فضای انتخاباتی اولاً بستگی به سطح کیفیت و ارزش و مقبولیت افرادی دارد که در این رقابتها حضور پیدا خواهند کرد و همچنین اینکه چه کسانی از او حمایت میکنند هم البته موضوع دیگری است.ثانیاً به تعاملات و حرکتهای گروهها و ائتلافهای سیاسی بستگی دارد که تا چهاندازه و سطحی میخواهند در رقابت شرکت داشته باشند. ثالثاً سیاست تبلیغات و مدیریت رسانهها مخصوصاً تدابیر فراگیر تبلیغی صدا و سیما و بعضی از نهادهای غیر دولتی بسیار مؤثّر و قابل تأمل است.
درباره اینکه دولت مشخصا چه شرایطی را دارد و امید به موفقیتاش چقدر است باید اذعان داشت که با توجه به اوضاع پیچیده اقتصادی پائین بودن رشد اقتصادی کشور، دولت شرایط خوبی برای حضور در انتخابات را ندارد و برای موفقیت چالشهای زیادی را روبروی خود خواهد دید که در این چند ماه باقی مانده بر طرف کردن آنها کار سادهای نخواهد بود و از همه پارامترهای تاثیرگذار و مهمتر در این زمینه، گرانی و بالا رفتن عوارض و مالیاتها و کاهش تولید و بالا رفتن نرخ بیکاری است که میتواند پاشنه آشیل دولت روحانی در راه تمدید موقعیتش باشد.
همچنین درباره وضعیت حاکم بر جبهه اصولگرایی لازم به اشاره است که اصولگرایان به خاطر نتایج منفی حاصله از دولت قبل و عدم موفقیت در اداره مجلس هنوز هم فضای مناسبی برای حضور در انتخابات را ندارند. مگر اینکه با سوءاستفاده از عدم موفقیت دولت در بعضی برنامههای خود از جمله برجام و عدم رونق اقتصادی با معرفی چهرهای مقبول از هر نظر تأکیداً آن هم فقط یک نفر، بتوانند امیدی برای رقابت داشته باشند. در هر صورت هر که باشد، راه سخت و دشواری را در مقابل خواهد داشت.
همچنین درباره اینکه گفته میشود، اصولگرایان فاقد چهره رای آوری هستند تاکید دارم که این نظر صحیح نیست. چرا که در هر دو جناح افراد شایسته، ولایی، کاردان و دلسوز وجود دارد. سیاستها و رفتارهای بعضی از گروهها و افراد موثر در باندهای متصل به قدرت و ثروت و تمامیتخواه مانع رشد چنین افرادی شایسته و توانمند در سطح اداره کشور هستند ومتاسفانه شاهد توسعه فرهنگ «هزار فامیل» هستیم که این پدیده طی سالهای اخیر به خصوص در دولتهای گذشته موجب شده است تفکر حذف و بیاهمیت بودن نقش و مشارکت مردم در امور گسترش یابد و زمینه نارضایتی از عملکرد نهادهای مختلف در سطح جامعه گسترده تر کند.