یک ماه و اندی از زمستان گذشته، تقریبا چند روز دیگر نیمه این فصل سرد به سر میرسد. معمولا در محاسبات اقلیمی و کارشناسی و همچنین تجربه سالیان دراز، سردترین ایام سال همین روزهای اوایل بهمن ماه است. البته هر چه به جلو برویم و سالهای جدید فرا میرسند، بر اساس تغییرات آب و هوایی زمین گرمتر شده و زمستان و سرمایش هم توان سالیان دور را ندارند. سالیانی که همه چیز با اکنون و اوضاع این روزها و این سالهای ما فرق داشت.
سرما به حدی بود که مادر بزرگم تعریف میکند در همین تهران که این سالها کمتر رنگ برف را دیده و حتی در جنوب شهر بارش برف در حدی بوده که تا مدتی برای گذر از کوچههای شهر باید تونلهای برفی میزد! و از داخل آن رد شد. گذشتهای که میبایست برای به نیکی گذر کردن از آن برایش تدابیری در نظر گرفت و چه کسانی بهتر از ایرانیان، که همواره پیش قدم در سنتهای کهنیاند که هر کدام فلسفه و دلیل خاص خود را دارد. پس اینجاست که باید امید و روشنایی جلوه کند تا سیاهی رخت ببندد و گرما و روشنایی خودنمایی کند. گرما و روشنایی در اینجا نماد جاری و برقرار بودن زندگی است که باید بر سرمای سخت زمستان چیره شود.
دهم بهمنماه، روزی که قرنهاست در ایرانزمین گرامی داشته شده و مراسم خاص آن برگزار شده است اما در نیم قرن گذشته بسیار کمرنگتر شده و به غیر از چند شهر و شهرستان و روستا این جشن طرفداری ندارد که بسیار باعث تاسف و تاثر است، ولی اکنون با روی کار آمدن و فراگیر شدن اینترنت و بعد از آن شبکههای اجتماعی رفته رفته تعداد کسانی که با« سده» آشنا میشوند بیشتر شده. قطعا همین الان هم بسیاری از ایرانیان شاید حتی نام "سده" را نشنیده باشند، چه برسد به دانستن تعابیر و رسومات و. . آن! اما همین که آگاهی روز به روز بیشتر میشود خودش نشان از این است که رسم و رسوم پیشینیان دوباره به جنب و جوش میافتد و شوق برگزاری و بزرگداشتشان بیشتر، حتی هر سال بهتر از پارسال! دو سه سالیاست حتی تورهای گردشگری مخصوص این جشن کهن و باستانی توسط آژانسهای مسافرتی برگزار میشود. آژانسها با برگزاری تورهای سه - چهار روزه در یکی از شهرهای یزد یا کرمان, هم به بازدید از اماکن باستانی و گردشگری میپردازند و هم در مراسم خاص روز سده شرکت میکنند.
حضور در این مراسم شور و شوق بسیار فراوانی دارد خصوصا برای کسانی که حضور در سده نخستین تجربه آنهاست اما بسیاری میگویند شرکت در آن باعث شده که در سدههای بعد بیشتر نسبت به قبل در اندیشه حضور در این مراسم باشیم! در قرن اخیر با کمرنگ شدن برگزاری و بزرگداشت سده این مراسم فقط توسط گروهی خاص و در چند شهر و منطقه ایران و جهان برگزار شده است. زرتشتیان در ایران و سراسر دنیا اعتقاد فراوانی نسبت به برگزاری سده دارند و با آداب و رسوم خاص آن را برگزار کرده و به یکدیگر شادباش میگویند.
اقلیتی که پاسدار فرهنگ و تاریخ ایران زمین و نکوداشت و بزرگداشت آیینهای اصیل سرزمینمان هستند. در چند روستای زرتشتی نشین حوالی یزد، کرمان، شیراز و اصفهان همزمان با تاریکی شب این جشن با افروختن هیزم و آتش شروع میشود و در نهایت با فراهم کردن آتشی عظیم ساکنین به صورت دسته جمعی در کنار آن حاضر میشوند و با آداب و رسوم مخصوص، سده را برگزار میکنند. روحانیان زرتشتی نیز اغلب در این مراسم حضور دارند و آداب جشن نیز بیشتر توسط آنها انجام میشود.سده را کهنترین جشن ایران زمین و به تعبیری کهنترین جشن جهان میگویند. جشن سده به روایت نسخههایی از شاهنامه فردوسی، یادگار هوشنگ، پادشاه پیشدادی است.
گویند هوشنگشاه برای شکار با همراهان خویش به کوهستان رفت که نگاهش به مار سیاهِ بزرگی خورد، سنگی به سوی مار رها کرد، سنگ به مار نخورد و به سنگ دیگری خورد و جرقهای از این برخورد پدید آمد که بوته خشکِ کنار سنگ از آن جرقه آتش گرفت و بدینسان آتش پدید آمد تا شهرنشینی شکل گیرد؛ چراکه بیش و پیش از همه چیز پیدایش هر صنعتی و گسترش هر مدنیتی به مدد آتش میسر است.
جشن سده مانند جشنهای نوروز و مهرگان و چله جشنی ملی است و از آن هیچ قوم و یا دینی نیست، بلکه صاحب آن همه ایرانیان هستند اما سده هاست که تنها زرتشتیان به عنوان نگهبانان فرهنگ کهن ایران زمین آن را به گونهای با شکوه برگزار میکنند و گرامی میدارند. در باور بیشتر ایرانشناسان، واژه سده همان ۱۰۰ است و به معنای این است که ۱۰۰ شب و روز تا آغاز نوروز در پیشِ روی ایرانیان است. از دیگر دلایل گرامیداشت این شب این است که ایرانیان دو ماه میانی زمستان را، همان دی و بهمن را، بسیار سخت و هنگام نیرومند گشتن اهریمن میدانستند و برای پایان یافتن این دوماه نیایشهای ویژهای برگزار میکردند.
از شب چله که چله بزرگ نیز نامیده میشد و در آن مهر برای مبارزه با اهریمن دوباره زاده شده بود تا شب دهم بهمن ماه که جشن سده و چله کوچک نامیده میشد برابر ۴۰ روز است. و به سبب اینکه آتش (مظهر گرما و نور و زندگی) در روز سده کشف شده بود و وسیله دیگری برای مبارزه با اهریمن و بنا بر آیین باعث روشنایی شب مانند روز شد از شب چله کوچک تا اول اسفند ۲۰ روز و ۲۰ شب (جمعاً چهل شب و روز) است.
در وصف سده، صادق هدایت در روزگار جوانی خود آن را اینگونه تفسیر کرده است: «سدهسوزی جشنی است که هنوز زرتشیتان کرمان به یادگار جمشید و آیینهای ایران باستان گرامی میدارند و برای این کار موقوفاتی در کرمان در نظر گرفتهاند. پنجاه روز به نوروز خروارها بوته و هیزم درمنه در گبر محله باغچه بوداغآباد گرد میآورند. جنب این باغچه خانهای هست مسجد مانند، از بزرگان شهر و حتی غریبه ها. در این آیین نوشیدنی و شیرینی و میوه زیاد چیده میشود و اول غروب آفتاب دو نفر موبد دو لاله روشن میکنند و بوتهها را با آن آتش میزنند و سرود ویژه میخوانند هنگامی که آتش زبانه میکشد همه میهمانان که بیش از چندین هزار نفر میشوند با فریادهای شادی دور آتش میگردند و اینترانه را میخوانند: سد به سده، سی به گله پنجاه به نوروز سده اما هیچ ربطی به پرستش آتش ندارد. ایرانیان زرتشتی در تاریخ, نخستین یکتا پرستان بودهاند و آتش را نه به عنوان معبود بلکه به عنوان یک عنصر اصلی و مهم در زندگی گرامی میدارند.از گذشته و حال و هوای این جشن بیرون میآییم و به زمان حال میرسیم، زمستان 1395 شده است. چه خوب است که تا جایی که امکان دارد به معرفی این جشن کهن و حتی سایر رسم و رسومات ایرانیان بپردازیم و در احیای و برگزاری هر چه بیشتر آن بکوشیم .