دریافت لینک صفحه با کد QR
گروهي بعنوان اصولگرايان معتدل وجود ندارد
23 اسفند 1393 ساعت 11:10
خصلت اصلي مجموعه اصولگرايان اين است كه نهتنها رقيب خارج از جبهه اصولگرا را نميتوانند تحمل كنند بلكه رقباي داخل جبهه خودشان را هم نميتوانند تحمل كنند.
گروه سیاسی-رسانه ها: احمد شيرزاد نماینده اصلاح طلب مجلس ششم در گفتگو با روزنامه اعتماد در مورد امكان ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرايان معتدل ميگويد اگر فضا به همين شكل پيش برود احتمال بداخلاقيهاي سياسي گروههاي تندرو در جناح اصولگرا بيشتر خواهد بود و همين امر ميتواند چهرههاي معتدل اصولگرا را بيش از گذشته به سمت ائتلاف با اصلاحطلبان متمايل كند. وی همچنين معتقد است دولت ميتواند نقش موثري در تغيير فضاي امنيتي به فضاي سياسي در آستانه انتخابات داشته باشد تا با اين تغيير رويكرد نهادهاي نظارتي هم در احراز صلاحيتها حب و بغضهايشان را دخيل نكنند و در نتيجه انتخابات براي هر دو جناح رقابتي باشد.
اصلاحطلبان بارها تاكيد كردهاند كه به دنبال نه اجماع حداكثري بلكه اجماع كامل هستند. به نظر شما فضاي سياسي كشور و شرايط اصلاحطلبان براي رسيدن به اجماع كامل مهيا است؟
من فكر ميكنم رسيدن به اجماع كامل دور از ذهن نيست و اين احتمال وجود دارد؛ گرچه ممكن است تعريف اجماع كامل يا اجماع حداكثري متفاوت باشد اما به هر حال بيش از هر زمان ديگري اين امكان وجود دارد كه با توجه به شرايط موجود در كشور و همچنين شرايط امروز اصلاحطلبان ما در قريب به اتفاق حوزهها به ليست واحد برسيم. فراموش نكنيم كه اصلاحطلبان در مقاطع زماني محتلف، حتي زماني كه در قدرت بودهاند هيچوقت براي مجلس امكان ائتلاف صد درصد در همه حوزهها وجود نداشته است. مثلا ما در مجلس ششم در تهران و شهرهاي بزرگ تقريبا به ليست واحد رسيديم اما در بعضي از شهرهاي كوچك فعالان محلي به توافق نرسيدند. به هر حال در بعضي اين حوزههاي كوچك نتيجه به نفع رقيب بود. اما در اين دوره شرايط متفاوت از گذشته و خاصتر است به اين معنا كه اغلب نيروهاي اصلاحطلب ضرورت رسيدن به اجماع را درك كردهاند و به اين توانمندي رسيدهاند كه از اختلاف نظرات چشم بپوشند.
به نظر شما چقدر احتمال ائتلاف و يا ارايه ليست مشترك با اصولگرايان معتدل وجود دارد؟
در حال حاضر نيروي رسمي يا حزبي كه اصولگرايان معتدل را نمايندگي كند در صحنه سياسي وجود ندارد؛ گرچه چهرههاي اصولگراي معتدل و مستقل زيادي وجود دارند كه از بدنه تندروها جدا شدهاند و حتي در بدنه دولت هم فعاليت ميكنند. در هر صورت گروه مشخصي كه بتوان از آنها به عنوان اصولگرايان معتدل نام برد، وجود ندارد شايد گروه مشخص اين جريان حزب اعتدال و توسعه به دبير كلي آقاي نوبخت بود كه اين حزب در گذشته جزو گروههاي ميانهرو به حساب ميآمد اما در حال حاضر به اصلاحطلبان نزديكتر است. بنابراين گروههايي مثل اعتدال و توسعه به راحتي ميتوانند با اصلاحطلبان ائتلاف داشته باشند. گرچه احزاب ميانهرو و معتدل به معناي احزاب اعتدالگرا نداريم اما چهرههاي اصولگراي معتدل كم نيستند به ويژه در شهرستانها كه ميتوان از اين چهرهها براي ليستهاي انتخاباتي استفاده كرد.
رايزني اصلاحطلبان با چهرههاي اصولگراي معتدل به ويژه در شهرستانها انجام شده است؟ فكر ميكنيد با توجه به شرايط اصولگرايان، اصلاحطلبان در اين زمينه موفق ميشوند؟
اينطور كه مشخص است به هر حال وحدت و همدلي وجود دارد، اما پيش رفتن در اين رايزنيها به تحولات ٨ تا ٩ ماه آينده بستگي دارد. در واقع پيشبيني من اين است كه رفتار تندروها خود به خود باعث رفتن معتدلان جناح اصولگرا به سمت اصلاحطلبان ميشود، گرچه در صحنه عمل هم در مجموعههاي اصولگرا تلاشهايي براي جذب اين طيف از اصولگرايان خواهد شد.
فكر ميكنيد اجماعي كه اصلاحطلبان بر آن تاكيد دارند در آستانه انتخابات چقدر ميتواند بر رفتار انتخاباتي اصولگرايان با توجه به شرايطي كه در آن قرار دارند تاثيرگذار باشد؟
دو اقدام را ميتوان از اصولگرايان انتظار داشت. اقدام اول و عاقلانهتر اين است كه تلاش ميكنند بيشتر به سمت ائتلاف پيش بروند و جبهه سياسيشان را متراكمتر بكنند. احتمالا از سوي برخي نهادها هم با همين توصيه رو به رو خواهند شد، اما تجربه اين چند سال اخير نشان داده است كه در اين كار كمتر موفق عمل كردهاند. به هر حال خصلت اصلي مجموعه اصولگرايان اين است كه نهتنها رقيب خارج از جبهه اصولگرا را نميتوانند تحمل كنند بلكه رقباي داخل جبهه خودشان را هم نميتوانند تحمل كنند. به همين دليل برخي از چهرهها و بخشهاي تندروي اين جريان بهشدت بر بداخلاقيهاي سياسي خود ميافزايند و خيليها را از خود بري ميكنند. اگر بر همين منوال پيش برود احتمال اتحاد و انسجام در ميان اصلاحطلبان و اصولگرايان ميانهرو بيشتر خواهد شد.
در مدت اخير برخي چهرههاي شاخص اصولگرا مثل آقاي باهنر دايما بر حضور اصلاحطلبان و اجماع آنها براي انتخابات تاكيد دارند. تحليل شما از اين دعوت انتخاباتي از سوي چهرههاي اصولگرا چيست؟
بهتر است با حسننيت برخورد كنيم. به هر حال آقاي باهنر از عناصر كاركشته سياست هستند و ميدانند كه مجلس بيكيفيت چقدر به منافع كشور لطمه ميزند. ايشان به دليل سابقه طولاني كه در مجلس داشتهاند به منافع كلي يا منافع ملي توجه بيشتري دارد. البته اين نگاه خوشبينانه است. روشن است كه هر كسي براي فضاي سياسي كشور دل بسوزاند، ترجيح ميدهد كه همه رقباي سياسي به صحنه بيايند.
هرچقدر نزديك به فضاي انتخابات بشويم فكر ميكنيد دولت ميتواند فضاي سياسي را به گونهاي مديريت بكند كه اصلاحطلبان راحتتر در فضاي سياسي كشور فعاليت كنند؟
دولت قطعا بسيار موثر است. به ويژه وزارت كشور ميتواند نقش مهمي را در اين ميان ايفا كند. مجموعه استانداران و فرمانداران هم ميتوانند بسيار موثر باشند. استانداري كه بخواهد از حق مردم كوتاهي كند واقعا به وظايف قانوني خود عمل نكرده است. فرمانداران هم در اين زمينه بسيار نقشآفرين هستند و ميتوانند در برگزاري انتخاباتي پرشور نقش داشته باشند. به همين دليل است كه من فكر ميكنم اتفاقا نقش وزارت كشور در انتخابات بسيار موثر است.
نقطه مطلوب جريان اصلاحطلب در انتخابات مجلس كجا است؟ آيا اصلاحطلبان بر رسيدن به اكثريت صندليهاي مجلس اصرار دارند يا به اقليت اصلاحطلب اما مقتدر در مجلس هم رضايت ميدهند؟
طبيعتا ما به دنبال اكثريت مقتدر در مجلس هستيم و اين مطلوب جريان اصلاحات است. به هر حال اصلاحطلبان بايد به اهداف بزرگ فكر كنند. اگر در عرصه عمل رقيب هم با رقابت سالم بتواند وارد مجلس شود، تفاوتي ندارد ؛ آنچه مهم است راي و نظر مردم است كه بايد در نظر گرفته شود.
برخي گروهها از جناح رقيب مدعياند شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات و شوراي مشورتي كاركرد موازي دارند و اين موضوع ميتواند اتحاد و انسجام اصلاحطلبان را در عرصه عمل تحت تاثير قرار دهد. كاركرد هركدام براي انتخابات چيست؟
آنچه به طور كلي ميتوان در موردش صحبت كرد اين است كه جزييات را بايد دوستان اصولگرا بر عهده خود اصلاحطلبان بگذارند. اصلاحطلبان نشان دادهاند كه به هر روي ميتوانند با هم كنار بيايند. اصولگرايان نگران اصلاحطلبان نباشند. درست است كه تكثر واقعي و سلايق و طيفهاي مختلفي در جبهه اصلاحات وجود دارد اما اصلاحطلبان به مرور زمان آموختهاند كه چگونه در قالب شوراها و احزاب با هم كار كنند و كنار بيايند و در نهايت به نتيجه مطلوب هم برسند. بنابراين حضور اين نهاد مشكلي براي جريان اصلاحات ايجاد نخواهد كرد به ويژه حضور رييس دولت هفتم و هشتم در اين جريان و نه به عنوان كسي كه حكم آخر را صادر كند بلكه به عنوان يك هماهنگكننده و سرمايه سياسي ميتواند همه را دور هم جمع كند. بنابراين فكر ميكنم اصلاحطلبان ميتوانند با توجه به سازوكارهايي كه در اختيار دارند به هماهنگي لازم هم برسند.
ليستهاي نهايي خروجي كدام يك از اين دو نهاد است؟
در انتخابات پيش رو استانها و چهرههاي شهرستاني تاثيرگذاري بسياري دارند كه كليديترين مساله است. به اين شكل نيست كه ليستها در تهران مشخص شود حتي در دورههاي گذشته هم معمولا بيشترين مشورتها در حوزههاي انتخابيه اتفاق ميافتاد و در حوزه انتخابيه به تصميم اوليه ميرسيدند و نهايتا در مركز آن تصميمي كه اصلاحطلبان منطقه روي آن به اجماع رسيدهاند را تاييد ميكنند. بنابراين اصل تصميم نه در شوراي هماهنگي و نه در شوراي مشورتي گرفته نميشود بلكه اين تصميمات در حوزههاي انتخابيه اتخاذ شده و اين دو نهاد هم سعي دارند حلال مشكلات و چالشها باشند.
اصلاحطلبان به گزينههاي نزديك به دولت هم براي انتخابات فكر ميكنند؟
به هر حال گزينههاي نزديك به دولت هم كنار اين مجموعه هستند. دولت آقاي روحاني بدنه اجتماعي گسترده و تشكيلات سياسي خاصي نداشته است بنابراين پيداست كه گزينههاي نزديك به دولت هم با نيروهاي سياسي موجود كار كنند. نيروهاي موجودي هم كه از دولت حمايت ميكنند مسلما بيشتر اصلاحطلبان هستند. طبيعي است كه رابطها و اشخاصي وجود داشته باشند كه با اصولگرايان يا اصلاحطلبان در ارتباط باشند اما اينكه دولت بخواهد در فرآيند تعيين نماينده و كانديدا دخالت داشته باشد موضوع مثبتي نيست. بعيد به نظر ميرسد كه شخص روحاني و حتي اصلاحطلبان چنين چيزي را بخواهند. چهرههايي كه مديران مياني باشند در واقع مديراني كه ارتباطي با نهادهاي برگزاري انتخابات نداشته باشند، ميتوانند در كنار فعاليت مديريتيشان فعاليت انتخاباتي و حزبي هم داشته باشند.
کد مطلب: 72165
بهار نیوز
https://www.baharnews.ir