاپنیها به شدت با موضوع آلودگی هوا دست به گریبان بودند. در حدی که پلیسهای راهنمایی و رانندگی با ماسکهای شیمیایی سر چهارراهها میایستادند اما در نهایت با برنامهریزی بر این قضیه فایق آمدهاند. کافی است استانداردهای تولید سوخت، خودرو، صنایع و همچنین ارتقای سیستم حملونقل عمومی و... را رعایت کنیم مشکل حل میشود.
به غیر از تهران کدام شهرهای ایران در زمینه آلودگی هوا مشکل حادی دارند؟
همه کلانشهرهای اصلی کشور به یک اندازه در زمینه آلودگی مشکل دارند و در معرض خطر هستند. هفته قبل به مشهد رفتیم چون آنجا هنوز بنزین ناسالم توزیع میشود روز ناسالم هم داشتهاند در این مدت.
بعد هرکس اعتراض کرد دلواپسان بگویند (معلوم الحال)
دولت قبلی پاسخ گو باشد... (231956)