به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۲۰:۲۶
 
۱۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۷ ساعت ۱۰:۰۵
کد مطلب : ۱۰۸۱۲۸
استقبال گرم مردم و هنرمندان از عوامل فروشنده

پیام تبریک استاد کیارستمی برای اصغر فرهادی

گروه هنري: پرواز حامل عوامل فیلم فروشنده که در جشنواره فیلم کن موفق به دریافت دو جایزه رسمی شدند، ساعت 1:10 دقیقه بامداد امروز (جمعه ۷ خرداد) بر زمین نشست و با استقبال گرم مردم و هنرمندان مواجه شد.
پیام تبریک استاد کیارستمی برای اصغر فرهادی
علاوه بر مردم سینماگرانی چون امین تارخ، رخشان بنی‌اعتماد، علیرضا تابش، حبیب ایل‌بیگی، حبیب رضایی، محمدرضا دلپاک، کامران ملکی و.... در فرودگاه حاضر بودند و اين موفقيت را به فرهادي،‌ حسيني و عليدوستي تبريك گفتند.

در همين حال، نگار اسکندرفر نویسنده، روزنامه نگار و مدیر فرهنگی به مناسبت اهدای جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد به فیلم «فروشنده» به کارگردانی اصغر فرهادی در شصت و نهمین دوره جشنواره فیلم کن فرانسه در یادداشتی ضمن یادی از عباس کیارستمی فیلمساز ایرانی و دارای نخل طلای جشنواره کن و ناصر تقوایی فیلمساز پیشکسوت کشورمان، این موفقیت را به تیم فیلم «فروشنده» تبریک گفت.

در این یادداشت آمده است: «دیگر دارد به سه ماه هم می رسد این انتظار كه گاه گاهی صفحه تلفن همراهم روشن شود: Abbas Kia. چقدر دلم تنگ می شود این روزها برای شنیدن صدایش بعد از زنگ تلفن: سلام خانوم. بعد فرصتی برای درددل و گفتگو. از دوشنبه روزی كه به بیمارستان رفت كه سه چهار روزه برگردد، سی چهل پنجاه شصت روز هم بیشتر گذشته. از آن روز برایم ساعت به وقت كیارستمی كوک شده و این انتظار برای دیدن Abbas Kia روی صفحه موبایلم. گاه كوتاه در جمله ای كه رخصتی دهد برای فرصت دیدار و گاه شروع مكالمه ای با صدایی گرفته و جملاتی كوتاه: سلام خانوم و...

امروز وقتی اسمش را روی موبایل دیدم از جلسه بیرون پریدم. «سلام خانوم» صدا هم چنان گرفته بود و آرام. گفت نگران نباش، حالم از صدایم بهتر است و من آرزو كردم همین طور باشد. حرف هایش بوی زندگی و زیبایی می داد. گفت «اگر فرهادی را دیدی از قول من تبریک فراوان بگو، اتفاق مهمی است برای سینمای ایران یا برایش ایمیل بزن». تاكید داشت بر این امر. دقایقی درباره موضوعات دیگر حرف زدیم. بعد از خداحافظی، من ماندم و هجوم خاطرات ...

اصغر جان این روزها جماعتی شادمان از افتخاری هستند كه تو به آنها هدیه كردی و می دانی كه من نیز برای تو خوشحالم و برای سینمای ایران كه هر بار با این اتفاق ها جانش تازه می شود، به ویژه اینكه یک بار در فیلم «جدایی» این احساس را با هم تجربه كردیم، اما این روزها دلم هر دم به جایی است؛ تكه ای در پیش كسی است كه در انتهای كوچه ای بن بست، در یک بیمارستان خانگی، چشمانش نظاره گر گلدان های شمعدانی قرمزی است كه پشت پنجره اتاقش چیده شده و جهانی چشمشان به اوست كه بازبیاید و خواب های زیبایش را برایشان ترجمه كند. او كه روزی در روزگاری كه ز منجنیق فلک سنگ فتنه می بارید، برای این سرزمین افتخار آفرید. من پیغام تبریک او را به تو می رسانم. همان طور كه پیغام احوالپرسی های تو را به او.

و اما پاره دیگر دلم پیش كسی است كه در یكی از آپارتمان های اكباتان گوشه ی انزوا گزیده، كسی كه تو خود بارها در درس سناریونویسی به او اشاره داشتی و این آدم شریف كسی نیست جز ناصر تقوایی كه خودت همیشه گفته ای سینمای ایران به او مدیون است. دلم پیش اوست كه نكند در این عزلت خودخواسته اش او را از یاد ببریم. امروز با خودم فكر كردم وقتی برگشتی به تو پیشنهاد بدهم با هم به دیدن عباس كیارستمی و ناصر تقوایی برویم. و تكه دیگر این دل: اصغر جان جایزه ات بر سینمای ما مبارک باد.»

.....................................................
شاید وقتی اسم جشنواره کن بیاید، خیلی از ما یاد «طعم گیلاس» عباس کیارستمی بیفتیم و نخل طلایی که برای اولین و آخرین بار تا امروز سال 1997 به ایران رسید. (استاد كيارستمي بعدها گفت: کسی به‌خاطر نخل طلا به من تبریک نگفت. در فرودگاه تهران پاسپورتم را مهر کردند و گفتند از در پشت برو عده‌ای میخواهند کتکت بزنند!)

سال 2016:
چند روز پس از اعلام رسمی فیلم های بخش مسابقه جشنواره، مسئولان کن در بیانیه ای رسمی اعلام کردند، فیلم «فروشنده» جدیدترین ساخته اصغر فرهادی هم در فستیوال امسال پذیرفته شده است. فارغ از این که آیا در طول سالیان، سابقه داشته فیلمی چند روز بعد از جشنواره به لاین آپ اصلی برسد یا خیر، نکته ای که در مورد حضور ساخته جدید فرهادی در کن مهم است، این است که برخی کارشناسان عقیده دارند انتخاب پس از موعد فیلم فرهادی باعث ایجاد فشار روی هیئت داوران می شود. چرا که کن اصلا دوست ندارد برای فیلمی که ارزش جایزه و تحسین منتقدان را نداشته بیانیه جداگانه بدهد.

از سوی دیگر امسال کتایون شهابی فیلم «وارونگی» بهنام بهزادی را هم با خود به بخش نوعی نگاه شصت و نهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم کن برده است. فیلمی که در همین جشنواره فیلم فجر خودمان هم روی پرده رفت و نه با اقبال مخاطبان مواجه شد و نه منتقدان. اگر «فروشنده» فرهادی در بخش اصلی نمی بود، آن وقت «وارونگی» تنها نماینده ایران در مهم ترین جشنواره سینمایی دنیا می شد. آیا واقعا فیلمی بهتر از «وارونگی» برای نمایندگی کشورمان نداشتیم؟ شاید هم ساخته جدید بهزادی واجد شرایطی بوده است که آن را بیش از هر فیلم ایرانی دیگری «کن‌پسند» می کرد!

سال 2015:
می شود گفت نام کتایون شهابی از این دوره در مطبوعات مطرح شد. کارمند سابق بنیاد سینمایی فارابی، وقتی «ناهید» آیدا پناهنده را توانست به عنوان تنها نماینده ایران به شصت و هشتمین دوره جشنواره کن ببرد، نام خودش را هم پر رنگ تر کرد. اگرچه این اثر در ایران خیلی مورد استقبال واقع نشد و حتی مسعود فراستی به این فیلم لقب مستاصل داد اما توانست جایزه ویژه بهترین فیلم اول را مشترکا با یک فیلم هندی به خودش اختصاص دهد.

سال 2013:
اولین حضور اصغر فرهادی در بخش اصلی کن با اولین ساخته خارجی زبانش، پس از جایزه اسکار در شصت و ششمین دوره این جشنواره رخ داد. او با «گذشته» به کوت دازور رفت. فیلمی که به عنوان محصول مشترک فرانسه و ایتالیا شناخته می شود. برنیس بیژو، بازیگر نقش اول زن فیلم، از جشنواره ای که استیون اسپیلبرگ ریاست آن را بر عهده داشت، جایزه بهترین بازیگر زن را برد. ساخته فرهادی در نهایت تا نامزدی در بخش بهترین فیلم خارجی زبان گولدن گلوب هم پیش رفت اما نتوانست جایزه را به خودش اختصاص دهد. بعدها شایعاتی شنیده شد که نخل طلا تا لحظات آخر برای «گذشته» کنار گذاشته شده بود اما سیاست های کن باعث شد فیلم شنیع «آبی گرم ترین رنگ است» جایزه را به خانه ببرد.

محمد رسول اف، یکی از فیلمسازان منتسب به جریان فتنه 88 هم با «دست نوشته ها نمی سوزند» در بخش نوعی نگاه این دوره کن حاضر شده بود. فیلم او که به ماجرای قتل های زنجیره ای می پردازد اتفاقا مورد پسند کن واقع شد و توانست جایزه FIPRESCI را هم به خودش اختصاص دهد.

سال 2012:
بعد از آن که جهان به پایان نرسید، عباس کیارستمی برای آخرین بار تا امروز با فیلم «مثل یک عاشق» پا به روی فرش قرمز جشنواره کن گذاشت. اثری که به عنوان نماینده ژاپن به این جشنواره آمد، چیزی نبرد و در سکوت رفت.

سال 2011:
«به امید دیدار» محمد رسول اف تنها نماینده ایران در بخش نوعی نگاه جشنواره کن بود. فیلمی در مورد تلاش های یک وکیل برای گرفتن روادید و خروج از کشور و با همان مضامینی که کنی ها دوست دارند از ایران ببینند. اگرچه حکم ممنوعیت خروج رسول اف که س از حوادث سال 88 رقم خورده بود، چند روز پیش از جشنواره کن لغو گردید اما مسئولان جشنواره ماهی خودشان را گرفتند و به فیلمساز در حصر، جایزه بهترین کارگردانی بخش نوعی نگاه را اهدا کردند.

سال 2010:
شصت و سومین دوره را باید به نام ژولیت بینوش سند زد. بازیگر سرشناس سینمای فرانسه در این دوره ابتدا با پوستر جشنواره دیده شد و پس از آن بازیش در فیلم «کپی برابر اصل» عباس کیارستمی مورد تحسین هیئت داوران قرار گرفت و جایزه بهترین بازیگر زن را به خودش اختصاص داد. کیارستمی اما در دوره ای که کارگردانان سرشناسی چون الخاندرو گونسالس اینیاریتو، مایک لی، کن لوچ، سرگئی لوزنیستا و نیکیتا میخایلوف حضور داشتند، رقابت بر سر نخل طلا را به اپیچاتپونگ ویراستاکول نماینده تایلند واگذار کرد.

سال 2009:
در روزهایی که کشور ما برای انتخابات سال 88 آماده می شد، بهمن قبادی با «کسی از گربه های ایرانی خبر نداره» به بخش نوعی نگاه جشنواره کن  رفت. فیلمساز کرد تبار ایران، ساخته جدید آن روزهایش را بدون مجوز و در مورد موسیقی زیر زمینی کشورمان ساخت؛ جایی که تعدادی جوان قصد دارند با تشکیل یک گروه موسیقی به جشنواره های لندن و پاریس بروند. این فیلم توانست جایزه ویژه بخش نوعی نگاه را به خودش اختصاص دهد.

سال 2007:
در یکی از معدود سال هایی که پای انیمیشن ها هم به بخش مسابقه اصلی جشنواره کن باز شده بود، «پرسپولیس» ساخته مرجانه ساتراپی در فستیوال به نمایش در آمد. اثری که با تحسین فرانسوی ها رو به رو شد و مشترکا با کارلوس ریگاداس، حتی جایزه هیئت ژوری را هم به خودش اختصاص داد. مرجانه ساتراپی ابتدا کمیک بوک «پرسپولیس» را بر اساس زندگی خودش و خانواده اش در روزهای انقلاب، طراحی می کند و سال 2007 اقتباس انیمیشنی آن را با خود به کن می آورد. اثر ضد ایرانی او حتی نامزد اسکار بهترین انیمیشن سال هم شد اما جدال را به «رتاتویی»، شاهکار جذاب دیزنی و پیکسار واگذار کرد.

سال 2005:
در پنجاه و هشتمین دوره جشنواره بین المللی فیلم کن، نیکی کریمی برای اولین بار در قامت کارگردان حاضر شد. او در این سال فیلم «یک شب» را با خود به بخش نوعی نگاه جشنواره کن برد. فیلم که محصول سال 1383 ایران می باشد، در مورد دختری است که یک شب را در خیابان های تهران می گذراند و با سه مرد رو به رو می شود. نخستین ساخته نیکی کریمی اما بدون افتخار آفرینی خاصی به کشور بازگشت. همین حضور اما کافی بود تا کریمی را در سال 2007 داور بخش سینفاندیشن جشنواره کند.

سال 2004:
در یکی از آرام ترین ادوار جشنواره کن برای ایرانی ها، کیارستمی با فیلم «10 روی ده» در بخش نوعی نگاه جشنواره حاضر شد. مستندی که در رابطه با «ده»، فیلم سال 2002 این کارگردان صاحب نام ایرانی ساخته شده بود. نه کیارستمی در آن دوره به موفقیت خاصی رسید و نه «10 روی ده» بین فیلم های کارنامه کاری وی، جایگاه ویژه ای پیدا کرد.

سال 2003:
در یکی از پر اسم ترین سال های جشنواره کن، سمیرا مخملباف، با فیلم «پنج عصر» در بخش رقابتی فستیوال حاضر شد تا با نام هایی چون کوئنتین تارانتینو، فرانسوا ازون، نوری بیلگه جیلان، کلینت ایستوود، لارس ون تریه، گاس ون سنت و... رقابت کند. او در نهایت به خاطر این فیلم توانست جایزه ویژه کلیسای جهانی را به خودش اختصاص دهد. «پنج عصر» در مورد دختری افغان بود که می خواست در کشور تحت سلطه طالبان، رئیس جمهور شود. اما این فیلم سنت ستیز و فمینیستی تنها اثر ایرانی کن نبود. جعفر پناهی هم «طلای سرخ»ش را با خود به کن آورده بود تا در بخش نوعی نگاه اکران شود. اثری که با فیلمنامه ای از عباس کیارستمی ساخته شده بود و جایزه ژوری بخش نوعی نگاه را به خودش اختصاص داد. نکته قابل توجه این است که در دوره پنجاه و ششم نام های بزرگی چون میشایل هانه که، نانی مورتی، ویم وندرس و واچوفسکی ها، در بخش خارج از مسابقه آثارشان را نمایش دادند و در هیچ کدام از بخش های اصلی حضور پیدا نکردند.

سال 2002:
سالی که تیم ملی فوتبال کشورمان با چیروی دوست داشتنی نتوانست به مسابقات جهانی کره و ژاپن برود، سینماگران ما حضور به شدت پر رنگی در رقابت های جهانی و بالاخص کن داشتند. عباس کیارستمی با «ده»، در بخش رقابتی حاضر شد و در برابر الکساندر پین، مایک لی، مایکل مور، برادران داردن، پل توماس اندرسون، الکساندر سوکوروف، دیوید کراننبرگ، کن لوچ، رومن پولانسکی و... قرار گرفت. بهمن قبادی در نوعی نگاه «آوازهای سرزمین مادریم» را به ساحل کن برده بود. داریوش مهرجویی هم در یکی از آخرین حضور های بین المللیش با «بمانی» به نوعی نگاه رفت. در نهایت اما از جایزه برای ایرانی ها خبر خاصی نبود. قبادی جایزه فرانسوا شاله را برد و بقیه ایرانی ها فقط نخل طلا بردن فیلم «پیانیست» را به نظاره نشستند.

سال 2001:
این سال شاید از آن جهت اهمیت دارد که در آن دوره برای اولین و آخرین بار  تا امروز در قرن جدید، یک نام خارج از حلقه کن، توانست به یکی از بخش های جنبی این جشنواره راه پیدا کند. «زیر نور ماه» سید رضا میر کریمی، کارگردان جوان و جویای نام آن روزهای کشورمان به این جشنواره بین المللی رفت و جایزه هفته منتقدان را هم به خودش اختصاص داد. جایزه ای که سال قبلش به «عشق سگی» الخاندرو گونسالس اینیاریتو رسیده بود. در بخش مسابقه، محسن مخملباف با «سفر قندهار» حاضر شده بود و توانست جایزه کلیسای جهانی این جشنواره را به خودش اختصاص دهد. در بخش خارج از مسابقه هم عباس کیارستمی، پای ثابت جشنواره کن از ایران با «ای بی سی آفریقا» حضور داشت.

سال 2000:
سمیرا مخملباف اولین حضور ایران در قرن جدید را رقم زد. او با «تخته سیاه» سال 2002 به ساحل کوت دازور رفت و توانست جایزه ویژه هیئت ژوری را هم به خودش اختصاص دهد. در این سال بهمن قبادی هم با «زمانی برای مستی اسب ها» در کن حاضر شد و دو جایزه FIPRESCI و دوربین طلایی را برد. جایزه دوم البته مشترکا به این فیلم و «جمعه»، دیگر فیلم ایرانی بخش نوعی نگاه، ساخته حسن یکتاپناه رسید.