با وجود گذشت یازده روز از فاجعه پلاسکو همچنان داغ آن بر دلهاست. بسیاری در این آتش سوزی مهیب، هست و نیستشان را از دست دادهاند، بسیاری بیکفایتیشان را نشان دادهاند، بسیاری نشان دادند در آب گلآلودِ سیاست ماهی گیرهای خوبی هستند و قریب به سی خانواده هم عزادار عزیزانشان شدند. در این میان بخشی از ماجرا هم به کل مغفول مانده است. بخشی که مرتبط به مالک ساختمان است. با بررسی مقررات مرتبط با این موضوع به این مسئله بر میخوریم که وظیفه تامین ایمنی پلاسکو بر عهده مالک بوده است و مالک ساختمان پلاسکو یعنی بنیاد مستضعفان سکوتی محض را به حضور در صحنه، عذرخواهی، توضیح، استعفا یا هر کار دیگریترجیح داده است.
سعیدی کیا که سابقه مدیریت ارشد در همه دولتهای سه دهه اخیر را دارد، به عنوان مسئول این نهاد تنها نوید دو ساله ساخته شدن این ساختمان را داده است و بخشی از حرف هایش که بویی از عذرخواهی میداد هم با سرعت نور، توسط روابط عمومی بنیاد تکذیب شده است. در این روزهای پس از فاجعه که رسانههای گسترده در فضای مجازی و عرصه مکتوب متمایل به جریان اصولگرا و شهردار تهران با همراهی رسانه انحصاری صداوسیما با منتقدان قالیباف و رسانههای همراه آنها مشغول یک شبهِ نبرد رسانهای هستند، مالک پلاسکو که مسئولیت اصلی این فاجعه متوجه اوست، کاملا از یادها رفته است.
اگر وزارت کار در موضوع گلایههای آتش نشانها و مسائلی دیگر مقصر است، اگر شهرداری تهران در عدم تخصیص بودجه کافی برای آتش نشانی و تجهیز این سازمان مقصر است، اگر شورای شهر تهران به دلیل اهمال کاری هایش در نظارت بر شهرداری مقصر است، اگر شورای تامین استان تهران به واسطه عدم اجازه پلمب کردن پلاسکو مقصر است، اگر دادستانی بنا بر ادعای برخی در پلمب نکردن پلاسکو مقصر است، اگر کسی که در پلاسکو کار میکرد و به نکات ایمنی توجه نکرد و شاید باعث به وجود آمدن این فاجعه شد مقصر است، مالک ساختمان پلاسکو مقصر نیست؟
مجلسیان در موضوع نقش بنیاد در این فاجعه چه میکنند؟ آیا آنها از ظرفیتهای قانونی برای نظارت بر عملکرد این نهاد به شکل خاص و نهادهایی مشابه بنیاد مستضعفان به شکل عام استفاده کرده اند؟ آیا با وجود تاکید همیشگی رهبری نظام مبنی بر آنکه مجلس میتواند و باید بر نهادهای زیر مجموعه رهبری نظارت کند مجلس در همه این سالها قدمی در این راه برداشته است؟ فاجعه پلاسکو میتواند آغاز خوبی برای این امر باشد البته اگر حضرات نماینده به جای بحثهای بی مورد رسانهای درباره اینکه دولت مقصر است یا شهرداری به وظیفه اصلی خود که نظارت است عمل کنند.میتوان با فرافکنی، دوگانه «شهرداری – دولت» را روز به روز پررنگتر کرد، اما واقعیت آن است که در دنیای امروز نمیتوان با چنین بازیهای رسانهای – سیاسی باعث فراموشی اصل ماجرا شد.