بهنظر میرسد كسانی كه ادبیات توهینآمیزی را علیه دولت یازدهم به كار میبرند، هدفی جز تضعیف و تخریب پایگاه رأی دولت ندارند. در آستانه دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری، جریان رقیب میكوشد تا جایگاه رئیسجمهور و تیمش را در نظر مردم پایین بیاورد. ظاهراً هدف مخالفان و منتقدان دولت از تخریب و توهین كاملا روشن است و انتظار میرود با نزدیك شدن به انتخابات این نوع رفتارهای مخالفین شدت بیشتری هم بگیرد و ادبیات آنها به لحنهای زننده و غیرمعمولی نیز برسد؛ لحنهایی كه تا به حال كمتر در مورد مسئولان اجرایی و مدیران نظام به كار گرفته میشد.
این نوع ادبیات بهطور طبیعی در كل فضای سیاسی كشور و گفتار همه جناحها هم تاثیرگذار است و افرادی درصدد مقابلهبه مثل بر میآیند و نسبت به سایرین نیز از همین روشها استفاده میكنند. چنین روالی روشن است كه بسیار برای فضای سیاسی كشور زیانباراست و با اهدافی كه اصولا انقلاب و جمهوری اسلامی برای آن به پیروزی رسید ناسازگار. اما پرسش این است كه آیا بهراستی و بعداز این همه تجربه، خشونتآفرینان كلامی (و احیاناً فیزیكی) هنوز تاثیر این روشها را در جامعه و افكار عمومی در نیافتهاند؟ تجربه سالها بدرفتاری و درشتگویی خود را علیه شخصیتهای مورداحترام و محبوب مردم نفهمیدهاند؟ نمیدانند چنین رفتارهایی اثرات موردنظرشان را برآورده نمیكند؟ واقعیت این است كه برای غیرسیاسیترین شهروندان ما هم تجربه سی و چند ساله جمهوری اسلامی روشن ساخته كه ادبیات ناسزا و فحاشی چیزی نیست كه تودههای مردم و اكثریت جامعه آن را بپسندند و تحت تاثیر آن قرار بگیرند. ادبیات معقول با محتوای انتقادی حتی اگر با هدف تخریب باشد، احتمال اثرگذاری بیشتری دارد تا این نوع پرخاشگریها و خشونتهای كلامی.
به خوبی در وقایع سیاسی گذشته میتوان رصد كرد كه این نوع ادبیات اثر معكوس نیز داشته است و عموم مردم با عكسالعملهای به موقع خود پاسخ چنین رفتارهای زنندهای را میدهند. نمونههای فراوانی همین روزها در كنار ما وجود دارد كه ضرورتی به اطاله كلام نیست. اما اینكه چرا خشونتگرایان از فهم چنین امر بدیهی دوری میكنند دو دلیل میتوان برای آن تصوركرد:
اول اینكه وابستگی فوقالعاده حضرات به گرایشهای فكری خاص مانع میشود كه عدم تاثیر و حتی اثر معكوس تلاشهایشان درسطح جامعه را به خوبی درك كنند. در عین حال بسیار امیدوارند كه با سماجت در خشونت و هتاكی، فعالان سیاسی در جبهه اصلاح و اعتدال را ناامید كنند و هژمونی توانمندی خود را به رخ بكشند كه یاران همراهشان در این وانفسای شكستهای پیدرپی سیاسی و اجتماعی بیش از این ناامید نشوند.
به همه تاكید باید كرد كه كسی از این نوع فضای خشونت نتیجه مطلوبی نخواهد گرفت. این نوع ادبیات كه ازسوی یك جناح به كار گرفته میشود، اگر منجر به تضعیف آن نشود، موجب تقویت نخواهد شد. با نگاهی به تاریخ جمهوری اسلامی هم میتوان تشخیص داد كه این نوع رفتارها عموما از چه جناحی سرزده است. پس از پایان جنگ و ایجاد فضای آرامش برای فعالیت دو جناح سیاسی در كشور این مجموعه یك ادبیات كلامی خشن، توهین و فحاشی را در قبال جناح مقابل به كار گرفتهاند و خود به چشم دیدند كه همیشه تاثیر معكوس داشته است.
كسانی كه مورد بدترین و توهینآمیزترین نسبتها از سوی رقبا قرار گرفتهاند در افكار عمومی جایگاه بهتری پیدا كردهاند.
معالوصف گویا آنها بنا ندارند از این پدیده درسی بیاموزند و هیچ فكر نمیكنند كه این نوع رفتار چقدر اثرگذار در توفیقات جناح مقابل بوده است. در مقابل این نوع رفتارها كار موثری كه دولت باید انجام دهد این است كه منطق، استدلال و خیرخواهی خود برای كشور، انقلاب و نظام را همچنان پیگیری كند. رسانههای همفكر وحامیان دولت و دستگاه رسانهای دولت هم باید در این زمینه فعال شوند و از این ترفندهای سیاسی نهراسند و تحتتاثیر قرار نگیرند و به رفتار و گفتار عكسالعملی روی نیاورند و توجه داشته باشند كه مسیر اصلاح و اعتدال هیچگاه از سرزمین توهین و تخریب رقبا عبور نمیكند. باور داشته باشیم كه: ﺑﺎ ﺷﮑﺴـﺘﻦ ﭘﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ، ﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺭﺍﻩ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ رفت. مطمئن باشیم آنها هم روزی به همین نتیجه خواهند رسید.