به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۹ - ۲۳:۵۷
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۰۶ ساعت ۱۲:۲۴
کد مطلب : ۱۲۴۲۸۰

شفاف‌سازی نیاز مبرم زمانه‌ما

موسی‌الرضا ثروتی-نماینده ادوار مجلس
روزنامه بهار

وضعیت اقتصاد در ایران روز به روز وخیم‌تر می‌شود و معیشت مردم محدودتر و دقیقا به همین دلیل مردم روز به روز دشواری‌هایشان پررنگتر می‌شود. در این فضای پر از مشکل، مسئولان باید همه هم و غم خود را به کار بگیرند تا بلکه دغدغه‌ها را کاهش بدهند تا از این طریق آرامش به لایه‌های مختلف جامعه تزریق شود. اما جای تاسف و تالم است که شاهد این هستیم که توجیه جایِ تلاش را گرفته است تا بتوان اینطور گفت که مشکلات همچنان پابرجا می‌مانند. آن‌هم در شرایطی که مردم از هر قشر و سطح سواد و دانش، در عمل نشان داده‌اند که در کنار دغدغه‌های ریز و درشت شخصی خود، نقطه ایده‌آل خود را جامعه‌ای می‌دانند که مشکلاتش حداقلی و رضایتمندی‌اش حداکثری باشد.

درباره پدیده عجیب و غریب این روزها که همان انواع و اقسام سوءاستفاده‌ها است، ناگفته پیداست، در حالی‌که بخش گسترده‌ای از مردم برای تامین نیازهای اولیه‌شان گرفتاری‌های زیادی دارند، طرحِ خبر اختلاس و فساد پدیدهای خطرناک به شمار می‌رود و هزینه‌هایی گزاف را به پیکره جامعه تحمیل می‌کند. چرا که اگر ذهن‌ها نسبت به آنچه در جامعه جاری است، مسموم و بی اعتماد باشد مصداق ضرب‌الامثلی می‌شود که رای به بند نشدن سنگ روی سنگ می‌دهد.
این موضوع را البته می‌توان به چند دسته تقسیم کرد و اینطور تحلیل کرد که این مساله، مساله‌ای اجتماعی و البته همگانی به شمار می‌رود. به هر حال مصادیق زیادی را حول و حوش این موضوع می‌توان مطرح کرد. اول اینکه وقتی مردم می‌بینند گروهی به طور مخفیانه و با سوءاستفاده از موقعیتی که در دستگاه‌های اجرایی کشور دارند، چنین اقدامی را انجام داده‌اند، به طور کاملا طبیعی به همه دست اندرکاران بی اعتماد می‌شوند و این بی اعتمادی در حوزه‌های دیگر هم تاثیراتِ منفی‌اش را خواهد گذاشت و زمانی‌که کار از کار گذشت، کاسه چه کنم دست می‌گیریم، در حالی که زمان و موقعیتی برای جبران نمانده است. چون اگر قرار بر این باشد که افرادی مرفه‌تر شوند و گروهی هم روز به روز بیشتر فقیر شوند، جامعه با تمام وجود فاصله طبقاتی را تجربه خواهد کرد، فاصله‌ای که تبعات منفی‌اش برای هیچ کس پوشیده نیست. همچنین نکته‌ای هم که توجه به آن ضرورت دارد و بی توجهی به آن به مانند سمی سهمگین جامعه را مسموم می‌کند، این است که این قبیل اتفاقات به طور کاملا طبیعی مردم را نسبت به سردمدارن بی‌اعتماد می‌کند. اگر قرار باشد که مردم خودشان را از مسئولان جدا ببینند و این احساس را داشته باشند که دولتی‌ها و مقامات دستگاه‌های دیگر تافته‌ای جدا بافته هستند، باعث ایجاد نوعی دو دستگی در کشور می‌شود و این امر اتحاد و هم‌صدایی را که بسیار لازم است، تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد. لذا بهتر است کاری جهادی صورت بگیرد تا دیگر رفتارهای غلط به ویژه در حوزه تاثیرگذار اقتصادی خودنمایی نکنند.

تصمیم‌گیران همچنین باید این را در نظر داشته باشند که دیگر به مانند قبل تخلفات و اغماض‌ها از نظرها پنهان بماند. حالا با پدیده همه‌گیری به نام فضای مجازی کوچکترین تحرکات هم به اطلاع عموم می‌رسد. پس باید مراقبت‌ها بیش از پیش شود و مراقب بود تا ذهینت مردم با نوعی بدبینی مواجه نشود.موضوع مهم دیگر هم که پرداختن به آن از اهمیت فوق‌العادهای برخوردار است، احیای وجدان فردی و در مرحله بعد وجدان گروهی جامعه است. چرا که وجدان بیدار می‌تواند مهر باطلی بر همه تخلفات، نافرمانی‌ها و کج روی‌ها بزند و فضا را برای ایجاد آرمان‌شهر مهیا کند.در پایان تاکید می‌شود که اختلاس و فساد را مساله‌ای محدود به حوزه اقتصاد ندانیم و بدانیم که تداوم چنین فضایی به طور قطع به یقین تاثیراتی منفی را به لحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می‌گذارد. تاثیراتی که برای جبران مافاتش هم وقت زیادی تلف می‌شود، هم انرژی قابل ملاحظه‌ای بی‌جا صرف می‌شود و هم اینکه به مانعی جدی برای پیشبرد اهداف تعیین شده تبدیل می‌شود.