کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

توحیدی: رویکرد دولت قبل امنیتی کردن هنر بود

مخالفان خانه‌ سینما همچنان در کمین‌اند

22 فروردين 1394 ساعت 9:51

مهم‌ترین اولویت‌های خانه‌سینما اتفاقا بی‌ارتباط با مسئله تعطیلی خانه‌سینما نیست. دشمن‌های سینمای ایران که لباس دوست برتن کرده‌اند و در نقش دایه‌های مهربان‌تر از مادر ظاهر شدند- و چقدر بد نقش‌شان را بازی می‌کنند- برای تسخیر، یا قلب ماهیت یا انحلال خانه‌ سینما کمین کرده‌اند.


گروه فرهنگی-رسانه ها: بعد از گذر از تنش‌ها و مسائل مبتلابه تعطیلی خانه‌سینما، بالاخره در ماه آخر سال گذشته هیأت‌مدیره جدید این خانه معرفی ‌شد. با این‌انتخاب، امیدی دوباره زنده شد تا خانه‌سینما به روزهای آرام خود بازگردد و در فضای بدون تنش بتواند طبق اساسنامه خود وضعیت اعضایش را سروسامان دهد. تا پایان همین‌هفته هم قرار است هیأت‌مدیره، مدیرعامل جدید خانه سینما را انتخاب کند. طبعا برای رسیدن به این‌نقطه، حوادث و وقایعی به‌وجود آمد که باید آن را تحلیل کرد. فرهاد توحیدی، رئیس هیأت‌مدیره قبلی خانه‌سینما که این‌روزها به فضای سینما بازگشته، با توجه به تجربیات خود تفسیر خود را درباره اوضاع خانه‌سینما ارائه می‌دهد. بدیهی است تجمیع و انتقال این تجربیات، می‌تواند راهگشای مسیر پیش‌روی متولیان این خانه باشد. فرهاد توحیدی در گفت‌وگو با روزنامه «شرق»  همچنان خطر حرکات مخالفان ابقای خانه را گوشزد می‌کند.

سال گذشته بالاخره هیأت‌مدیره جدید «خانه‌سینما» معرفی شدند و شما به‌عنوان رئیس قبلی هیأت‌مدیره خانه که دوران سختی را سپری کرده‌اید، حتما بهتر از هرکسی می‌توانید تحلیل خودتان را در این زمینه ارائه دهید که اساسا هیأت‌مدیره فعلی چقدر توانایی و این امکان را دارند اهداف و مسیری که شما و همکاران‌تان در دوره قبل دنبال می‌کردید، محقق کنند. آیا به‌نظر شما در چشم‌انداز کلی، هیأت‌مدیره فعلی اصلا قصد دارد امتداد نگاه هیأت‌مدیره قبلی باشد یا خیر؟
هیأت‌مدیره جدید خانه‌سینما، هیأت‌مدیره‌ای صنفی و کاری است. آقایان مختاری و موئینی از اعضای هیأت‌مدیره سابق در ترکیب هیأت‌مدیره جدید حضور دارند و آقای سیدمهدی خادم، بازرس هیأت‌مدیره پیشین، این‌بار به‌عنوان هیأت‌مدیره حاضرند. هرسه این آقایان از اعضای موثر هیأت‌مدیره دوره دوازدهم بودند. هرسه آنها در هیأت‌مدیره‌های گذشته خانه‌سینما یا در شورای مرکزی صنف خود سال‌ها حضور موثر داشته‌اند. آنها پل بین گذشته و آینده هستند. آقای مختاری هرچند بیشتر با وجهه مستند‌سازی خود شناخته می‌شوند، اما از آگاه‌ترین سینماگران ایران نسبت به قوانین، مقررات، تشکیلات دولتی و صنفی سینمایی هستند. ایشان نقاط قوت و ضعف سینمای ایران را به‌خوبی می‌شناسند و در این زمینه صاحب مقامات بسیار مهم و فاضلانه هستند. مقالاتی که در آن به آسیب‌شناسی سینمای ایران پرداخته‌اند، راه‌های برون‌رفت از بحران‌ها را به‌خوبی نشان داده‌اند.

آقای موئینی که درهیأت‌مدیره دوره دوازدهم کار بسیار دشوار تماس با اصناف را برعهده داشتند و مسئولیت برگزاری شورای روسای اصناف را عهده‌دار بودند نیز از آگاه‌ترین سینماگران ایران در زمینه تشکل‌های صنفی هستند. ایشان از سال‌ها قبل و در دوره‌های مختلف هیأت‌مدیره نقش برجسته‌ای در تدوین نظام‌نامه‌های امنیت شغلی، تهیه و تدوین پیمان جمعی کار داشتند و با کوشش ایشان بود که حدود یک‌دهه قبل مفاد پیمان جمعی کار میان برخی اصناف از جمله کانون کارگردان‌ها و تدوینگران و آهنگسازان و... به امضا رسید و اجرایی شد. آقای سیدمهدی خادم که در خانواده‌ای سینمایی رشد کرده و بالیده، در کنار پدر بزرگوارشان سینماداری را تجربه کرده و سال‌ها مدیریت سینما را برعهده داشته‌اند، صاحب توانایی‌های غیرقابل‌انکار در حوزه پخش و نمایش هستند. دیگر اعضای هیأت‌مدیره نیز هریک از توانایی‌های قابل‌توجه برخوردارند. آتیلا پسیانی که باید او را نیز فرزند تئاتر و سینما برشمرد، به عنوان بازیگری صاحب سبک و معتبر در سینمای ایران، همواره در صنف بازیگران مسئولیت‌های صنفی داشته است.

کامران ملکی مرد همه‌کاره سینمای ایران کسی است که زوایا و خفایای سینمای ایران را به‌خوبی می‌شناسد. بهمن اردلان ارتباط هیأت‌مدیره را با اصناف فن‌سالار برقرار می‌کند و شادمهر راستین که تجربه ریاست کانون فیلمنامه‌نویسان سینمای ایران را دارد، معمار هنرمندی است که همواره در تشکیلات صنفی، نگاه معمارانه و سازمانگرانه داشته است. او دوتجربه مهم و موفق را در سال‌های اخیر در کارنامه دارد؛ راه‌اندازی و هدایت باشگاه فیلمنامه‌نویسان سینمای ایران که خود به نهادی تبدیل شده است و مسئولیت اجرایی ساخت «خانه فرهنگ هریس» را که خانه‌سینما بعد از زلزله ویرانگر آذربایجان‌شرقی، در این شهر احداث ‌کرد، برعهده داشته و به‌خوبی به انجام رسانده است. عبدالله اسفندیاری، فیلمنامه‌نویس، تهیه‌کننده، مدیر فرهنگی کهنه‌کار سینمای ایران نیز مسئولیت بازرسی را برعهده دارد. تا آنجا که مطلعم، مجموعه دوره جدید خود را متعهد می‌دانند برنامه‌های نیمه‌تمام هیأت‌مدیره دوره دوازدهم را پیگیری کنند و به سرانجام برسانند. به گمان من ظرفیت‌های خوبی در هیأت‌مدیره سیزدهم برای پیشبرد اهداف صنفی وجود دارد.

با وجود تحلیل مثبتی که ارائه کردید، اما برخی‌ها به نبود نماینده صنفی همچون کانون کارگردانان در ترکیب هیأت‌مدیره معترض هستند. تحلیل‌تان از این قضیه چیست؟
یکی از مسائل مهم خانه‌سینما مشکل ساختاری است. در ساختار فعلی خانه‌سینما ممکن است برخی از اصناف به درست یا غلط احساس کنند در هیأت‌مدیره صدایی ندارند. در شکل فعلی ساختار خانه‌سینما، هیأت‌مدیره‌ها بیشتر از میان ١٠، ١٢صنف انتخاب می‌شوند. البته سال‌هاست در خانه‌سینما ایده شکل‌گیری اتحادیه‌ها دنبال می‌شود، یعنی تجمیع صنوف همگن در یک اتحادیه که ‌باید نماینده‌ای هم در اتحادیه داشته باشند. این ایده یک‌بار به صورت ناقص و در شکل وجود دوکرسی ثابت برای نمایندگان کارگردانان و تهیه‌کنندگان در هیأت‌مدیره اجرا شد که در همان‌زمان نیز منتقدان فراوانی داشت و مقاله معروف «دوکرسی آهنین و چندصندلی شکسته» ابراهیم مختاری در نقد آن نوشته شد. تجمیع اصناف همگن در قالب اتحادیه -مثلا اتحادیه دستیاران- می‌تواند به احساس مشارکت بیشتر اصناف در تعیین سرنوشت خود منجر شود و زمینه را برای اتخاذ تصمیم‌های مهم در راستای تأمین امنیت شغلی هموارتر کند.

هرچند ذکر این نکته خالی از اهمیت نیست که اعضای هیأت‌مدیره پس ار انتخاب به‌عنوان عضو هیأت‌مدیره، نماینده صنف خود در هیأت‌مدیره نیستند و از این راه امتیاز ویژه‌ای نصیب آنها نخواهد شد. البته هنوز برخی براین باور غلط هستند که اگر صنف آنها نماینده‌ای در ترکیب هیأت‌مدیره نداشته باشد، دنیا به آخر رسیده است. درصورتی که اعضای هیأت‌مدیره فارغ از حرفه تخصصی و صنف خویش، نماینده همه اعضای خانه‌سینما هستند و برای تامین منافع همه باید تلاش یکسان کنند. خدمت در هیأت‌مدیره و سایر ارکان خانه‌سینما خدمتی داوطلبانه و ایثارگرانه است. خدمتگزاران صنفی نه‌تنها از این بابت عایدی ندارند که موقعیت‌های شغلی و حرفه‌ای خود را نیز باید قربانی خدمت داوطلبانه صنفی کنند. در انتخابات اخیر هیأت‌مدیره، کانون کارگردان‌ها در جریان نظرات شورای روسای صنوف بود.

این شورا که در دوران تعطیلی خانه‌سینما شکل گرفت و ماندگار شد، یکی از بهترین دستاوردهای دوران فترت خانه‌سینماست که تأمین‌کننده ارتباط از پایین به بالا در خانه‌سینماست و روح مطالبات صنفی اعضا را بازتاب می‌دهد. کانون کارگردانان خود عضو موثر این شوراست. آنها در جریان نظرات همکاران خود بودند. به گمان من با تعامل بیشتر یقینا نماینده کانون کارگردانان به‌عنوان عضو هیأت‌مدیره انتخاب می‌شد. در مورد تهیه‌کنندگان نیز اتفاق مشابهی رخ داد که در صورت تدبیر ابتر، نتیجه انتخابات می‌توانست مقاومت باشد. حضور دونماینده از این اصناف می‌توانست به قوت بیشتر هیأت‌مدیره بینجامد. البته با حسن تدبیری که کانون کارگردانان به خرج داد با تبریک به هیأت‌مدیره منتخب و قول مساعدت با آن، یقینا این اعتبار همچنان در خدمت پیشرفت تشکیلات صنفی قرار خواهد داشت.

همان‌طور که می‌دانید، بعد از جریانات پیش‌آمده و بسته‌شدن خانه، برای رفع این معضل آنقدر انرژی مصرف شد که قطعا مسائل زیادی مربوط به خانه معلق مانده است. به‌نظر شما آن مسائل چیست؟ و جنابعالی اولویت‌ها را چگونه دسته‌بندی می‌کنید؟
مهم‌ترین اولویت‌های خانه‌سینما اتفاقا بی‌ارتباط با مسئله تعطیلی خانه‌سینما نیست. دشمن‌های سینمای ایران که لباس دوست برتن کرده‌اند و در نقش دایه‌های مهربان‌تر از مادر ظاهر شدند- و چقدر بد نقش‌شان را بازی می‌کنند- برای تسخیر، یا قلب ماهیت یا انحلال خانه‌سینما کمین کرده‌اند. از این‌رو مهم‌ترین اولویت خانه‌سینما، تعامل با شورایعالی انقلاب فرهنگی است برای اینکه خانه‌سینما را از شمول مقررات تاسیس مراکز فرهنگی و هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مستثنا کند. ثبت اصناف در وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی دومین اولویت خانه‌سینماست. سومین اولویت تکمیل چرخه امنیت شغلی است که روی سازوکار آن در سال‌های اخیر با وضوح و دقت بیشتر کار شده است. اما به سرانجام‌رساندن آن، مستلزم صرف وقت، مذاکرات درون‌گروهی فشرده و هموار‌سازی مقررات دولتی است.

طبیعتا در هرسازمان و نهادی تعامل سازنده میان مدیرعامل و اعضای هیأت‌مدیره در پیشروی اهداف آن سازمان راهگشاست. به طور دقیق می‌خواهم بدانم تعامل جنابعالی و سایر اعضای هیأت‌مدیره و آقای عسگرپور در پشت‌پرده چگونه بود؟ جدا از موضع‌گیری‌های مشترکتان در برابر عاملان بسته‌شدن خانه‌سینما در شکل بیانیه‌های سرگشاده و اظهارنظرات علنی رسانه‌ای، آیا اساسا اختلافاتی در پشت‌پرده وجود داشت؟ با توجه به اینکه هر شخصیت حقوقی، در قامت یک شخصیت حقیقی دیدگاه‌های خاصی هم دارد.
در اوج دعواهای خانه‌سینما با دولت دهم و سازمان سینمایی معروفش، به یاد دارم آقای عسگرپور جمله‌ای گفت که بعدها بر سر زبان‌ها افتاد. ایشان در دیدار با مجموعه‌ای از صاحب‌منصبان نیروی انتظامی گفت تعامل خانه‌سینما با نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات، بیشتر از تعامل خانه‌سینما با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. کوشش دولت دهم –به گمان من- در امنیتی‌کردن حوزه فرهنگ، رویکردی آشکار بود. در نامه معروف استرجاع آقای شمقدری این کوشش به‌وضوح دیده می‌شود. درحالی که نهادهای امنیتی کشور با درایت و عقلانیت می‌کوشیدند التهابات این حوزه را مدیریت کنند. سربسته می‌گویم اگر عقلانیت وزارت اطلاعات و مجموعه نیروی انتظامی، به‌خصوص فرمانده محترم سابق نیروی انتظامی سردار احمدی‌مقدم و معاونت اجتماعی ایشان، سردار بهمن کارگر نبود، اوضاع هنگام تعطیلی خانه‌سینما به‌مراتب پیچیده‌تر می‌شد.

اگر تعامل پشت‌پرده با این دستگاه‌ها و نیز قوه محترم قضائیه به‌خصوص در پرونده آقای جعفر پناهی و... همین‌طور مستندسازان دستگیرشده نبود، فاجعه‌های بزرگ‌تری رخ می‌داد. درمورد اختلاف سلیقه‌های درونی، تفاوت دیدگاه‌ها، حتما مشکلاتی بروز می‌کرد. اما در مجموع باید گفت این اختلاف سلیقه‌ها به‌دلیل تحقق هدف همگانی بزرگ‌تر نادیده گرفته می‌شد. رفاقت و صمیمیتی که در این دوران در میان اکثریت قاطع سینماگران ایران دیده شد، هیچ‌گاه شخصا تجربه نکرده‌ام. همین اتفاق نظر و وحدت کلمه بود که مسئله خانه‌سینما را به امری همگانی و ملی تبدیل کرد.

حتما می‌دانید درپی بسته و بازشدن خانه‌سینما، خواه‌ناخواه بعید نیست که این کابوس دوباره تکرار شود. می‌خواهم بپرسم از نظر شما چگونه این معضل ریشه‌کن می‌شود و از نظر حقوقی راه‌های برون‌رفت بسته‌شدن بزرگ‌ترین نهاد صنفی هنری کشور را در چه می‌دانید؟
تفسیر مضیق برخی از مدیران سازمان سینمایی دولت دهم از مقررات تاسیس و نظارت بر مرکز فرهنگی و هنری در وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی، بی‌توجهی مجموعه مدیران این وزارتخانه در دولت‌های پیشین، سبب شده است مهم‌ترین نهادهای صنفی این کشور که تشکیل آنها دستاورد نظام جمهوری اسلامی است، به‌لحاظ شکلی و قانونی دچار مشکل شوند. در این مقررات، موسسات و مراکز فرهنگی و هنری برای تاسیس باید یک مدیرمسئول و یک هیأت موسس جهت تصدی موسسه معرفی کنند. پروانه فعالیت هم به نام مدیرمسئول صادر می‌شود. این مدیرمسئول و هیأت موسس دائمی و الی‌الابد هستند. آنها هستند که می‌توانند هیأت‌مدیره دلخواه خود را انتخاب یا درصورت نارضایتی برکنار کنند. این ساختار بیشتر به درد موسسات و مراکز فرهنگی- هنری خصوصی می‌خورد. درحالی که نهاد مدنی‌ای همچون خانه‌سینما، در ساختاری از پایین به بالا تعریف شده است. هیأت موسس این نهاد پس از تشکیل منحل شده و اختیارات به هیأت‌مدیره منتخب مجمع‌عمومی تفویض شده است.

مجمع‌عمومی بالاترین رکن نهاد است و هیأت‌مدیره به این رکن پاسخگوست. درعین‌حال مجمع‌عمومی نماینده اراده آحاد اعضای نهاد است، نه یک هیأت موسس مادام‌العمر. هیأت‌مدیره خانه‌سینما هر دوسال یک‌بار در مجمع‌عمومی انتخاب می‌شود. اساسنامه این نهاد با همین‌ویژگی‌ها در شورای فرهنگ عمومی تصویب شده است هرچند بعدا در دهه٨٠ اختیار تاسیس و نظارت بر مراکز فرهنگی-هنری واگذار شد و موسسات موظف شدند تا خود را با آخرین مقررات انطباق دهند. به‌دلیل تناقضات ساختاری این انطباق ممکن نبود. خانه‌سینما و نهادهای مشابه با ساختار قبل مشغول فعالیت بودند و مشکلی نیز متوجه آنها نمی‌شد. اختصاص بودجه، تصویب مقررات در هیأت وزیران و ذکر نام خانه‌سینما برای عضویت در مجامع تصمیم‌گیری سینمایی، عملا بر قانونی‌بودن فعالیت خانه‌سینما صحه گذاشت. اما پس از بروز مشکلات و تعطیلی خانه‌سینما، این نهاد باید به کمک سازمان سینمایی، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی -که در این زمینه ذی‌علاقه است- شورایعالی انقلاب فرهنگی و شخص رئیس‌جمهور یک‌بار برای همیشه مسئله را به شکلی بنیادی در قالب تصویب مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی حل و این نهاد را از شمول مقررات پیش گرفته مستثنا کرده و راه را برای نگارش اساسنامه جامع و اصلاح ساختاری هموار کند.

از نظر شما با توجه به خاطراتتان در آن ایام سخت، سخت‌ترین روزها، مربوط به چه روزها و مسائلی بود؟
سخت‌ترین روزها، روزهایی بود که بالاخره بعد از تلاش‌های بسیار، آقای احمدی‌نژاد دستور بازگشایی خانه‌سینما را داد، اما سازمان سینمایی با سرپیچی از دستور مافوقش، خانه‌سینمای شماره٢ را راه‌اندازی کرد و دستور اشغال خانه‌سینما را از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفت و شبانه با شکستن قفل درهای ساختمان شماره‌١، کوشید تا ساختمان را تحویل تشکل خودساخته‌اش دهد. تجمع خودجوش فردای ‌روز اشغال و تجمع بزرگ‌تری که دوروز بعد در پنجشنبه‌ای از ماه رمضان سال٩٢ مقابل خانه‌سینما شکل گرفت، سخت‌ترین روزهای خانه بود. درحالی که ما نمی‌توانستیم از برگزاری تجمع پیشگیری کنیم. فقط باید اتفاقات را مدیریت می‌کردیم. حضور پلیس ضدشورش در خیابان بهار بر حساسیت قضیه افزود. اتوبوس‌هایی در بهار مستقر شده بودند تا لابد بازداشت‌شدگان احتمالی را با آنها منتقل کنند. بچه‌ها که اکثرا با زبان روزه در تجمع شرکت کرده بودند، طاقت ازدست‌داده بودند.

برخی می‌خواستند زنجیرها را پاره کنند و قفل‌های اغیار را بشکنند. هرلحظه بیم آن داشتیم که سری و دستی بشکند و خونی از دماغی سرازیر شود. اگر چنین می‌شد، یقینا ما مسئول بودیم. بالاخره اقدامات پشت‌پرده باعث شد تا سردار ساجدی‌نیا، فرمانده وقت نیروی انتظامی تهران بزرگ وارد صحنه شود. با درایت او و معاونت اجتماعی نیروی انتظامی سردار دکتر منتظرالمهدی قضیه ختم‌به‌خیر شد. قرار شد تا تعیین‌تکلیف، ساختمان شماره‌یک تحت محافظت نیروی انتظامی قرار گیرد و کسی به آن ورود نکند. از آن روز تا پیروزی دولت تدبیر و امید و بازگشایی خانه‌سینما چندان به درازا نکشید. نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد.

به‌هرحال هرچه بود تمام شد. اما شما درحال‌حاضر به‌عنوان یک‌فیلمنامه‌نویس مشغول چه کاری هستید و چه برنامه‌هایی را دنبال می‌کنید؟
بنده کاری ندارم جز نوشتن فیلمنامه. این‌روزها همراه با آقای تبریزی مشغول نوشتن فیلمنامه «کیسه‌رو بده و خلاص‌شو» هستیم که کمدی-اجتماعی است. همچنین همراه آقای همایون اسعدیان پروژه «دیدار در شرم تووا» را پیش می‌بریم که درباره حادثه تسخیر سفارت آمریکاست.


کد مطلب: 74112

آدرس مطلب :
https://www.baharnews.ir/interview/74112/مخالفان-خانه-سینما-همچنان-کمین-اند

بهار نیوز
  https://www.baharnews.ir