گروه سیاسی-رسانهها: اصلاحطلبان ميخواهند صداي واحدي داشته باشند؛ صداي واحدي كه برآيند همه سلايق و طيفهاي اصلاحطلبي است اما متكي به فرد و فرماندهي واحدي هم نيست. آنها بارها تاكيد كردهاند كه اجماع كامل و نه حتي حداكثري مطلوبشان براي انتخابات مجلس دهم است؛ اجماعي كه معتقدند با توجه به تغيير فضاي امنيتي به سياسي و ايجاد فضاي بازتر براي فعاليت اصلاحطلبان رسيدن به آن چندان دور از ذهن نيست.
معاون پارلماني وزير كشور در دوره اصلاحات ميگويد اصلاحطلبان در تلاشند تا ديگر شوراي هماهنگي يا شوراي مشورتي در انتخابات براي همه حوزههاي انتخابيه تصميمگيري نكنند و تصميمات نهايي بر عهده شخصيتها و چهرههاي استاني باشد؛ اتفاقي كه قرار است با تشكيل شوراي اصلاحطلبي در استانها در آستانه انتخابات مجلس دهم رقم بخورد.
محمود ميرلوحي در گفتگو با روزنامه اعتماد معتقد است: معتقد است اصلاحات ديگر فرماندهي فردي ندارد اما با تكيه بر مكانيسمهاي دموكراتيك ميخواهد شوراهايي را تشكيل دهد كه هم تصميمگيريها شخصي نباشد و هم در عين حال صداي واحدي از اصلاحات به گوش برسد.
با توجه به محدوديتهايي كه اصلاحطلبان در چند سال گذشته با آن رو به رو بودهاند، وضعيت امروز اين جريان را چطور ارزيابي ميكنيد؟
وضعيت اصلاحطلبان نسبت به هشت سال گذشته و دوران دولت نهم و دهم بهتر شده و جايگاه آنها مشخص شده است. كساني كه در هشت سال گذشته جايگاه اصلاحطلبان را انكار ميكردند و مدعي بودند آنها جايگاهشان را از دست دادهاند، ديدند كه همچنان سران اصلاحات و بهطور كلي افرادي كه ذيل اين جريان تعريف ميشوند نقش تاثيرگذاري دارند. در انتخابات گذشته شاهد بوديم زماني كه اصلاحطلبان به صحنه آمدند در استانها چه شور و هيجان انتخاباتي حاكم شد. بنابراين به نظر ميرسد تغييراتي كه در دولت يازدهم اتفاق افتاد باعث شده است فضاي كشور از حالت بسته تا حدي خارج شود، گرچه همچنان دلواپسان فكر ميكنند اوضاع قابل بازگشت به گذشته و دورهاي است كه آنها بدون محدوديت از امكانات دولتي و رسمي استفاده ميكردند.
البته تغييراتي را هم ميتوان احساس كرد اما افراد و گروههايي كه قبلا مورد توجه بودند همچنان حرفهاي جديدي ميزنند. در مجموع فضا براي اصلاحطلبان مناسبتر شده است. كنگرهها، نشستها و همايشهاي اصلاحطلبان برگزار ميشود گرچه با ايجاد تشنجها و تنشهايي هم رو به رو هستيم و همانطور كه شاهد بوديد در كرمان دوبار نشست اصلاحطلبان توسط برخي با تنش رو به رو شد و به راحتي چند نفر توانستند جمعيت چند صد نفري هم فكري كه دور هم جمع شدهاند را بر هم بزنند. متاسفانه رسانههاي وابسته به برخي ارگانها هم از آنها حمايت ميكنند. تمام رسانههاي وابسته بعد از اين اتفاقات همه با هم جريانهايي را به راه مياندازند كه البته نشاندهنده اين است كه اصلاحطلبان همانطور كه برخي اصولگرايان عاقل هم به آن اعتراف كردهاند انسجام بهتري دارند.
دوستان ما تا حد زيادي از دو انتخابات گذشته درس آموختهاند. انتخابات ٨٤ و اختلافات و بحثهاي بينتيجهاي كه باعث شد نتوانيم از ٦٠ درصد از راي مردم در سبد اصلاحات بهره ببريم و حوادث هشت سال گذشته، هزينههاي بسياري را براي كشور به همراه داشت. انتخابات ٩٢ را هم پشت سر گذاشتيم و ديديم وقتي در كنار هم قرار بگيريم، منافع ملي را محور كار قرار بدهيم و سهمخواهي نداشته باشيم هم كشور را نجات ميدهيم هم اصلاحطلبان ميتوانند نفسي بكشند. دوستان ما تجارب خوبي از اين دو انتخابات آموختهاند و فضايي كه درون اصلاحات وجود دارد اميدبخش است گرچه بياشكال نيست.
فكر ميكنيد با توجه به شرايط، فضا براي رسيدن به اجماع كامل مدنظر اصلاحطلبان آماده است؟
فضا رو به بهبود و احتمال رسيدن به اجماع كامل هم بسيار زياد است. اخباري كه از استانها وجود دارد نشان ميدهد مجموعهاي از سوي جريان اصلاحات در استانها مشغول فعاليت هستند كه حتما ما را به اين اجماع خواهند رساند. اخباري كه ما داريم نشان ميدهد كه به اين اجماع خواهيم رسيد، البته كار سخت و سنگيني است. مشكلي كه داريم اين است كه برخي جريانها ميخواهند انسجام اصلاحطلبان را با مشكل مواجه كنند تا با اين روش خودشان پيروز قطعي انتخابات پيش رو باشند. پراكندگي كه در ميان اصولگرايان وجود دارد امكان انسجام آنها را به حداقل رسانده است به همين دليل در تلاشند تا براي رقباي خود چنين شرايطي را به وجود بياورند اما ارزيابي ما اين است كه انسجام دروني اصلاحطلبان در سالهاي اخير تقويت شده است. همه اصلاحطلبان به لحاظ ويژگيهايي كه دارند در اين اجماع شركت خواهند كرد. ما همواره تاكيد داشتهايم كه در اصلاحات فرماندهي نداريم و ديدگاههاي متنوع و متفاوت در اين جريان فكري سهيم هستند اما با وجود اين تنوع سازوكارهاي لازم براي رسيدن به اجماع را هم داريم و آن را عملي خواهيم كرد.
با توجه به حضور شوراي هماهنگي و شوراي مشورتي براي پيشبرد اهداف اصلاحطلبان در انتخابات كدام از اين دو مرجع نهايي براي تصميمگيري براي انتخابات پيشرو هستند؟
تلاش اصلاحطلبان اين است كه اساسا ديگر عناويني مثل شوراي مشورتي و شوراي هماهنگي نداشته باشيم و تصميمگيريها به نحوي ديگر عملي شود. ما مجمع اصلاحطلبان استان را خواهيم داشت كه هماكنون در بعضي استانها شكل گرفته است. همچنين مجمع اصلاحطلبان حوزه انتخابيه را هم خواهيم داشت كه همه اصلاحطلبان را با هر ديدگاهي درصورتي كه اصلاحطلب بوده باشند، در ١٨-١٧ سال اخير در اردوگاه اصلاحطلبي فعاليت كرده باشند و تحت پرچم اصلاحطلبي در استانها فعاليت كرده باشند پوشش ميدهد.
همه اين اصلاحطلبان در حوزه انتخابيه جمع ميشوند و مجمع اصلاحطلبان در استان و همين طور مجمع اصلاحطلبان در حوزه انتخابيه را تشكيل ميدهند. در بعضي استانها تعداد اين افراد بين ٣٠٠ تا ٤٠٠ نفر است البته اين تعداد به جمعيت استان و شرايط آن هم بستگي دارد. اين مجمع از چهار دسته از اصلاحطلبان تشكيل شده است. دسته اول احزاب و نيروهاي حزبي در استان هستند. دسته دوم مديران سابق اصلاحطلب در سالهاي اخيرند يعني كساني كه در دولتهاي گذشته مدير بودهاند. دسته سوم نمايندگان ادوار هستند. به هر حال ما ٩ دوره انتخابات مجلس را از سر گذراندهايم كه در اين چندين دوره چهرههاي مطرحي از اصلاحطلبان در مجلس حضور داشتهاند كه همچنان در هر منطقه و حوزه انتخابيه فعاليت ميكنند.
علاوه بر اين سه گروه شخصيتهاي محوري منطقه هم كه ممكن است در اين سه گروه نباشند اما چهرههاي تاثيرگذاري هستند و البته تفكر اصلاحطلبانه دارند گروه چهارم را تشكيل ميدهند مثلا صنعتگران يا روحانيوني كه با اين جريان همراه هستند. در استانهاي مختلف تعداد اين افراد متفاوت است. در اين مجمع استاني از همه مناطق و از همه سلايق اصلاحطلبي استفاده شده است. حتي بحث اقوام، بانوان و جوانان هم در اين مجمع استاني در نظر گرفته شده. در واقع ما يك مجمع اصلاحطلبان استان داريم كه نزديك به ٥٠٠ نفر از شخصيتهاي اصلاحطلب را كه در اين چهار دسته جاي ميگيرند شامل ميشود علاوه بر اين مجمع اصلاحطلبان حوزه انتخابيه را هم داريم.
از مجموع اين دو مجمع استاني ١٥ نفر با مكانيسم كاملا دموكراتيك انتخاب ميشوند كه شوراي اصلاحطلبان استان را تشكيل ميدهند و اين ١٥ نفر مجمع بادوامي را تشكيل ميدهند كه از اين به بعد مرجع تصميمات استان ميشود و اين شورا مجموعه اصلاحطلبان استان را نمايندگي خواهد كرد. بنابراين تصميمگيريهاي نهايي در هر استان با اين ١٥ نفر است كه از سلايق متنوع اصلاحطلبي انتخاب خواهند شد. در برخي استانها مثل يزد، سمنان و... اين مجمع و شورا شكل گرفته است كه در بقيه استانها هم اصلاحطلبان در تلاش هستند كه در نهايت صداي منسجمي داشته باشند. ما تكصدايي را قبول نداريم اما معتقديم بايد انسجام و اتحاد در صداي اصلاحات وجود داشته باشد و يكصداي واحد از اين جريان شنيده شود تا تصميمات موثري گرفته شود.
در اين شوراي اصلاحطلبان استاني چقدر بحث ائتلاف با اصولگرايان معتدل يا كانديداهاي نزديك به دولت مطرح است؟
ما همه كساني كه با اصلاحات همدل و همراه هستند را دعوت كردهايم. خوشحاليم دامنه افرادي كه اين تفكر را قبول دارند و نگاه اصلاحطلبانه دارند روز به روز رو به افزايش است. رويشهاي اصلاحات زياد است. كساني كه قبلا حاضر نبودند با اصلاحطلبان در يك جلسه بنشينند امروز وقتي به نشستها و جلسات ما دعوت ميشوند استقبال ميكنند كه نشانه خوبي است. سفارش ما هم به دوستان اصلاحطلب اين است كه هر چه بيشتر تلاش كنند با نگاه معتدل، وسيع و فراگير همه را به حضور دعوت كنند. اصلاحطلبان در انتخابات ٩٢ نشان دادند كه منافع گروهي، حزبي و جناحي برايشان مهم نيست بلكه دغدغه امروز اصلاحطلبان منافع ملي است و اين موضوع باعث شده كه اصلاحطلبان با گروههاي فكري مختلفي كنار بيايند.
گروهها و احزاب جديد اصلاحطلب چقدر در روندي كه اين جريان طي ميكند موثر هستند؟
ما از همه احزاب و تشكلها حتي آنها كه به تازگي به جرگه اصلاحطلبي پيوستهاند دعوت كردهايم كه با ما همكاري و همراهي كنند. وقتي از شوراي اصلاحطلبان صحبت ميكنيم يعني اين شورا همه اصلاحطلبان از همه احزاب و سلايق را دربر ميگيرد. در تلاش هستيم هر كس امروز همدل با اصلاحات است كمك كنيم كه زير چتر اصلاحات فعاليت كند.
اجماع اصلاحطلبان چقدر در رفتار انتخاباتي اصولگرايان تاثيرگذار خواهد بود؟
در گذشته شيوه انتخابات و انتخاب نامزدها شيوهاي بود كه آسيبهايي داشته است. مثلا در تهران از شخصي حمايت ميكردهايم و در ليست اصلاحطلبان حضور داشته كه جايگاه مناسب و راي لازم را نداشته است و گاهي برخي دوستان خودشان براي حضور در انتخابات دست به كار ميشدند و با يكديگر رقابت ميكردند تا در نهايت رقابت درون جناحي به وجود ميآمد و ديگران گاهي ميتوانستند با تكيه بر اين اشتباهات فضاي اصلاحطلبي را در انتخابات مهندسي كنند. اين مهندسي هم يا با رد صلاحيتها يا با تاييد صلاحيت افرادي كه ميتوانستند راي اصلاحطلبان را بشكنند اتفاق ميافتاد. البته مطلوب ما اين است كه جريان اصولگراي عاقل هم به مجلس راه پيدا كنند و افراطيون را بازنشسته كنند ولي براي اينكه كشور مجددا به مصيبتهاي هشت سال گذشته گرفتار نشود و اين همه فساد و اختلاس و حراج كردن حيثيت انقلاب در داخل و خارج از كشور پيش نيايد، بايد كمك كنيم رقابت سالم و جوانمردانهاي را بين اصلاحطلبان و اصولگرايان رقم بزنيم.
تلاش اصلاحطلبان براي رسيدن به اكثريت مجلس است يا صرفا رسيدن به اقليتي قدرتمند و حضور چهرههاي شاخص اصلاحطلب در مجلس هم براي اين جريان فكري مطلوب است؟
ما الان در فكر مشاركت حداكثري هستيم تا فضاي رقابتي به وجود بيايد و هر دو جناح زمينه و فرصت فعاليت داشته باشند تا رايهاي خاكستري را هم پاي صندوق راي بياوريم. اينكه چه نتيجهاي حاصل شود را نميتوان تعيين تكليف كرد. طبيعي است كه ميل ما رسيدن به مجلسي با اكثريت اصلاحطلبي است. اصلاحطلبان هم به لحاظ صلاحيتهاي ذاتي اصلاحات و هم به لحاظ هشت سالي كه در مسند بودهاند و نشان دادند كه ميتوانند كشور را به جايگاهي با شأن و منزلت مناسب برسانند، هم به جهت عملكردي كه گروه حاكم در هشت سال بعد از اصلاحات داشته است فكر ميكنيم كه حق اصلاحات است كه مورد اعتماد مردم قرار بگيرد. در نهايت انتخاب بر عهده مردم است. هر چه مردم تشخيص دادند مورد قبول ما است.