تازهترين اظهارات رييسجمهور دوره اصلاحات؛
خاتمی: با اینوضعیت آمدنچهفایدهاي دارد؟
19 ارديبهشت 1392 ساعت 23:22
گروه سياسي: سیدمحمد خاتمی امروز با جمعی از دانشجویان كه برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری از وی دعوت کرده بودند ديدار كرد. در این نشست که با اعتراضها، درخواستها و استدلالهاي شنیدنی دانشجویان همراه بود افراد مختلف به بیان دیدگاهها و دغدغههاي خود در این واپسین روزهای ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری پرداختند و در ادامه سیدمحمد خاتمی به ایراد سخن پرداخت. متن سخنان رئیس دولت اصلاحات را در ادامه بخوانید:
ای کاش چنین جمعی ميتوانست در فضای گسترده تری در دانشگاه برگزار شود. دانشگاههاي ما در طی سالهاي گذشته از برگزاری یک اجتماع باشکوه از سوی دانشجویانی که مستقل فکر ميکنند محروم شدهاند و این مشکلی است که کشور و نظام با آن رو به رو هست. بسیاری از تشکلها مستقل و ریشه دار و واقعاً وفادار به اسلام و انقلاب و ایران امروز دچار محدودیت هستند و در دانشگاه جایگزین آنها تشکلهایی متکی به نهاد هایی ميآیند که گرچه اصل آن نهادها محترم هستند، ولی فضا را بر تشکلهاي اصلی تنگ ميکنند و چون جایگاه قوی ندارند لطمه به فعالیتهاي اصیل دانشجویی ميخورد، گرچه صدایشان بلند تر از دیگران است.
فضا باید باز شود تا دانشجو و دانشگاه با حفظ هویت دانشجویی، دلسوزی و امیدی که به آینده دارند فعال باشند نه اینکه حتی نگران این باشیم که یک جمع کوچک که با نیت خیرخواهانه و دلسوزانه نسبت به کشور و مردم دور هم گرد ميآیند ممکن است با محدودیت مضاعف مواجه شوند و تحت فشار قرار بگیرند. این وضع باید عوض شود. به هرحال ما دارای جمهوری اسلامی هستیم که بر آمده از انقلاب است. ما و همه افراد در جمهوری اسلامی زندگی ميکنیم و به قانون پایبندیم. من و شما به جمهوری اسلامی معتقدیم ولی ميگوییم اشکالات آن مرتفع شود. بدترین وضعیت این است که جامعه یک طرف قرار بگیرد و آن چه به نام جمهوری اسلامی است، با نهادهایش در طرف دیگر قرار بگیرد.
امام فرمودند نگذارید انقلاب به دست نا اهلان بیفتد. خوب طرف دیگر ميگوید نااهلان کسانی هستند که آنها را از حکومت بیرون کرده ایم و شما نااهلان را گروه دیگری ميدانید. چطور باید این مساله را حل کرد؟ ما همه جمهوری اسلامی را قبول داریم و اگر بخواهد به هم بخورد به وضعیت بسیار ناگواری پیش ميآید. ما ميخواهیم جمهوریت سازگار با معیارهای اسلامی تقویت شود. اگر تفکری یا شبه تفکری باشد که بگوید جمهوریت مخالف اسلام است و هرکس غیر این بگوید باید زندان برود و طرد شود این انحراف از اصل است.
به هر حال ميخواهیم این انتخاب سبب ایجاد فضایی شود که ما و شما بتوانیم بحث و گفت و گو کنیم و جمع شویم و آزادی داشته باشیم نقد کنیم و البته زمینه یک رقابت منطقی و عادلانه را فراهم آوریم که داور نهایی آن مردم باشند. ميگوییم به همین قانون اساسی پای بند باشیم. البته همه باید پای بند باشند. حکومت باید از مردم بخواهد که قانونی عمل کنند، ولی بیش و پیش از مردم این حکومت است که باید پای بند قانون اساسی باشد. فضای بدبینی، رعب و سوء ظن و تقابلی که وجود دارد و مدام برای مردم و برای نظام هزینه ایجاد ميکند تبدیل به فضای منطق و حق و خوش بینی شود.
در سال ۷۶ که نتیجه انتخابات آن شد که ميدانید گفتند مردم اسلام ميخواستند، سید بود و دوستش داشتند و ... و از اوضاع و احوال ناراحت بودند و رأی دادند و این رأی به اصلاحات و جامعه مدنی و آزادی اندیشه و ... نبود. در سال ۸۰ در نخستین سخنرانی بعد از انتخابات گفتم در همه جا رأی دوره دوم یک رئیس جمهور افت بسیاری دارد؛ حالا ممکن است استثناء هایی هم باشد، ولی در ایران برای اولین بار رأی مردم در دور دوم ۱.۵ میلیون بیش از دور اول بود. کسی نميتواند بگوید که مردم ناآگاهانه رأی دادند و خوب بود این پیام از سوی همه گرفته شود که نشد.
برای مقابله با ما بهانه کردند که دولت و اصلاحات نسبت به اصول و منافع کشور کوتاهی ميکند. کجا کوتاهی شد. در همین مسأله هستهاي آنچه که امروز آرزوی به دست آوردن آن را دارند، یعنی شناخت حق برخورداری از فن آوری هسته در زمان ما رسماً در قطع نامه آژانس اعلام شد که ایران حق داشتن تکنولوژی هستهاي را دارد. گروه سه جانبه اروپایی و بسیاری از سیاستمداران هم تأیید کردند. و این دست آورد ما بود و نیز شکستن تحریم ها. آمریکا هر شرکتی را که بیش از ۲۰ میلیارد دلار در نفت و گاز سرمایه گذاری کند تحریم کرد و مجازاتهاي سنگین گذاشت در همان تنگنا ما توانستیم توتال را بیاوریم که چهار میلیارد دلار سرمایه گذاری کرد و به دنبال او شرکتهاي دیگر که بسیاری از پروژههاي عظیم پارس جنوبی و عسلویه را اجرا کردند و ما هم خیلی چیزها یاد گرفتیم. آمریکا هم هیچ کاری نتوانست بکند.
در دنیا هم اعتبار جمهوری اسلامی و حرمت مردم بیشتر شد. پس اصولی را کنار نگذاشتیم و منافع و حرمت و حقوق ملت هم تأمین شد اما در برابر این راه و روش مانع ایجاد شد و حتی جریانی اینچنینی به عنوان جریان غیرخودی از قدرت بیرون رانده شد و آیا به سادگی ميگذارند که این جریان به صحنه بازگردد؟! امروز در آستانه انتخابات هستیم. غلط یا درست، با همه نقصها و اشکالاتی که دارم شده ام نماد اصلاح طلبی و حتی وسیع تر، بخش مهمی از جامعه که تغییر ميخواهد و بنده همواره کوشیده ام که بگویم تغییر در درون نظام، نه تغییر نظام.
مردم ميخواهند زندگیشان بهتر شود، تهدیدهای خطرناک خارجی رفع یا کم شود، برای خودشان و فرزندانشان آینده بهتری در انتظار باشد. خصوصاً طبقات متوسط به پایین طلب و تقاضای جدی تری دارند و احساس ميکنند غیر خودی به حساب ميآیند، بگذریم از نخبگان که گلایه و نارضایتی ایشان بیشتر است. مورد مقایسه ملموس هم پدید آمده است. اوضاع و احوال در ۸ سال اصلاحات که در ذهن مردم زنده است با اوضاع هشت ساله گذشته مقایسه ميشود.
در سال ۸۰ تا ۸۴، سالانه ۷۰۰ هزار شغل و از ۸۴ تا امروز سالانه ۱۴ هزار شغل ایجاد شده. تمام درآمد ارزی ۸ ساله اول حدود ۱۵۰ میلیارد دلار و در ۷ ساله گذشته حدود ۶۰۰ میلیارد دلار بوده است. تورم افزایش یافته و بچههاي تحصیل کرده ما برای رفتن از ایران مسابقه ميدهند. تهدیدهای خارجی هم زیادتر شده است. خوب مردم مقایسه ميکنند و طبیعی است که وضع گذشته را ترجیح ميدهند. حاکمیت است که باید از این وضع استقبال کند و دریابد که با رویکردهای دیگر و مطلوب تر ميشود از این ظرفیت استفاده کرد. آیا با تغییر رویکرد (صرف نظر از این که چه کسی بیاید) اعتماد لطمه دیده مردم ترمیم نميشود؟ سرمایه اجتماعی که لطمه دیدن آن بزرگترین خسارت و خطر است زنده نميشود؟ خوب توجه شود به خواست و طلب و ترجیح مردم.
من فرد کوچکی هستم از مجموعه ملت بزرگ ایران. معتقدم یک جناح و یک دسته نميتواند کشور را اداره کند. عقلانیت باید حاکم باشد وقتی اصلاح طلبی فساد در زمین تعبیر ميشود و در اصول گرایی هم فقط تندروها و افراطیون میدان دار ميشوند طبیعی است که همه زیان ميکنیم. مردم هم که این وضع را نميپسندند دلزده ميشوند. به هر حال اداره مملکت با همه نیروهای که تدبیر دارند و عقل دارند ممکن است. اما مهم این است که کدام تفکر حاکم باشد. امروز باید بنگریم کدام تفکر و رویکرد قدر ميبیند و بر صدر مينشیند و ميکوشد که همه امکانات را به انحصار خود درآورد و کدام تفکر توسری ميخورد و محکوم است و طرفه این که اکثریت مردم تمایل به تفکری دارند که کنار زده ميشود.
شما به کسی ميگویید بیاید، اما وقتی که به او اجازه داده نميشود در یک جمع چند صد نفری آزادانه شرکت کند و حرف بزند و حتی یک انجمن اسلامی وقتی ميخواهد مراسم ۱۶ آذر را برگزار کند، شرط این است که آن فرد را دعوت نکنید و حتی کسانی که تمایل به او دارند نیز ممنوع هستند. آیا تصور ميکنید ولو مردم بخواهند، به سادگی راه را برای او برای گرفتن مسؤولیت باز ميگذارند؟ سخن من از ناسزاگوییها و اباطیلی نیست که بعضی تریبونهاي کین توز و دروغ پرداز آن را نشر ميدهند، از جمله نسبت به جناب آقای هاشمی رفسنجانی که از ارکان انقلاب است. دستگاههاي رسمی اعلام ميکنند که فلانی و فلانی را نميگذاریم بیایند و افراد را به خاطر رابطه با آنها تحت فشار و تهدید و حتی تنبیه قرار ميدهند.
امروز برای شورای انتخابات شهر احضار ميکنند، تشویق و تهدید ميکنند که بکشید کنار، اجازه نميدهیم بیایید. خوب با این وضعیت آمدن یعنی چه؟ و چه فایدهاي دارد؟ من کوچک ترین تردیدی در پیروزی اصلاحات در یک فضای منصفانه و منطقی ندارم. کوچکترین نگرانی از رأی اکثریت مردم ندارم. در مورد صلاحیت هم اولاً با معیاری که هست که احراز صلاحیت شود موافق نیستم و بحثش را هم کرده ام، بلکه ميگویم احراز عدم صلاحیت مانع است. حال چه کنیم، قانون این است که باید احراز صلاحیت شود ولی با کارکردها و رویکردهایی نهادی که رسالت اصلی اش بیطرفی و استقلال است، نه داوری مثبت آنان درباره کسی موجب سرفرازی است و نه قضاوت منفی شان موجب سرافکندگی، ولی خوب حالا ریش و قیچی به دست آنان است.
اگر بنا باشد اصلاحطلبان یا افرادی از آنان را از رده خارج کنند هیچ حساب افکار عمومی و افکار جهانی را هم نميکنند! آن چه مهم است این است که کسانی را که نميخواهند نیایند و من مطمئن هستم که نميخواهند ما بیاییم. تازه اگر از این مرحله هم بگذریم حق نداریم بیش از آن چه ميخواهند رأی بیاوریم! همه حرفهاي شما و دیگران این بود که کشور در بحران است. من هم قبول دارم ولی اگر یک نفر که مورد توجه مردم است و قائل به اعتدال است با او برخورد کنند آیا بحران کم تر ميشود یا بیشتر؟ آیا اعتماد مردم به حکومت و سوء ظن برطرف ميشود یا بیشتر ميشود؟ آیا بهانهاي برای کسانی که ميخواهند فشار و تحریم و احیاناً اقدامات خطرناک دیگر را علیه ما راه بیاندازند نميدهد؟
و اینها خود زمینه ساز فشار و بحران بیشتر، افزایش محدودیتها و لطمه دیدن کشور و مردم و بخصوص اصلاحات نميشود؟ من از محبت بی دریغ شما و انبوهی از نیروهای ارزنده و نیز مردم بزرگوار سپاسگزارم و واقعا توان تشکر ندارم، ولی ميگویم آمدن من شما را به مطلوبتان نميرساند، بلکه دورتر ميکند و دست کم احتمال زیانهاي بیشتر خیلی زیاد است. آنچه ما ميخواهیم و باید بخواهیم نه به قدرت رسیدن، که تلاش برای کاهش سوء تفاهم و زمینه سازی گفت و گوی بهتر بخصوص میان حاکمیت و مردم و گذر از فضای امنیتی و امکان فعالیت قانونی گروهها و تشکلها است هر کس بتواند بهتر این فضا را فراهم کند باید از او استقبال کرد.
جناب هاشمی اعلام کردند که آمادهاند بیایند در صورتی که مخالفت رهبری نباشد. امیدوارم این تصمیم عملی شود. جایگاه جناب آقای هاشمی معلوم است. واقعاً هم در این سالها مظلوم واقع شده اند و ایشان قادر است که به سوی توسعه همه جانبه و رفع مشکلات کشور و مردم حرکت کنند و انشاءالله فضای سیاسی و فرهنگی هم بازتر خواهد شد و با هماهنگی با بالا ميتونند خطرات را کمتر کنند. مورد اقبال خوب مردم هم هستند. اگر این واقعه رخ دهد هم به نفع مردم است و هم حاکمیت و نظام و هم جریانات مختلف ميتوانند با امنیت بیشتر در چارچوب قانون حرکت کنند. پس همگی به فکر تفاهم و کاستن سوءظنها باشیم، در این صورت است که هم حکومت و هم نظام و هم مردم برنده واقعی هستند و امیداورم چنین شود.
کد مطلب: 11358