ابراهیم ابراهیمیان همزمان با نمایش عمومی فیلمش اضافه کرد: این گونه محافظهکاریها چیزی از سینمای ما باقی نمیگذارد و آن را به سینمایی ترسو، بیخاصیت و سیبزمینیوار تبدیل میکند، به طوریکه فقط شاهد حکومت کمدیهایِ سخیف در آن خواهیم بود. وی ادامه داد: سینما باید جسارت داشته باشد. اما متأسفانه در حال حاضر ممیزیهای ما اتاق به اتاق شده، یعنی در هر اتاقی هر مدیری نظر خاص خود را درباره ممیزی دارد. به طوری که فیلمساز نه میتواند شغل خاصی را نقد کند و نه آدم ویژهای را. این همه محافظهکاری چیزی از سینمای ایران باقی نمیگذارد.
ابراهیمیان در عین حال خاطر نشان کرد: البته دوستانی هم که در شورای نظارت و ارزشیابی حضور دارند، آدمهایی شبیه خود ما هستند و در حال حاضر همه ما دچار خودسانسوری شدهایم اما موضوع اینجاست که هر چه به مدیران پایینتر میرسیم، این خودسانسوری بیشتر میشود یعنی مدیران جزء نسبت به مدیران بالادستی خود محافظه کاری بیشتری دارند. وی با بیان اینکه هیچ آییننامه مشخصی درباره ممیزی وجود ندارد، افزود: گاه میبینیم تابوهایی شکسته میشود، اما به سرعت تابوهای دیگری جایگزین میشود. به طور کلی در ممیزی و سانسور خیلی آپدیت هستیم!
ابراهیمیان اضافه کرد: از سینمای پیش از انقلاب نمیگویم، چون متأسفانه 90 درصد آثار آن از سینمای کمدی سخیف امروز هم مبتذلتر بودهاند. اما در این سیواندی سالی که از انقلاب میگذرد، حرفهای زیادی زده شده و همه ما عادت کردهایم که امیدوار باشیم؛ اما ای کاش به امیدواری بیهوده عادت نکنیم. امیدوار بودن وقتی از بخش منطق و استدلال دور شود، پس از چندی یأس به بار میآورد.
این فیلمساز جوان که با ساخت دومین فیلمش «آآادت نمیکنیم» نشان داد دلبسته سینمای اجتماعی است، درباره گرایش خود به این ژانر سینمایی توضیح داد: دغدغه من سینمای اجتماعی است. با اینکه سختیها و مصیبتهای خاص خود را دارد و گونهای از فیلمسازی در ایران است که همواره محدودیتها و سانسورهای ویژهای از سوی دولت به آن تحمیل میشود.
ابراهیمیان با اشاره به اینکه از کودکی دغدغه نقد اجتماعی داشته است، یادآور شد: همواره با ذرهبین به دنبال مشکلات میگردم. بنابراین دغدغه ذهنی من است و بویژه در حوزه روابط انسانی و نگاه جامعهشناختی، این دغدغه پررنگتر میشود و همینها باعث شده در مسیر سینمای اجتماعی حرکت کنم.
او که پیش از این فیلم «ارسال آگهی تسلیت برای روزنامه» را ساخته است، خاطرنشان کرد: تا وقتی چنین قصههای اجتماعی وجود دارد، به فعالیت خود در سینمای اجتماعی ادامه میدهم. نمیتوانم خود را سانسور کنم، اما این دغدغه به معنای آن نیست که در ژانرهای دیگر فیلم نمیسازم؛ چون حتما دوست دارم در گونههای دیگر فیلمسازی هم تجربه بدست آورم، اما همه چیز بستگی به شرایط تولید و تهیه دارد.
این کارگردان در ادامه با اشاره به دشواریهای تولید فیلم در سینمای ایران توضیح داد: در وهله اول تهیهکننده باید اعتماد کند و بپذیرد در ژانری به جز ژانرهای مرسوم سینما، سرمایهگذاری کند. اما معمولا طرحها و پلنهایی که دور از فضای مرسوم سینمای ما هستند، شکست میخورند. هر چند مخاطبان خواستار اشکال دیگری از سینمای هستند، اما در عمل دیدهایم که حاضر نیستند در سالن سینما با ژانرهای متفاوت کنار بیایند. بنابراین آن فیلمها محکوم به شکست هستند. با این حال امیدوارم در وهله اول مخاطبان پذیرای ژانرهای متفاوتتری در سینمای ایران بشوند تا در پی آن تهیهکنندگان به سرمایهگذاری در این بخش، راغب شوند.
ابراهیمیان خاطرنشان کرد: در شرایط فعلی حتی سرمایهگذاری برای ساخت درام اجتماعی هم آسان نیست و راضی کردن تهیهکننده، کار دشواری است. بویژه اینکه اخیراً همه به دنبال کمدیهای سخیف هستند؛ سینمایی که دغدغه فرهنگی و اجتماعی ندارد که البته اصلا شکل بدی هم نیست چون به قول یکی از دوستان یک فیلم یا باید آنقدر حال تماشاگر را بد کند که بر او تاثیر بگذارد یا آنقدر حال او را خوب کند که دیگر به چیزی فکر نکند، اما موضوع اینجاست که این روزها خیلی صفر و صدی شدهایم، یا فیلمهای کاملا فستیوالی میسازیم و اهمیتی نمیدهیم که با مخاطب ارتباط برقرار نکند یا به سخیفترین شکل ممکن فیلم میسازیم. این وضعیت مانند ساختمانسازی خانه کبریتی است.
این فیلمنامهنویس با بیان اینکه فعلا دغدغه فرهنگی در سینمای ایران خیلی کم است، ادامه داد: کسانی هم که در این حوزه فعال هستند، خیلی زیر ذرهبین سانسور قرار میگیرند و خط قرمزها آنقدر گسترش پیدا کرده که فاصله زیادی میان فیلمساز و سوژه میاندازد. به طوری که دیگر چیزی از بدیع بودن اثر باقی نمیماند.
ابراهیمیان درباره سانسورهایی که بر فیلمنامه «آآادت نمیکنیم» اعمال شده است، توضیح داد: در مرحله اول، فیلمنامه خیلی دچار ممیزیهای جدی شد. البته یکی، دو موردش به جا بود اما چند مورد دیگر واقعا از سر محافظهکاری شورای نظارت بود. این محافظهکاریها دست فیلمساز را میبندند که نتیجه آن دور شدن مخاطب از فیلمساز است و پیامد بعدی آن، این است که تماشاگر شوق خود را برای فیلم دیدن در سینما از دست میدهد.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره پخش تیزر تلویزیونی فیلمش توضیح داد: خودم نخواستم تیزر تلویزیونی داشته باشیم! هر چند از سوی دوستان تهیهکننده و پخشکننده مقاومتهای جدی صورت گرفت که حتما تیزر داشته باشیم اما به هیچ وجه حاضر نیستم تیزر فیلمام را در تلویزیونی پخش کنم که رو به قهقرا میرود و مطمئنم آنقدر تیزرم را سلاخی میکنند که چیزی از آن باقی نمیماند.
ابراهیمیان با انتقاد از اعمال نظرهای تلویزیون در پخش تیزر فیلمهای سینمایی خاطر نشان کرد: در رفت و برگشت آنونس فیلمها، میان فیلمساز و شورای نظرات تلویزیون،آنچه از تیزر میماند شبیه به ماست است؛ آنونسی که به موجودی بیجان و به دردنخور تبدیل شده که هیچ ارزشی ندارد. به همین دلیل ترجیح دادم اعصاب و روانم را بر سر این موضوع به هم نریزم.
او در عین حال اضافه کرد: به هیچ وجه به فیلم مستقل اعتقادی ندارم اما نگاه مستقل و غیردولتی دارم. نمیتوانم بپذیرم تلویزیون مدام نظراتش را بر کارم اعمال کند به همین دلیل در سینما کار میکنم چون فضای سینما از تلویزیون مستقلتر است و سوژهها خیلی تحمیلی نیست و میتوانیم نگاه خود را داشته باشیم.
ابراهیم ابراهیمیان در پایان این گفتگو در پاسخ به این پرسش که تا کی میتوانید آرمانگرایی خود را حفظ کنید؟ تأکید کرد: به هیچ وجه آرمانگرا نیستم! بلکه فیلمسازی با نگاه مستقل هستم. هر چند اصلا به فیلمسازی مستقل اعتقادی ندارم و آن را عبارتی کلیشهای میدانم. اگر نتوانم طبق نگاهم فیلم بسازم، هرگز فیلم نخواهم ساخت چون فیلمسازی رسالت من است و نه شغلم.
«آآادت نمیکنیم» دومین ساخته سینمایی ابراهیم ابراهیمیان است که با قلم مشترک او و سارا سلطانی به نگارش درآمده است. محمدرضا فروتن، ساره بیات، حمیدرضا آذرنگ و هدیه تهرانی بازیگر نقشهای اصلی این اثر سینمایی هستند. پانته آ پناهیها، شیرین یزدانبخش، نقی سیف جمالی، رویا حسینی و حدیث میرامینی نیز در این فیلم به ایفای نقش میپردازند. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: وقتی همه چی خوبه و خوشه زندگی کردن هنر نیست.