دکتر احمد بخشایشی-کارشناس سیاست خارجی روزنامه بهار
بانکیمون هشتمین دبیر کل سازمان ملل متحد که با عملکرد پر انتقادش به مرد اظهار نگرانی شهرت یافته از ابتدای ژانویه سال 2017 میلادی سمت دبیر کلی این سازمان بین المللی را به آنتونیو گوترس نخست وزیر اسبق پرتغال واگذار کرده است. گوترس که از پیش به عنوان کمیسیونر عالی سازمان ملل در امور پناهندگان فعالیت میکرد در شرایطی به سمت دبیرکلی این سازمان نائل گردیده که جهان با بحران و جنگ مواجه است و به نوعی میراث دار عدم توفیق بانکیمون محسوب میشود. همان طور که شاهدیم دبیر کل اسبق در دوره ده ساله ریاست خود با فراز و نشیبهای فراوانی مواجه شد که در واقع خود او نیز در آن شرایط دخیل بود. و این سیاستها همواره با انتقادهایی از سوی کشورمان مواجه بود. به طور مثال بانکیمون کلید واژه مشکلات و بحرانها را صلح و امنیت، رعایت حقوق بشر و توسعه میپنداشت با این وجود در اکثر مواقع در برابر کشتار غیر نظامیان، حملاتتروریستی و. . . تنها به ابراز تأسف اکتفا میکرد و واکنش جدی و باثباتی در این خصوص از سوی او مشاهده نمیشود.
اقدام عجیب وی در مورد حذف نام عربستان به عنوان ناقض حقوق کودکان شاهدی بر ناکارآمدی اش است. همچنین تبعیت بانکیمون از خواست برخی کشورها خاصه علیه ایران اعتبار سازمان ملل را خدشه دار کرده و نشان دهنده رفتار کاپیتولاسیونی وی میباشد. اعتقاد بر این است که هر فردی جایگزین بانکیمون شود احتمالاً عملکرد بهتری خواهد داشت. هیچ یک از اعضای برخوردار از حق وتوی شورای امنیت رأی منفی به گوترس ندادهاند و همچنین گزینه مورد حمایت ایالات متحده است و صرفاً مجری دستورات شورای امنیت سازمان ملل خواهد بود و ضریب بالایی برای تغییر نهادهای وابسته به این سازمان از سوی گوترس پیش بینی نمیشود. این سازمان در پایان جنگ جهانی دوم و از سوی کشورهای پیروز به منظور مدیریت جهان شکل گرفت و همچنین به پنج عضو دائمی شورای امنیت که قدرتمندترین ارگان سازمان ملل محسوب میشود، حق وتو تعلق گرفت و در واقع حاکی از این است که سازمان ملل زیر نظر سیاست و دیپلماسی این پنج کشور اداره میشود که همواره مورد نقد کشورهایی چون ایران است. البته از لحاظ تشریفاتی، دبیر کل سازمان ملل متحد بنا به صلاحدید خود و با تعیین افراد مجرب قادر به کنترل اوضاع خواهد بود، به طور مثال تعیین نمایندهای در یمن به بهبود اوضاع کمک شایانی میکند.
با توجه به بحران مهاجرت و پناهندگی، تجربیات گوترس در این حوزه نیز یاری رسان است. به هر حال این سازمان ساخته و پرداخته کشورهای پیروز به حساب میآید و هم اکنون این دیپلماسی متعلق به آمریکاست و از این منظر بایستی شخص دبیر کل منافع این کشورها را تأمین کند و از سیاستهای مأخوذه آنان تخطی نکند. در خصوص این گمانه که گوترس دست نشانده اسرائیل است بایستی این نکته را خاطر نشان کنم که خطوط کلی آمریکا در خاورمیانه همان خط مشی اسرائیل است و سیاستهای استراتژیکی خاص خود را با اسرائیل دنبال میکند و موفقیت کسانیکه از طریق اسرائیل مورد تأیید آمریکا قرار گیرند امری طبیعی مینماید. با این حال گاهی وجدان و اخلاق کاری باعث میشود افراد بر روی خطوط مستقلتری حرکت کنند و این به معنای تبعیت مداوم از این استراتژیها نیست. بنابر این نمیتوان به طور صد در صد گوترس را تابع اسرائیل تصور کرد.