دریافت لینک صفحه با کد QR
غبارروبی از بداهت «فرهنگ»
روزنامه بهار , 3 دی 1395 ساعت 19:51
امین یگانه
گروه فرهنگی: من و شما وقتی کسی را میبینیم که روی زمین تف میکند، میگوییم چه آدم «بی فرهنگی». یا مردی که کت و شلوار تر و تمیز پوشیده و بوی عطرش واگن مترو را خوش بو کرده، با خودمان میگوییم چه آدم «با فرهنگی». «فرهنگ» چیست؟ سوال خنده داری است نه؟ ما پیش از مراجعه به دایرهی واژگانمان برای تعریف «فرهنگ»، یک سری کلمات و عباراتی برای فهم «فرهنگ» داریم که معنای معینی در ذهنمان بر میانگیزد. معانیای که در نظام باورمان تکلیفشان مشخص شده است، در عین حال؛ اگر بخواهیم یک تعریف یک خطی از این مفهوم ارائه بدهیم، دچار دشواری خواهیم شد. شاید بسیاری از ما بگوید «فرهنگ» جزو مفاهیم بسیطی است که نمیتوان از آن تعریف یک خطی نوشت و برخی دیگر بگویند، تعریف «فرهنگ» سهل و ممتنع است. ما آنقدر نسبت به «فرهنگ» معلومات داریم که هیچگاه به عنوان امر مجهول به آن نمینگریم. توجهمان را جلب نمیکند. از شدت بداهت برایمان عادی شده است و حالا هر چند نتوانیم تعریف مشخص و معینی از «فرهنگ» ارئه بدهیم، در عوض قادریم وضعیت فرهنگی جامعهیمان را بررسی کنیم.
در قامت یک وزیر برنامهی فرهنگی بریزیم و موانع اجرایی شدن یک برنامهی فرهنگی را در کشورمان پیشبینی کنیم. اتفاقا در بسیاری از موارد برنامههایمان واقعاّ مناسب حال و روز جامعهیمان است و پیشبینیهایمان درست از آب در میآید. همین الا یک سر به فضای مجازی بزنیداز یک معلم ابتدایی تا استاد دانشگاه، از جامعه شناس تا سیاستمدار و یک مرد به عنوان پدر و یک زن به عنوان مادر، سمت و سوهای یکسان فرهنگی برای جامعه مناسب میدانند. بنابراین هر کسی در ناخودآگاه خود، «فرهنگ» را فهمیده است که فلان سیاست فرهنگی را به حال خود، خانواده و جامعهاش مضر دانسته و سیاست دیگری را مفید میانگارد.
این در حالی است که تعریف ما از «فرهنگ» تحت تاثیر بسیاری از عواملی است که شاید نسبت به آنها اصلاّ حساس نیستیم. سنت خانوادهگی و فامیلی، محیطی که در آن بزرگ شدهایم، مهد کودک و مدرسهای که رفتهایم، غذایی که خورده و نوشابهای که نوشیدهایم، رسانهای که به آن اعتماد داریم و حتی از رسانههایی که دوری میکنیم همه و همه در ساختن تعریف ما از «فرهنگ» نقش قابل توجهی را ایفا میکنند. ما در روزنامهی «بهار» سعی میکنیم تعریفمان از «فرهنگ» را – تا حد توان – از ناخودآگاه به خودآگاه تبدیل کنیم. هنر اندیشیدن به خود، میتواند «فرهنگ» را از بداهت درآورده و آن را تبدیل به «مسئله» بکند.
ما وقتی از خودمان و جامعهی خودمان به بهانههای مختلف به صورت جدی بنویسیم، نسبت به کلمات و عباراتی که پیش از به زبان آوردن معناهای همیشهگی را تولید میکنند، خودآگاه شویم. شاید از این طریق بتوانیم به نظام باورمان نیز آگاهی پیدا کنیم. ما میخواهیم وقتی از عبارت «بی فرهنگ» برای مردی که روی زمین تف کرده و «با فرهنگ» برای مردی که لباس خوبی پوشیده، استقاده میکنیم، کمی تامیل بیشتری به خرج دهیم.
کد مطلب: 122261
بهار نیوز
https://www.baharnews.ir