حداقل 10، 15، 25 امضا؛ اینها اعدادی هستند که براساس آییننامه داخلی قدرتشان هنگام پیگیری سؤال از رئیسجمهور، وزرا، اسیتضاح مردان دولت، طرحها، بیانیهها و سلب صلاحیت از اعضای هیأت رئیسه جلوهگر شده و بازیگردان مجلس میشوند.
در کش و قوس همین امضا کردنها و نکردنها است که اهمیت امضای نمایندگان و قدرتی که فراتر از امضاء یک شخص چون رئیسجمهور را عیان میسازد؛ امضاهایی که شاید به جرأت بتوان گفت در دورههای ابتدایی مجلس به دلیل حساسیت بیشتر اهالی خانه ملت از جایگاهی برتر و حتی خاصتر نسبت به امروز برخوردار بودند.
در واقع میتوان مجالس مختلف را محلی برای نبرد امضاها دانست، نبردی که بنا بر حساسیتش با رایزنی «لابیمن»های داخل و خارج مجلس یا حتی تهدید و تطمیع، سمت و سویش تغییر میکند.
چه آنکه در کنار رایزنیهای علنی برای تغییر مسیر امضاء نمایندگان، گاهی موضوعات پشت پرده نیز برای کم و زیاد شدن امضاء نمایندگان پای یک درخواست، بی تأثیر نیستند، تا جایی که مجتبی رحماندوست نماینده مجلس دهم نیز در گفتوگویی به این پشت پردهها با توصیف «ساخت و پاخت» اشاره کرده و میگوید «بار خود را بستن درباره نمایندگانی که کار خلاف میکنند، اهل معاملات و ساخت و پاخت هستند، یا هدیههای کلان میگیرند یا با رفتن به سفرهای خارجی حق مأموریتهای زیادی دریافت میکنند صدق میکند».
اما در این میان بیانیههای فراوان، استیضاحهای پس گرفته شده و حتی امضاهای جعل شده، نشان از این واقعیت دارد که نمایندگان قلم به دست و آماده امضاء این روزها کمتر نگران عواقب ثبت امضاهایشان و البته پس گرفتن امضاهایشان هستند.
نمایندگان امضاءکننده و پاک کن به دست
«چند نماینده امضایشان را پس گرفتند». این جمله روایت مشترک بسیاری از طرحها و استیضاحهایی است که از سوی نمایندگان در میان راه رها شدند. در هر دوره از مجلس بودهاند نمایندگانی که برای پیگیری موضوعی مصر بوده و از هیچ لابی برای گرفتن امضاء همکارانشان فروگذاری نکرده اند، اما همیشه از فاصله جمع شدن امضاها و تا پیگیری آن درخواست در صحن علنی مجلس، فاصلهای وجود داشته است، فاصله زمانی که بعضی اوقات زمینه را برای برگشتن ورق یک استیضاح، سئوال یا پیگیری طرحی فراهم کرده است.
این فاصله زمانی برای برخی از نمایندگان مجلس این فضا را فراهم میکند که حال به هر دلیلی، پاک کنی در دست گرفته و برای پاک کردن امضایش به صرافت بیفتد یا اینکه این مجال مهیا شود که دیگر در میدان مجاب کردن رفقایشان وارد میدان شوند،اتفاقی که عماد افروغ در رابطه با آن میگوید: «یادم هست یک بار در مجلس هفتم آمدند و خواستند وزیر بازرگانی آقای احمدینژاد را استیضاح کنند. آقای نادران نامهای آورد و به من گفت امضا کن. من هم سریعاً امضا کردم. فرصتی است که بیاید و از خودش دفاع کند. اما بعد آمدند و گفتند امضایت را پس بگیر. اما من مخالفت کردم. مگر من بازیچه بودم؟ من امضایم را پس نگرفتم. البته استیضاح هم نشد.»
این روایت در مورد رابطه مجلس و دولتمردان احمدینژاد بسیار تکرار شد، چه آنکه در آن دوران هر از گاهی صدایی مبنی بر استیضاح وزیری به گوش میرسید اما چند صباحی نمیگذشت که تمام این استیضاحها با داستان مشترکی به نام«پس گرفتن امضاء» روبرو میشدند، اتفاقی که در بسیاری از مواقع حتی صدای خود نمایندگان را نیز درآورد.
طرح استیضاح محمد عباسی وزیر ورزش و جوانان مشتی از خروارها طرح استیضاحی بود که با امضاهای پس گرفته شده مجلس در آن زمان همراه شد. این طرح که با امضاء 70 نماینده کلید خورده بود، در میان راه با کاهش امضا مواجه شد، به نحوی که حسن کامران یکی از نمایندگان طراح استیضاح عباسی در آن زمان گفته بود: «ما اسامی نمایندههایی که امضای خود را پس گرفتند به افکار عمومی اعلام خواهیم کرد چرا که معتقدیم این عده از نمایندگان اهل معامله هستند و چون معامله کردند امضای خود را پس گرفتند.»
رفت و برگشت امضاءها به نام «ناآگاهی» یا «مصلحت اندیشی»
اینکه نمایندگان مجلس برحسب رفاقت و بدون توجه پای طرح و درخواستی را در مجلس امضاء کنند، موضوعی است که شاید در همان گام اول مسألهآفرین نباشد، اما در بسیاری از بزنگاهها این قبیل اقدامات دردسرهایی را برای صاحبان امضاها به بار آورده است، تا جایی که در برخی موضوعات، بوده اند نمایندگان مجلسی که از هراس رسانهها به آب و تاب افتاده و سعی در بیگناه جلوه دادن خود داشتهاند.
یکی از این اتفاقات به موضوع امضاء 164 نماینده پای نامه حمایت و تشکر از سعید مرتضوی برمیگردد. تقریبا چند ماه پس از جنجالهای مجلس و دولت بر سر برکناری سعید مرتضوی بود، که خبر رسید نمایندگان مجلس در حمایت از مرتضوی نامهای را امضاء کردهاند، خبری که به سرعت با واکنش منفی رسانهها و البته سیل تکذیبهای نمایندگان مجلس مواجه شد.
برخی از نمایندگان با بیان این نکته که متوجه متن نامه نشده اند یا اینکه با عنوان حمایت از تبدیل صندوق تامین اجتماعی به سازمان از آنها امضاء گرفته شده است، برای پاک سازی وجه خود به تکاپو افتادند و ماجرا تا جایی پیش رفت که حتی لاریجانی در جلسه علنی مجلس پس از این اتفاق به عنوان رئیس مجلس نهم به نمایندگان نصیحت کرد که «برای امضای اینگونه نامهها به اعتماد سخنان گوینده برگهای را امضا نکنند.»
طرحی به نام «حقوق مادام العمر برای نمایندگان» نیز از آن دسته طرحهایی بود که خیلی زود امضاءکنندگانش را در سیبل انتقادات مردم و رسانهها قرار داد، در این میان بودند نمایندگانی که بدون آنکه مسئولیت امضاءیشان پای این طرح را قبول کنند، تنها در پاسخ به انتقادات در فاصله زمانی اندکی، طرحی دیگری که برای لغو طرح قبلی تهیه شده بود را امضا کردند تا شاید از این طریق از مشکلات امضاء پیشین خود رهایی بیابند.
گذشته از این اتفاقات، نمیتوان فراموش کرد که برخی از نمایندگان حد اعلای امضاء ناآگاهانه را با امضاء چندینباره یک طرح به رخ کشیدهاند و برخی نیز با آوردن بهانهای به نام اقتضائات زمان مثلاً در موضوع سؤال از احمدینژاد، از زیر بار مسئولیت امضاهایشان شانه خالی کردند.
اقدام غیرقانونی جعل امضا یا گول زدن نماینده برای گرفتن امضا
جعل امضا در مجلس ترفندههای مختلفی را دنبال کرده است. از جعل با هدف سلب صلاحیت مطهری در هیئت رئیسه مجلس تا تلاش برای استیضاح نشدن علی کردان وزیر کشور دولت احمدینژاد.
مطهری و کردان هر دو در یک نقطه با مجلس تلاقی یافتهاند، آن هم موضوع جعل امضا است، گروهی در مجلس دهم برای سلب صلاحیت مطهری امضاء جعل میکنند و چندین سال قبلتر نیز یعنی آبان سال 87 نیز عدهای برای استیضاح نشدن کردان وزیر کشور احمدینژاد امضاء جعل کردند.
مجلس دهم و واکنش علی مطهری به فایل صوتی منتسب به آیت الله منتظری و نامهاش به مصطفی پورمحمدی در رابطه با اعدامهای سال 67، نکتهای بود که واکنش منفی برخی از نمایندگان مجلس را در قالب تذکر به دنبال داشت، اما برخی از نمایندگان به این میزان اعتراض اکتفا نکرده و با تکیه بر ماده 26 آیین نامه داخلی موضوع سلب صلاحیت مطهری از هئیت رئیسه را پیگیری کردند.
اما یکباره داستان این پیگیری با مشکلی مواجه شد، برخی از نمایندگان از جعل شدن امضایشان خبر دادند. عبدالله رضیان نماینده مجلس دهم که امضاء او در درخواست سلب صلاحیت مطهری از هیأت رئیسه درج شده بود، در این رابطه میگوید: «بیاخلاقی و اقدام ناشایستی که صورت گرفته بود، لزوماً جعل امضا نبود، بلکه مسأله این بود که یکی از نمایندگان پیش از آنکه حواشی مربوط به سخنان آقای مطهری پیش بیاید، نامهای در محکومیت جنایتهای منافقین برای امضا آوردند که ارتباطی به شکایت از آقای مطهری نداشت.
اما این جعل اولین تجربه بهارستاننشینان نبود، پیش از این نیز در سال آخر فعالیت مجلس نهم، طراحان طرح سه فوریتی توقف مذاکرات هستهای برای جمعآوری امضا از این ترفند استفاده کرده بودند. آنها با این بهانه که این طرح نامه ای برای حمایت از سخنان مقام معظم رهبری در خصوص مذاکرات هسته ای است و همچنین با اعلام دو فوریتی بودن این طرح به برخی دیگر از نمایندگان، اعتماد آنها را جلب کرده و پس از دریافت امضاءها، طرح مورد نظر خود را با نامی دیگر و با قید سه فوریت راهی مجلس کردند، این اقدام که با پیگیری کریمی قدوسی انجام شده بود، موجب اعتراض نمایندگان امضاکننده و رئیس مجلس شد.
اما پیشتر از این اتفاقات، مجلس هشتم نیز با جعل امضا گلاویز شده بود، چه آنکه در بحبوحه استیضاح علی کردان به عنوان وزیر کشور در سال 87 به دلیل داشتن مدرک جعلی دکترا، اهالی خانه ملت با جعل امضاءهایشان مواجه شدند.
در آن زمان که دولتمردان احمدینژاد از هیچ تلاشی برای پس گرفتن امضاء نمایندگان خواهان استیضاح فروگذار نکرده بودند، محمدعباسی وزیر ورزش و امور جوانان نیز به نوبه خود وارد گود شد. او با این ترفند که رسید دریافت چکهای 5 میلیون تومانی کمک هزینه مساجد را در «رو» و رسید دیگری مربوط به پس گرفتن امضای استیضاح کردان را در «زیر» قرار دهد، از نمایندگان امضا گرفت. اقدامی که پس از پیگیری نمایندگان برملا و حتی موجب درگیری فیزیکی علیاصغر زارعی با وزیر ورزش شد.
در کنار تمام اتفاقاتی که گاهی به دلیل منفعت شخصی و حوزه انتخابیه، گاهی به خاطر تطمیع و تهدید و حتی مواقعی نیز به دلیل ناآگاهی و جعل موجب میشوند، امضاء قدرتمند نمایندگان از جایگاه اصلی خود فاصله بگیرد اما باز هم نمیتوان انکار کرد که در صورت آگاهی و حساسیت بیشتر نمایندگان و حرکت در مسیر درست، این «امضاء» بهارستاننشینها میتواند گرههای بسیاری را بگشاید.