بیماری دلالی در عرصه کسب و کار ایران بیداد میکند. بر اساس اعلام بانک مرکزی، تعداد کسانی که طی ۱۰سال گذشته بدون هیچ گونه فعالیت مولد در اقتصاد کشور، درآمدهای کلان کسب میکنند دو برابر شده و اینک به رقم چهار میلیون و ۷۶۹هزار نفر بالغ میشود.هنوز از یادها نرفته است در دوران حیات دولت دهم، جمشید بسم اللهها با بازار ارز و سکه چه کردند و چگونه به واسطه دلال بازی، نرخ ارز تا مرز 4 هزار تومان هم رفت.بعد از ان اما ماجرای خودرو پیش آمد. در پی آشفتگی های پی در پی بازار خودرو، دولت تصمیم گرفت تا قیمت گذاری خودرو را از حیطه وظایف وزارت صنعت، معدن و تجارت و به تبع آن از سازمان حمایت حقوق مصرف کنندگان و تولید کنندگان خارج کرده و به شورای رقابت واگذار کند.
سوداگران اقتصادی با فعالیتهای دلال گونه خود، پر رنگتر به نظر میرسند. این سوداگران اقتصادی که هیچ منفعتی برای اقتصاد کلان و منافع ملی کشور ندارند، با اقدامات خود تنها به آشفتگی اقتصادی دامن میزنند و حتی از همین شیوهها برای افزایش سودهای خود استفاده میکنند. در بررسی نقش این دسته از فعالیتهای اقتصادی در ایجاد ناهمگونیهای اقتصادی، دلایل گوناگونی مطرح شده است.کارشناسان اقتصادی معتقدند که حضور دلالان در بازار از حلقه های مازاد زنجیره تولید ، عرضه و تقاضا نشأت میگیرد که برای حذف آنها باید مسیرعرضه کوتاه تر شود. عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران جوان اظهار کرد: همیشه کمبود عرضه و افزایش تقاضا با رشد قیمت همراه است بنابراین تا زمانی که مواد اولیه بطور صحیحی عرضه نشود، افزایش قیمت و گرانی را شاهد خواهیم بود.رامین نور قلی پور با اشاره به اینکه حضور دلالان در بازار عرضه و تقاضا برای دست یابی به سوددهی بیشتر از دیگر دلایل رشد قیمتها است، افزود: حلقهها و زنجیره های عرضه در بازار نقش بسیار مهمیایفا میکنند بطوریکه اگر یکی از این حلقهها معیوب شود تمام زنجیره عرضه و تقاضا با مشکل مواجه میشود.وی عنوان کرد: در بازار کالاهای صنعتی حلقه هایی از زنجیره پیوسته تولید، عرضه و مصرف ناقص است که این امر موجب میشود تا کالای تولیدی با قیمت منطقی به دست مصرف کننده نرسد.
وی افزود : حضور دلالان در بازار از حلقه های مازاد زنجیره تولید ، عرضه و تقاضا نشأت میگیردکه برای حذف آنها باید مسیرعرضه کوتاه تر شود و البته این مشکل به راحتی با یک برخورد و نظارت قانونی رفع نخواهد شد بلکه به عزم جدی مجلس و دولت نیاز دارد. دلالان در عرصه اقتصاد اساسا هیچ منفعتی برای اقتصاد کشور ندارند. نه تنها تولیدکننده نیستند، بلکه حتی در مقابل تولید و تولیدکنندگان هم قرار میگیرند، چرا که فعالیتهای اقتصادی این دسته از افراد عمدتا سوداگرانه است و در هر بازاری که سود باشد وارد میشوند. بهره آنها هم از ایجاد اغتشاش در بازار حاصل میشود. بنابراین حتی اگر گفته شود عامل نابسامانیهای اقتصادی هستند، دور از واقعیت نیست. حتی در بسیاری از موارد، واردات بیرویه همین دست از افراد است که کمر تولید را در کشور را میشکند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت نسبت دلالی با اقتصاد، وارونه است. یعنی رشد و فربهی این دسته از افراد، رکود و سقوط اقتصادی در همه عرصهها و حوزهها را به دنبال دارد. دیگر کارشناس اقتصادی هم در خصوص نقش دلالان در بازار گفت: دلالی در معنی لغوی به معنی دلالت کننده و راهنما است اما در اقتصاد بهصورت نقشی منفی شناخته میشود و به جای اینکه فرد دلال کارکردی مثبت داشته باشد به دنبال سودجویی و فرصت طلبی برای منفعت خود است.رضا مقدس افزود: در سالهای گذشته تمایل به دلالی در بین فعالان اقتصادی رشد یافته و دلیل این امر افزایش موانع فرآیند تولید بوده است.وی کم ریسک بودن دلالی را عاملی دانست که میل به انجام آن را زیاد کرده است و تصریح کرد: ریسک کم و پربازده بودن دلالی موجب شده تا افراد به جای تولید به ایفای نقش های واسطه ای در بازار روی آورند. این کارشناس اقتصادی با اشاره به آثار سوء دلالی در اقتصاد کشور بیان کرد: دلالی و واسطه گری موجب میشود تا قیمتها افزایش بی رویه داشته باشند و مصرف کننده نهایی هزینه بیشتری پرداخت کند که حاصل این فرآیند برهم خوردن تعادل بازار خواهد بود.وی تاکید کرد: باید از فراهم شدن زمینه های واسطه گری از طریق راهکارهای قانونی جلوگیری شود ضمن آنکه رفع موانع تولید نیز میتواند در کاهش دلالی در بازار موثر باشد و بستر مناسبی برای توزیع کالا را فراهم سازد.
دلالی شاید در گذشته مفهو میبه غیر از آنچه در اقتصاد کنونی ایران میگذرد، داشته است اما واقعیت آن است که بحث دلالی و واسطه گری در زمانه ما مفهو میدیگر دارد. کسی که قدری پول دارد، به هر مبلغی، جنسی را میخرد و به موقعش میفروشد. این میان سود عظیمیبه جیب میزند؛ بازار را خراب میکند؛ مالیات نمیدهد؛ نظارت نمیشود؛ دردسرهای تولید را هم از جان خود باز میکند. شغلی بسیار پرسود برای هر کشوری است که از تولید، کم حمایت میکند؛ از جمله ایران. اقتصاد شامل دو بخش و دو لایهی حقیقی و مجازی است. لایه مجازی شامل بازار پولی و مالی میشود. در لایهی مجازی ارزش افزوده حقیقی خلق نمیشود بلکه این بخش از اشتغال، سربار بخش حقیقی است. اگر لایه مجازی بیش از اندازه بزرگ شود، آفت جان اقتصاد شده و حباب ایجاد میشود.
دلالی چه در اقتصاد خرد و چه در اقتصاد کلان به کشور ما ضربات مهلکی وارد آورده است. در دید خرد، شخصی چند میلیون تومان سرمایه دارد؛ به جای آنکه این پول را برای شروع کاری به راه بیندازد، جنس میخرد؛ از خودرو تا ارز و سکه. کمیصبر میکند و در موقع مناسب، میفروشد. در این معامله هیچ تولیدی صورت نگرفته و فقط یک نفر سود برده است. در دید کلان البته وضع خراب تر است. در سالهایی که دولت مهرورز با نرخ ارز بازی میکرد و دارایی بسیاری از مردم یک شبه 50 درصد کاهش یافت،دیدیم در تلاطم بازار خیلیها سرمایه شان را سکه و دلار خریدند و یک شبه سودهای میلیونی و میلیاردی به جیب زدند. یعنی نوسان و ناآرامیبازار، برای عده ای مشکل درست میکند و عده ای را بالا میبرد.
اما پرسش اصلی این است که چرا سرمایه تولید، صرف دلالی میشود؟ علت این امر کاملا واضح است؛ حمایت از تولید وقتی ضعیف باشد، کمتر کسی جرأت میکند به آن ورود کند. شرایط برای جذب سرمایه مناسب نیست در عین حال، واردات و صادرات بی مدیریت است. کسب و کار جمع کثیری از تولیدکنندگان به علت واردات بی رویه، کساد شده است. وقتی یک ابزارساز با هزار مشقت، در چرخه تولید سرمایه گذاری میکند اما میبیند، جنس چینی، با کیفیتی به نسبت پایین و قیمت بسیار ارزان، روی دست کالای تولیدی او بلند شده و از طرفی اقبال مردم هم به کالای ارزان چینی بیشتر است، پس کل سیستم تولیدش را جمع میکند و میرود از چین، جنس میآورد؛ هم فال است و هم تماشا!
پیش از این ابراهیم رزاقی،کارشناس اقتصادی و نویسنده کتاب اقتصاد ایران گفته بود در کشور ما سود تولید 20 درصد و سود دلالی و واردات 500 درصد است. رزاقی تاکید میکند: وقتی در کشور ما سود تولید 20 درصد است و سود دلالی و واردات 500 درصد و وقتی هم که اخلاق گرایی و میهن دوستی نیست این منابع به سمت واردات و دلالی چرا نرود؟! مجازات و نظارتی هم که از سمت دولت نیست و مصون هستند. همه اینها نشان میدهد اقتصاد، اقتصادی بیمار است که در آن سود تولید کم است و تولید کننده هم اگر برای رضای خدا و کمک به هم میهنان دست به تولید نزند تولید را تعطیل میکند.